خطای شناختی برچسب زدن(labeling )زهره کلاهدوز مشاور و روانشناس خانواده در تورنتو
195 بار بازدید -
6 سال پیش
-
از گروه مقالات:برچسب زدن ممنوع
از گروه مقالات:برچسب زدن ممنوع
زهره کلاهدوز #رواندرمانگر استان #اونتاریو
هفته نامه تهرانتو
خانم خطاب به همسرش در جلسه زوج درمانی "آخه من چرا نباید با خواهرم رفت و آمد کنم" ... علتش رو خوب میدونی من از آدمای پرمدعا خوشم نمیاد و بخصوص فک میکنم اصلا در اندازه و سطح طبقاتی من وتو نیسن ما دو تا آدم تحصیلکرده، فرهنگی ... چطور خودم رو در این حد پایین بیارم... خانم با دلخوری گفت خواهر من پرمدعاس... چرا با پسرخالت قطع رابطه کردی؟!... آقا در حالیکه خیلی تعجب کرده بود گفت من مدتهاس به این فک میکردم چطور از شر این آدم خسیس خلاص بشم اصلا باهاش حال نمیکردم...
خانم با عصبانیت گفت خونه بابا و مامانم هم که تنها میرم اصلا هم نمیخوام بدونم علتش چیه حتما پدرم زیادی جدیه یا مادرم غیبت میکنه... گوش من از این حرفا پره...
آقا رو به من گفت: یعنی من اشتباه میکنم که میگم با افراد باکمالات و در حد و اندازه خودمون رفت و آمد کنیم... ؟!
در جواب گفتم البته درسته که ما بهتره در انتخاب اطرافیان مهم زندگی مون دقت کنیم ولی خواهر خانومتون بجز این صفت پرمدعا که الان من شنیدم چه صفت های دیگه ای داره...
آقا کمی فک کرد و گفت خب، باید بگم از حق نگذریم این سفر آخر که طول کشید تمام مدت از پسر ما مراقبت کرد ... میشه گفت یه جاهایی هم به ما کمک کرده ...
ادامه دادم: پس گاهی حامی هم بودن... اینکه افراد رو فقط با یک ویژگی شخصیتی ببینم و قضاوت کنیم یه خطای شناختی محسوب میشه به نام برچسب زدن....
خطای شناختی برچسب زدن
برچسب زدن به خود:
افراد دارای این خطای شناختی یک صفت و ویژگی اغراق شده منفی رو به خودشون یا دیگران نسبت می میدهند. مثلا «من دوست داشتنی نیستم، من بی عرضه هستم » یا «او بیلیاقت است». برچسب زدن شکل پیشرفته تفکر همه یا هیچ است. مثلا به جای اینکه فرد بگوید "من در مصاحبه کاری موفق نشدم" به خود برچسب منفی میزند و میگوید: من بازنده هستم. من یک فرد ناکارآمد باقی می مانم. من یک فرد شکست خورده هستم. برچسب زدن، همانطور که توضیح داده شدجز خطاهای شناختی است پس کاملا یک امرغیرمنطقی است زیرا این برچسبهای غیرواقعی با اعمال انسان در واقعیت تفاوت دارد. این برچسبها قضاوت های پیش پاافتاده و بیفایدهای هستند که منجر به خشم، اضطراب، دلسردی و کمی عزتنفس میشوند. افرادی كه دچار افسردگی هستند، تمایل زیادی دارند كه نامها و القابی به خود دهند. آنها خود را بازنده، بیعرضه، بی استعداد و از این قبیل صفات منفی می نامند و یا حادثهای را سبب ناکامی خود می دانند.
برچسب زدن به دیگران:
گاه نوک پیکان خطای شناختی برچسب زدن به سمت دیگران است. همه روزه دربرخوردهای اجتماعی خود با افراد بسیاری رو به رو شده و یا میشویم که اغلب به خود اجازه قضاوت و برچسب زنی میدهند . مثلا فلان شخص معتاد است یا بهمانی گداست یا خسیس است! سوالی که برای به چالش کشیدن این خطا مطرح می شود، این است که آیا میتوان صرفا با توجه به یک ویژگی شخصیتی در مورد کسی قضاوت کرد؟ در روانشناسی اجتماعی "به قضاوت در مورد افراد تنها با توجه به یک یا چند ویژگی شخصیتی آنها، خطای بنیادی برچسب زدن میگویند". این خطای بنیادی باعث میشود افراد قضاوت کننده شرایط محیطی فرد را در نظر نگیرند. حال آنکه شرایط محیطی نقش بسیار مهمی در واکنش افراد دارد.
به عبارت دیگر خطای شناختی برچسب زدن سوگیری و تحریف رایجی است که افراد در توصیف و بیان علل رفتار اجتماعی یک نفر، نقش عوامل شخصیتی یا ویژگیهای پایدار او را مهمتر از واکنش او به موقعیتهای محیطیاش برآورد میکند. علت برچسب زدن این است که اغلب افراد، به عنوان مشاهدهگر، این واقعیت را نادیده میگیرند که هر فرد، بسته به موقعیت پیشرو، نقشهای اجتماعی متعددی را ایفا میکند که دیگری ممکن است تنها شاهد یکی از آنها باشد. به این ترتیب، اهمیت موقعیتهای اجتماعی در توصیف رفتار یک فرد به سادگی نادیده میشود. برای مثال وقتی کسی در مخالفت با نظر ما حرفی میزند ممکن است او را متکبر و پر مدعا ببینیم و در نتیجه احساس میکنیم که این فرد دچار اختلال شخصیت است، او را به کلی بد و سیاه قلمداد میکنیم و در این شرایط فضای مناسبی برای ارتباط سازنده ایجاد نمیشود.
سخنی بر روابط در حال اتمام (جدایی)
زوج هایی که جدا میشوند به طور دائم در حال برچسب زدن به یکدیگر هستند.... بخصوص برچسب هایی مثل "تو مبتلا به این بیماری روانی هستی" بسیار رایج و متداول است.
اگر شرایط روحی و روانی یک فرد باعث جدایی هر کدام از طرفین میشود؛ تکرار کردنش در گوش فردی که در آن شرایط ناخواسته روحی_روانی قرار گرفته است نه تنها کمک نمی کند که رابطه بهبود یابد... بلکه باعث می شود مکانیزم تدافعی فرد فعال شده وکاملا منکر موقعیت پیش آمده شود...
با آرامش و متمدنانه از هم جدا شویم .. جدایی به اندازه کافی دردآور است ...
زهره کلاهدوز #رواندرمانگر استان #اونتاریو
هفته نامه تهرانتو
خانم خطاب به همسرش در جلسه زوج درمانی "آخه من چرا نباید با خواهرم رفت و آمد کنم" ... علتش رو خوب میدونی من از آدمای پرمدعا خوشم نمیاد و بخصوص فک میکنم اصلا در اندازه و سطح طبقاتی من وتو نیسن ما دو تا آدم تحصیلکرده، فرهنگی ... چطور خودم رو در این حد پایین بیارم... خانم با دلخوری گفت خواهر من پرمدعاس... چرا با پسرخالت قطع رابطه کردی؟!... آقا در حالیکه خیلی تعجب کرده بود گفت من مدتهاس به این فک میکردم چطور از شر این آدم خسیس خلاص بشم اصلا باهاش حال نمیکردم...
خانم با عصبانیت گفت خونه بابا و مامانم هم که تنها میرم اصلا هم نمیخوام بدونم علتش چیه حتما پدرم زیادی جدیه یا مادرم غیبت میکنه... گوش من از این حرفا پره...
آقا رو به من گفت: یعنی من اشتباه میکنم که میگم با افراد باکمالات و در حد و اندازه خودمون رفت و آمد کنیم... ؟!
در جواب گفتم البته درسته که ما بهتره در انتخاب اطرافیان مهم زندگی مون دقت کنیم ولی خواهر خانومتون بجز این صفت پرمدعا که الان من شنیدم چه صفت های دیگه ای داره...
آقا کمی فک کرد و گفت خب، باید بگم از حق نگذریم این سفر آخر که طول کشید تمام مدت از پسر ما مراقبت کرد ... میشه گفت یه جاهایی هم به ما کمک کرده ...
ادامه دادم: پس گاهی حامی هم بودن... اینکه افراد رو فقط با یک ویژگی شخصیتی ببینم و قضاوت کنیم یه خطای شناختی محسوب میشه به نام برچسب زدن....
خطای شناختی برچسب زدن
برچسب زدن به خود:
افراد دارای این خطای شناختی یک صفت و ویژگی اغراق شده منفی رو به خودشون یا دیگران نسبت می میدهند. مثلا «من دوست داشتنی نیستم، من بی عرضه هستم » یا «او بیلیاقت است». برچسب زدن شکل پیشرفته تفکر همه یا هیچ است. مثلا به جای اینکه فرد بگوید "من در مصاحبه کاری موفق نشدم" به خود برچسب منفی میزند و میگوید: من بازنده هستم. من یک فرد ناکارآمد باقی می مانم. من یک فرد شکست خورده هستم. برچسب زدن، همانطور که توضیح داده شدجز خطاهای شناختی است پس کاملا یک امرغیرمنطقی است زیرا این برچسبهای غیرواقعی با اعمال انسان در واقعیت تفاوت دارد. این برچسبها قضاوت های پیش پاافتاده و بیفایدهای هستند که منجر به خشم، اضطراب، دلسردی و کمی عزتنفس میشوند. افرادی كه دچار افسردگی هستند، تمایل زیادی دارند كه نامها و القابی به خود دهند. آنها خود را بازنده، بیعرضه، بی استعداد و از این قبیل صفات منفی می نامند و یا حادثهای را سبب ناکامی خود می دانند.
برچسب زدن به دیگران:
گاه نوک پیکان خطای شناختی برچسب زدن به سمت دیگران است. همه روزه دربرخوردهای اجتماعی خود با افراد بسیاری رو به رو شده و یا میشویم که اغلب به خود اجازه قضاوت و برچسب زنی میدهند . مثلا فلان شخص معتاد است یا بهمانی گداست یا خسیس است! سوالی که برای به چالش کشیدن این خطا مطرح می شود، این است که آیا میتوان صرفا با توجه به یک ویژگی شخصیتی در مورد کسی قضاوت کرد؟ در روانشناسی اجتماعی "به قضاوت در مورد افراد تنها با توجه به یک یا چند ویژگی شخصیتی آنها، خطای بنیادی برچسب زدن میگویند". این خطای بنیادی باعث میشود افراد قضاوت کننده شرایط محیطی فرد را در نظر نگیرند. حال آنکه شرایط محیطی نقش بسیار مهمی در واکنش افراد دارد.
به عبارت دیگر خطای شناختی برچسب زدن سوگیری و تحریف رایجی است که افراد در توصیف و بیان علل رفتار اجتماعی یک نفر، نقش عوامل شخصیتی یا ویژگیهای پایدار او را مهمتر از واکنش او به موقعیتهای محیطیاش برآورد میکند. علت برچسب زدن این است که اغلب افراد، به عنوان مشاهدهگر، این واقعیت را نادیده میگیرند که هر فرد، بسته به موقعیت پیشرو، نقشهای اجتماعی متعددی را ایفا میکند که دیگری ممکن است تنها شاهد یکی از آنها باشد. به این ترتیب، اهمیت موقعیتهای اجتماعی در توصیف رفتار یک فرد به سادگی نادیده میشود. برای مثال وقتی کسی در مخالفت با نظر ما حرفی میزند ممکن است او را متکبر و پر مدعا ببینیم و در نتیجه احساس میکنیم که این فرد دچار اختلال شخصیت است، او را به کلی بد و سیاه قلمداد میکنیم و در این شرایط فضای مناسبی برای ارتباط سازنده ایجاد نمیشود.
سخنی بر روابط در حال اتمام (جدایی)
زوج هایی که جدا میشوند به طور دائم در حال برچسب زدن به یکدیگر هستند.... بخصوص برچسب هایی مثل "تو مبتلا به این بیماری روانی هستی" بسیار رایج و متداول است.
اگر شرایط روحی و روانی یک فرد باعث جدایی هر کدام از طرفین میشود؛ تکرار کردنش در گوش فردی که در آن شرایط ناخواسته روحی_روانی قرار گرفته است نه تنها کمک نمی کند که رابطه بهبود یابد... بلکه باعث می شود مکانیزم تدافعی فرد فعال شده وکاملا منکر موقعیت پیش آمده شود...
با آرامش و متمدنانه از هم جدا شویم .. جدایی به اندازه کافی دردآور است ...
6 سال پیش
در تاریخ 1397/10/26 منتشر شده
است.
195
بـار بازدید شده