زندگی یعنی تو: شاعر شهاب سبزواری با دکلمه ی علی محمدی

زندگی یعنی تو ** خار یا گُل, هرچه بودم ریختم خود را به پایت تا بدانی زندگی را دوست دارم بی نهایت زندگی یعنی تو . ای روشن تر از خورشید ِ فردا من شبم . ای هرچه سوسو می زند در شب , فدایت باز بودن یا کبوتر بودنم فرقی ندارد آرزویم : لذت پرواز کردن در هوایت حال و روزم : باغ اسفندی که فروردین ندارد مرغ عشقم , در قفس جان می دهم دور از صدایت اهل نفرین نیستم .شادی به لب هایم بیاموز ای کلید قفل ِچندین ساله قلبم دعایت زندگی , بی عشق مفهومی ندارد عاشقم باش یک بغل گل ,چیده ام از باغ احساسم برایت نازنین ! این سرخ گل ها را اگر از من بگیری رنگ و بوی ِ "دوستت دارم " بگیرد دست هایت عمر ما مثل "شهاب " و آرزوها مثل شب ها ما , در این غم های دنیا : نقطه ای در بی نهایت شاعر: شاعر: حسین شنوایی (شهاب سبزواری)

• #people_blogs
• #زندگی_یعنی_تو
• #هرچه_بودم_ریختم_خود_را_به_پایت
• #شهاب_سبزواری