آموزش تندخوانی (1) : تاریخچهی شکلگیری تند خوانی و بنیانگذاران این مهارت
619 بار بازدید -
10 ماه پیش
-
آشنایی با نحوه شکلگیری مهارت
آشنایی با نحوه شکلگیری مهارت تندخوانی و افرادی که در پیدایش آن نقش داشتهاند.
زبان یکی از ابزارهای مهمی است که انسان موفق به کشف و اختراع آن شده است. با پیدایش زبان خواندن و نوشتن نیز شروع به شکلگیری کرد وزندگی بشر در مسیر جدیدی قرار گرفت. در تمامی زمانها و دوران مختلف انسانهای زیادی تلاش کردند تا مهارتهای زبانی و خواندن و نوشتن را ارتقا دهند چراکه تجربیات بشر همیشه از این طریق انتقال پیداکرده است. یکی از مهارتهایی که در این زمینه کشفشده و در طی سالها پیشرفتهتر شده است تندخوانی (Speed Reading) است. این مهارت که امروزه در جهان مورد استقبال و استفاده زیادی قرارگرفته است، مسیرهای متفاوتی طی کرده تا به شکل امروزی درآمده است. در اینجا به تاریخچه مختصری از تندخوانی و نحوه شکلگیری آن خواهیم پرداخت و افراد پیشرو در این مسیر را خواهیم شناخت.
در سال 1859 یک فیلسوف و فیزیولوژیست آلمانی به اسم آلفرد ویلهِلم ولکمن (Alfred Wilhelm Volkmann) برای اولین بار دستگاهی به نام تاکیستوسکوپ (Tachistoscope) را معرفی نمود. این دستگاه برای فلش تصاویر با سرعتهای مختلف روی یک صفحه طراحیشده بود و یک تصویر را برای مدتزمان مشخصی برای افراد به نمایش میگذاشت و سپس خیلی سریع آن را حذف میکرد.
در طول جنگ جهانی دوم روانشناس آمریکایی به نام ساموئل رنشاؤ (Samuel Renshaw) از دستگاه تاکیستوسکوپ در تمرینات خلبانی نیروی هوایی ارتش ایالت متحده آمریکا استفاده نمود. خلبانها در آن زمان دچار این مسئله بودند که نمیتوانستند در مسافتهای دور و فواصل طولانی هواپیماهای خودی را از دشمن شناسایی کنند و در اکثر اوقات دچار اشتباه میشدند.
آنها در یک آزمایش با استفاده از دستگاه تاکیستوسکوپ به خلبانان آموزش دادند تا از داخل کابین هواپیما دشمن را شناسایی کنند. برای انجام این کار در ابتدا از هواپیماهای خودی و دشمن در ابعاد بسیار کوچک عکسبرداری کردند و سپس تصاویر مختلف را در یکپنجم ثانیه برای خلبان به نمایش میگذاشتند و سپس آن تصاویر را بزرگتر میکردند تا نقاط مبهم و کور برای آنها واضح و شفافتر شود و سپس کوچکتر میکردند. در طی آزمایش متوجه شدند که افراد با آموزش میتوانند تصاویر هواپیماهای مختلفی که بر روی صفحهنمایش چشمک میزند را فقط در یکپنجم ثانیه شناسایی کنند.
با نتایج کسبشده از این روش نیروی هوایی ایالت متحده آمریکا به فکر افتاد تا از این روش برای خواندن کلمات نیز استفاده کنند. به همین دلیل ابتدا تصویر یک کلمه با ابعاد بزرگ را در یکپنجم ثانیه برای افراد به نمایش میگذاشتند و سپس آن را کوچکتر میکردند. کوچکتر شدن کلمات باعث شد تا همزمان آنها 4 کلمه را در یکپنجم ثانیه به نمایش بگذارند و افراد هم موفق شدند هر 4 کلمه را درک کنند.
با کشف این روش تصمیم گرفتند در خواندن و سرعت مطالعه نیز از این دستگاه استفاده کنند و فرض بر این بود که خوانندگان میتوانند با استفاده از دستگاه سرعت مؤثر خود را از 200 تا 400 کلمه در دقیقه افزایش دهند. ولی این کار بسیار زمانبر بود و حجم دستگاه مانع از استفاده آن در مکانهای مختلف میشد و افراد نمیتوانستند در همهجا به آن دسترسی داشته باشند و هر زمان که بخواهند تمرینات را انجام دهند و این باعث شد تا افراد در مکاتب و زمینههای مختلف به دنبال روشهای راحتتر و جدیدتری باشند.
تا قبل از آزمایش ارتش هوایی آمریکا افراد بر این باور بودند که برای درک یک جمله یا یک سطر باید هر کلمه را بهصورت جداگانه بخوانند و معنی آن را درک کنند. با کشف این دستاورد این باور عمومی شکست و افراد متوجه شدند که میتوانند چند کلمه را باهم بخوانند و درک کنند. همین امر باعث شد تا دانشکده هاروارد نیز به تحقیق و بررسی در رابطه با این روش بپردازد و دورهها و روشهای مختلفی را طراحی کند تا سرعت مطالعه و درک مطلب را افزایش دهد.
نامگذاری تندخوانی
در اواخر دهه 1950 یک محقق و معلم آمریکایی به نام اوِلِن وود (Evelyn Wood) به تحقیق و بررسی در رابطه با سرعت و درک مطلب افراد هنگام مطالعه پرداخت. خانم وود به دنبال این سؤال بود که چرا تعدادی از افراد بیشتر مطالعه میکنند و سرعت آنها نسبت به دیگران بالاتر است. او همیشه تلاش میکرد و تمرینهای زیادی انجام میداد تا بتواند سرعت مطالعه خود را افزایش دهد. در سال 1958 پس از تلاشهای زیاد در این زمینه متوجه شد هنگامیکه انگشت دست خود را زیر خطوط متنها قرار میدهد چشمهای او تمرکز و سرعت بیشتری بر روی خطوط هنگام مطالعه پیدا میکنند. او نیز متوجه این نکته شد که کتابها و متون مختلف را میتوان علاوه بر مطالعه بهصورت افقی، بهصورت عمودی نیز مطالعه کرد و متوجه مطالب و محتوای آنها شد.
او ابتدا کشف جدید خود در زمینه خط بری با راهنما و دست در مطالعه را روش وود (Wood Method) نامگذاری کرد و در سال 1959 مؤسسه اولن وود را در شهر واشنگتن دی سی تأسیس کرد و سپس نام روشهای خود را به خواندن پویا (Reading Dynamics) تغییر داد که امروزه آن را در جهان بهعنوان مهارتهای تندخوانی (Speed reading) میشناسند. هرچند نمیشود تاریخچه بسیار دقیقی برای تندخوانی در نظر گرفت و شواهدی وجود دارد که افرادی در قرون گذشته دارای این مهارت بودهاند ولی اولین فردی که نام این مهارت و حرفه را به نام خودش به ثبت رساند و اولین مفهوم تندخوانی را بنیان گذاشت خانم اولن وود بود.
از شما همراهان عزیز سپاسگزاریم که درک و برداشتهای شخصی و نظرات ارزشمند خود را در مورد این فایل در قسمت دیدگاههای این جلسه برای ما ارسال میکنید و تجربیات خود را با ما و دوستانتان به اشتراک میگذارید.
زبان یکی از ابزارهای مهمی است که انسان موفق به کشف و اختراع آن شده است. با پیدایش زبان خواندن و نوشتن نیز شروع به شکلگیری کرد وزندگی بشر در مسیر جدیدی قرار گرفت. در تمامی زمانها و دوران مختلف انسانهای زیادی تلاش کردند تا مهارتهای زبانی و خواندن و نوشتن را ارتقا دهند چراکه تجربیات بشر همیشه از این طریق انتقال پیداکرده است. یکی از مهارتهایی که در این زمینه کشفشده و در طی سالها پیشرفتهتر شده است تندخوانی (Speed Reading) است. این مهارت که امروزه در جهان مورد استقبال و استفاده زیادی قرارگرفته است، مسیرهای متفاوتی طی کرده تا به شکل امروزی درآمده است. در اینجا به تاریخچه مختصری از تندخوانی و نحوه شکلگیری آن خواهیم پرداخت و افراد پیشرو در این مسیر را خواهیم شناخت.
در سال 1859 یک فیلسوف و فیزیولوژیست آلمانی به اسم آلفرد ویلهِلم ولکمن (Alfred Wilhelm Volkmann) برای اولین بار دستگاهی به نام تاکیستوسکوپ (Tachistoscope) را معرفی نمود. این دستگاه برای فلش تصاویر با سرعتهای مختلف روی یک صفحه طراحیشده بود و یک تصویر را برای مدتزمان مشخصی برای افراد به نمایش میگذاشت و سپس خیلی سریع آن را حذف میکرد.
در طول جنگ جهانی دوم روانشناس آمریکایی به نام ساموئل رنشاؤ (Samuel Renshaw) از دستگاه تاکیستوسکوپ در تمرینات خلبانی نیروی هوایی ارتش ایالت متحده آمریکا استفاده نمود. خلبانها در آن زمان دچار این مسئله بودند که نمیتوانستند در مسافتهای دور و فواصل طولانی هواپیماهای خودی را از دشمن شناسایی کنند و در اکثر اوقات دچار اشتباه میشدند.
آنها در یک آزمایش با استفاده از دستگاه تاکیستوسکوپ به خلبانان آموزش دادند تا از داخل کابین هواپیما دشمن را شناسایی کنند. برای انجام این کار در ابتدا از هواپیماهای خودی و دشمن در ابعاد بسیار کوچک عکسبرداری کردند و سپس تصاویر مختلف را در یکپنجم ثانیه برای خلبان به نمایش میگذاشتند و سپس آن تصاویر را بزرگتر میکردند تا نقاط مبهم و کور برای آنها واضح و شفافتر شود و سپس کوچکتر میکردند. در طی آزمایش متوجه شدند که افراد با آموزش میتوانند تصاویر هواپیماهای مختلفی که بر روی صفحهنمایش چشمک میزند را فقط در یکپنجم ثانیه شناسایی کنند.
با نتایج کسبشده از این روش نیروی هوایی ایالت متحده آمریکا به فکر افتاد تا از این روش برای خواندن کلمات نیز استفاده کنند. به همین دلیل ابتدا تصویر یک کلمه با ابعاد بزرگ را در یکپنجم ثانیه برای افراد به نمایش میگذاشتند و سپس آن را کوچکتر میکردند. کوچکتر شدن کلمات باعث شد تا همزمان آنها 4 کلمه را در یکپنجم ثانیه به نمایش بگذارند و افراد هم موفق شدند هر 4 کلمه را درک کنند.
با کشف این روش تصمیم گرفتند در خواندن و سرعت مطالعه نیز از این دستگاه استفاده کنند و فرض بر این بود که خوانندگان میتوانند با استفاده از دستگاه سرعت مؤثر خود را از 200 تا 400 کلمه در دقیقه افزایش دهند. ولی این کار بسیار زمانبر بود و حجم دستگاه مانع از استفاده آن در مکانهای مختلف میشد و افراد نمیتوانستند در همهجا به آن دسترسی داشته باشند و هر زمان که بخواهند تمرینات را انجام دهند و این باعث شد تا افراد در مکاتب و زمینههای مختلف به دنبال روشهای راحتتر و جدیدتری باشند.
تا قبل از آزمایش ارتش هوایی آمریکا افراد بر این باور بودند که برای درک یک جمله یا یک سطر باید هر کلمه را بهصورت جداگانه بخوانند و معنی آن را درک کنند. با کشف این دستاورد این باور عمومی شکست و افراد متوجه شدند که میتوانند چند کلمه را باهم بخوانند و درک کنند. همین امر باعث شد تا دانشکده هاروارد نیز به تحقیق و بررسی در رابطه با این روش بپردازد و دورهها و روشهای مختلفی را طراحی کند تا سرعت مطالعه و درک مطلب را افزایش دهد.
نامگذاری تندخوانی
در اواخر دهه 1950 یک محقق و معلم آمریکایی به نام اوِلِن وود (Evelyn Wood) به تحقیق و بررسی در رابطه با سرعت و درک مطلب افراد هنگام مطالعه پرداخت. خانم وود به دنبال این سؤال بود که چرا تعدادی از افراد بیشتر مطالعه میکنند و سرعت آنها نسبت به دیگران بالاتر است. او همیشه تلاش میکرد و تمرینهای زیادی انجام میداد تا بتواند سرعت مطالعه خود را افزایش دهد. در سال 1958 پس از تلاشهای زیاد در این زمینه متوجه شد هنگامیکه انگشت دست خود را زیر خطوط متنها قرار میدهد چشمهای او تمرکز و سرعت بیشتری بر روی خطوط هنگام مطالعه پیدا میکنند. او نیز متوجه این نکته شد که کتابها و متون مختلف را میتوان علاوه بر مطالعه بهصورت افقی، بهصورت عمودی نیز مطالعه کرد و متوجه مطالب و محتوای آنها شد.
او ابتدا کشف جدید خود در زمینه خط بری با راهنما و دست در مطالعه را روش وود (Wood Method) نامگذاری کرد و در سال 1959 مؤسسه اولن وود را در شهر واشنگتن دی سی تأسیس کرد و سپس نام روشهای خود را به خواندن پویا (Reading Dynamics) تغییر داد که امروزه آن را در جهان بهعنوان مهارتهای تندخوانی (Speed reading) میشناسند. هرچند نمیشود تاریخچه بسیار دقیقی برای تندخوانی در نظر گرفت و شواهدی وجود دارد که افرادی در قرون گذشته دارای این مهارت بودهاند ولی اولین فردی که نام این مهارت و حرفه را به نام خودش به ثبت رساند و اولین مفهوم تندخوانی را بنیان گذاشت خانم اولن وود بود.
از شما همراهان عزیز سپاسگزاریم که درک و برداشتهای شخصی و نظرات ارزشمند خود را در مورد این فایل در قسمت دیدگاههای این جلسه برای ما ارسال میکنید و تجربیات خود را با ما و دوستانتان به اشتراک میگذارید.
10 ماه پیش
در تاریخ 1402/06/12 منتشر شده
است.
619
بـار بازدید شده