داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقی مونده | دعوت خدا به یک مهمانی بزرگ! سلیمان نبی و نهنگ شکمو

21 بار بازدید - 2 ماه پیش - ضرب المثل دو قورت و
ضرب المثل دو قورت و نیمش باقی مونده | دعوت ‌نامه از خدا به یک مهمانی بزرگ
در این داستان دل نشین و الهام بخش، با حضرت سلیمان و یک دعوتنامهٔ خاص از خدا آشنا می شوید که شما را به سفری جادویی و پر از آموزه های اخلاقی و فرهنگی دعوت می کند."
در اعماق داستانی که از زبان بازگوکنندگان قدیمی به ما رسیده ،با یک دعوت از دوران باستان، داستان حضرت سلیمان و آزمون طمع در مهمانی اسطوره ای او، ما را به دنیایی از حکمت و آموزه های اخلاقی هدایت می کند. این داستان به طور همزمان شگفت انگیز و پر از ارزش های انسانی، ما را به فکر و تأمل درباره معنا و مفهوم واقعی زندگی می اندازد."
در داستان، حضرت سلیمان از خدا می خواهد تا یک مهمانی بزرگ برگزار کند، اما خدا به او تذکر می دهد که هیچ کس نمی تواند از همه مخلوقات خدا یک وعده مهمانی بپذیرد. سلیمان تصمیم می گیرد که در ساحل دریا مهمانی برگزار کند و تمام مخلوقات را دعوت کند. در طول مهمانی، تعداد زیادی غذا جمع شده و به ماهی داده می شود، اما ماهی همچنان سیر نمی شود. سلیمان از ماهی می پرسد چرا سیر نمی شود و ماهی پاسخ می دهد که هنوز دو قورت و نیم از خوراکش باقی مانده است.
سلام دوستان عزیز!
خوش اومدید به دنیای داستان های فارسی و حکایت، جایی که هر روز با چالش ها و ماجراجویی های جدید رو به رو میشم. اینجا فضاییه که من و شما یه ارتباط خاص داریم، و هر دقیقه از هر روز یه فرصته برای اشتراک گذاری لحظات خوب و یادگیری چیزهای جدیده  برای کسانی که با داستان ها به دنبال یادگیری هستند.
هر ویدئو یک سفر جدیده، هر لحظه یک فرصت برای یادگیری و هر کامنت یک فرصت برای گفتگو. منتظر دیدن سابسکرایب های شما هستم و مطمئن باشید که هر سابسکرایب یک دوست جدید برای منه و یک خانواده جدید برای من.
🚨 اگه دوست دارید همیشه در جریان محتواهای جذاب باشید، حتماً سابسکرایب کنید و زنگ هشدار رو هم فعال کنید. یک خانواده جدید داریم که همه با هم بهترین لحظات رو ایجاد می کنیم.
🙏 ممنون از حمایتتون و به امید یک سفر فوق العاده با هم در داستان های شگفت انگیز!
به جمع #حکایت_گوی_داستان  بپیوندید و  #حکایت_گوی_داستان را سابسکرایب کنید.
لینک سابسکرایب کانال ما:
@hekayatguyedastan

من ریحانه ام و به همراه دوستم زهرا تصمیم گرفتیم یه کانال حکایت گویی داشته باشیم، من کارشناس ارشد فناوری اطلاعات خوندم  البته گرایش شبکه که روش غیرت دارم و همیشه علاوه بر رشته خودم دوست داشتم از صدام استفاده کنم و گوینده بشم تا اینکه فهمیدم میتونم تو یوتوب حکایت بخونم و الان خیییللی خوشحالم چون به یه بخش از علایقم که غیر درسی بود دست پیدا کردم، البته یکم دیر فهمیدم بخاطر اینکه الان یه اتفاقای دیگه ای هم تو زندگیم افتاده یه پسر یک ساله دارم که یکم حکایت خوندن رو با سرو صدای شیرینش برام سخت کرده ولی با دوست خوبم تصمیم گرفتیم که این کار رو شریک شیم ، ایشون هم تو رشته روانشناسی درس خوندن و با توجه به رشتشون تونستن کمک های زیادی به من تو انتخاب داستان ها  کنن و برای خوندن داستان ها صدای بسیار گرم و دلنشینی دارن و تو این داستان زندگی ما ،با من همراه شدن تا با هم در خدمت شما دوستان باشیم.

از اونجایی که من دارم با شیرنی های  بچه داری و نخوابیدن این فسقلی این کار رو انجام میدیم دوس دارم از شما دعوت کنم که کانال ما رو سابسکرایب کنید و اگر دوست داشتید با لایک هاتون به ما انرژی بدید و با کامنت هاتون ما رو در بهتر کردن کانال راهنمایی کنید. یادتون نره ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
ضرب المثل دو قورت و نیمش باقی مونده | دعوت ‌نامه از خدا به یک مهمانی بزرگ
ضرب المثل دو قورت و نیمش باقی مونده
ضرب المثل
دو قورت و نیمش باقی مونده
کلیله و دمنه
#قصه
سقراط
#حکایت
#حکایت_پند_آموز
#داستان_قدیمی
#حکایت_جالب
#حکایت_های_ایرانی
#مولانا
#داستان
ضرب المثل
#بهلول
ملانصرالدین
#حکایت_گوی_داستان
گفتگو با مورچه
2 ماه پیش در تاریخ 1403/02/16 منتشر شده است.
21 بـار بازدید شده
... بیشتر