ساتورن؛شاه تاریکی، هرمزد؛ ستاره زندگی ،خورشید و ماه ؛ایزدان روشنایی و شب دراساطیر و روایات کهن ایران

477 بار بازدید - ماه قبل - لینک مرتبط با این پست
لینک مرتبط با این پست :
واقعیت ترسناک کیهانی، زمین بدون زمان ...
واقعیت ترسناک کیهانی، زمین بدون زمان  واژگونی چرخش کره زمین،  اسراری که در #اساطیر ایرانی آشکار شد
خونبارش، سنگ ء دیوچهره  و یاوران اهری...
خونبارش، سنگ ء دیوچهره  و یاوران اهریمن هزار چهره  در اساطیر  ایرانی
صورزرین جمشید ، گوچهرمار، آوای آسمانی...
صورزرین جمشید ، گوچهرمار، آوای آسمانی و کارزار خدایان درهنگام تازش#مریخ _ اهریمن درروایات و #اساطیر_ایران ایرانی
video_2024-05-08_19-57-35.mp4
اهریمن در بند و تازش  اژدهای  آتشین آسمان  با یاوران اهورا  در#روایات و اساطیر  ایران
video_2024-05-10_18-02-15.mp4
نبرد خدایان و اسرارهفت  دیو آشوبگر در جنگ با اهریمن  در اساطیر و روایات کهن ایران - بخش نخست
video_2024-05-16_20-51-03.mp4
هرام جنگجوی سرخ و تیر پیک خدایان در اساطیر و روایات  ایران
بهرام جنگجوی سرخ و تیر پیک خدایان در ...
کیوان شاه تاریکی 00:00
هرمزذ ستاره زندگی 5:43
خورشید خدای روشنایی  7:31
ماه خدای شب 13:10
منبع : کتاب نبرد خدایان اثر عطا امیدی

کیوان ( زحل) دورترین سیاره شناخته شده در منظومه خورشیدی به شمار می رفت و پس از آن دیگر اباختری نبود و جهان تیره آغاز گشت از این رو ، کیوان را شاه تاریکی میخواندند. نام کیوان کی بان نشان میدهد که آن را پشتیبان کیان و شاهان می دانستند و انگیزۀ آن نیز میتواند روشن باشد ایرانیان حلقه دور کیوان را چندهزار سال پیش از « گالیله میشناختند و از آن به نام یوغ کیوان نام می بردند که بسان تاجی بر سر این اباختر خودنمایی میکرد  یوغ کیوان را مانند داس نیز پنداشته اند. رومیان باستان کیوان را به نام « ساتورن » میخواندند و معمولاً آن را در حالی که داسی در دست داشت ، نشان می دادند. به گفته فردوسی بیابان و آن مرد با تیزداس تر و خشک را زو ، دل اندر هراس تر و خشک یکسان همی بدرود دگر لایه سازی سخن نشنود دروگر زمان است و ما چون گیا همانش نبیره همانش نیا و خیام می گوید: دهقان قضا بسی چوما کشت و درود غم خوردن بیهوده نمی دارد سود با نگرش به این سروده ها و نیز نشانهای دیگر ، میتوان کیوان را همبسته با ایزد زروان » یا زمان نیز دانست ؛ بویژه که برابر نهاده کیوان و ساتورن در میان یونانیان کرونوس نام دارد و معنایش زمان است. هم در استوره ایرانی و هم در استوره ، یونانی هرمزد یا زئوس از زروان یا کرونوس زاده میشوند ؛ البته پرداخت داستانشان دیگر گونه است.  
یاد آوری میشود که نماد کرونوس ، داس دو دنب بود. درباره دوره فرمانروایی ، کرونوس افلاتون نوشته است: « جانوران از توحش و درندگی به دور بودند و یکدیگر را نمی خوردند و از جنگ و نزاع ، خبری نبود زندگی ، آدمیان چنانکه در داستانها گفته می شود ، فارغ از رنج و تلاش می.گذشت انواع میوه ها فراوان بود و آدمیان برای.. به دست آوردن آنها نیاز به کشت و زرع نداشتند ؛ بلکه زمین ، نعمت ها را به رایگان در اختیار آدمیان می نهاد و آدمیان در دشتها برهنه زندگی می کردند و بیبستر میخوابیدند زیرا هوا آرام و ملایم بود و گیاهان ، زمین برای ایشان بستری نرم آماده داشت.
اس  دوره کرونوس یاد آور زمانه بهشتی جم است ؛ بویژه که ایرانیان هندی ، کیوان را به نام یم ( جم) میخواندند و آن را خدای مرگ و زمان به شمار می آوردند ۸ بندهش از زمانه فرمانروایی ، کیوان آگاهی شگفت انگیزی به دست داده است. پس از آنکه شش هزاره از آفرینش سپری میگردد ، کیوان وارد برج ترازو می شود و به اصطلاح فرمانروایی هزاره هفتم را می پذیرد. « به سبب در ازدستی یوغ کیوان و نیز آن بودن در ترازو در آن ، هزاره ، مردم بلندتر و بزرگتر بودند. از درازدستی یوغ « کیوان چه میتوان دریافت ؟ آیا کیوان برای مدتی به آن اندازه به زمین نزدیک شده بود که یوغ یا حلقه اش ، بزرگتر از پیش ، قابل دیدن باشد ؟ اشاره بندهش به اینکه مردم بلندتر و بزرگتر بودند » نشان  میدهد که مردمی غول آسا بر روی زمین زندگی می کردند. در حالی که در روایات ، عبری غولها حاصل آمیزش پسران خدا و دختران بشر به شمار رفته اند ، در بندهش سبب این رویداد ، نزدیک شدن کره ای دیگر به کره زمین بود که میتوانست از نیروی جاذبه زمین بکاهد و موجب رشد بیش از همیشه جانداران شود.
گزارش
الف) در زیویه ( کردستان باستان شناسان اسکلتی را به دست آوردند که قد بسیار بلندی داشت استخوانهای مچ دستش به اندازه ران یک آدم تنومند و جمجمه اش به اندازه یک دیگ بزرگ بود..:
ب شاید برخورد کره ای دیگر با کره زمین ، دارای پیامدی مانند یک انفجار هسته ای بود پس از انفجار در نیروگاه اتمی « چرنوبیل » در روسیه سال ١٩٨٦) دانشمندان پی بردند که در پیرامون محل انفجار درختان سرو برگهایی به مراتب درشت تر از سابق داده اند. همچنین شاخه درخت های ، توت ضخیم تر شده و علف های غول پیکری در منطقه رشد کرده است ۱۲ پ در قبیلهٔ « مینسو » مقیم دشتهای سیبری ، افسانه ای موجود است. می گویند: مدتها پیش در قدیم الایام یک مرغ آتش بود که با نیاکان ما همزیستی داشت. حرارت آن مرغ به قدری زیاد بود که سبب می شد درختان زود عظیم الجثه شوند و حیوانات عجیب و غریب به چرا بیایند ولی دزدی آمد و آن مرغ را برد. در نتیجه سرمای شدید و بادهای سرد همه جا حکمفرما.گردید درختان و حیوانات نابود شدند
ماه قبل در تاریخ 1403/02/31 منتشر شده است.
477 بـار بازدید شده
... بیشتر