گلهای تازه 118 شور
4.2 هزار بار بازدید -
2 سال پیش
-
گلهای تازه 118 شور باهمکاری
گلهای تازه 118 شور
باهمکاری هنرمندان محمود ی خوانساری، اسداله ملک، فرهنگ شریف وجهانگیرملک .
شعر ازغبارهمدانی،
خواننده : محمود ی خوانساری
گوینده فخری نیکزاد،
صدابردارمحمد جهانفرد.
گوینده: فخری نیکزاد
روزی که کلک تقدیر در پنجۀ قضا بود
بر لوح آفرینش غم سرنوشت ما بود
غبار همدانی - غزل
گوینده: فخری نیکزاد
روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم ع
شق از میان ذرات در جستجوی ما بود
میخواستم که دل را از غم خلاص جویم
داغ جدایی آمد این آخرین دوا بود
غبار همدانی - غزل
گوینده: فخری نیکزاد
روزی که کِلکِ تقدیر در پنجۀ قضا بود
بر لوح آفرینش غم سرنوشت ما بود
روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم
عشق از میان ذرات در جستجوی ما بود
غبار همدانی - غزل
خواننده آواز: محمودی خوانساری
روزی که کلک تقدیر در پنجۀ قضا بود
بر لوح آفرینش غم سرنوشت ما بود
روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم
عشق از میان ذرات در جستجوی ما بود
میخواستم که دل را از غم خلاص جویم
داغ جدایی آمد این آخرین دوا بود
گر در محیط حیرت غرقم گناه من چیست
در کشتی وجودم عشق تو ناخدا بود
غبار همدانی - غزل
گوینده: فخری نیکزاد
میخواستم که دل را از غم خلاص جویم
داغ جدایی آمد این آخرین دوا بود
گر در محیط حیرت غرقم گناه من چیست
در کشتی وجودم عشق تو ناخدا بود
غبار همدانی - غزل
برنامه ای که شنیدید گلهای تازه شماره 118 بود که درشوراجراشد.
باهمکاری هنرمندان محمود ی خوانساری، اسداله ملک، فرهنگ شریف وجهانگیرملک .
شعر ازغبارهمدانی،
خواننده : محمود ی خوانساری
گوینده فخری نیکزاد،
صدابردارمحمد جهانفرد.
گوینده: فخری نیکزاد
روزی که کلک تقدیر در پنجۀ قضا بود
بر لوح آفرینش غم سرنوشت ما بود
غبار همدانی - غزل
گوینده: فخری نیکزاد
روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم ع
شق از میان ذرات در جستجوی ما بود
میخواستم که دل را از غم خلاص جویم
داغ جدایی آمد این آخرین دوا بود
غبار همدانی - غزل
گوینده: فخری نیکزاد
روزی که کِلکِ تقدیر در پنجۀ قضا بود
بر لوح آفرینش غم سرنوشت ما بود
روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم
عشق از میان ذرات در جستجوی ما بود
غبار همدانی - غزل
خواننده آواز: محمودی خوانساری
روزی که کلک تقدیر در پنجۀ قضا بود
بر لوح آفرینش غم سرنوشت ما بود
روزی که میگرفتند پیمان ز نسل آدم
عشق از میان ذرات در جستجوی ما بود
میخواستم که دل را از غم خلاص جویم
داغ جدایی آمد این آخرین دوا بود
گر در محیط حیرت غرقم گناه من چیست
در کشتی وجودم عشق تو ناخدا بود
غبار همدانی - غزل
گوینده: فخری نیکزاد
میخواستم که دل را از غم خلاص جویم
داغ جدایی آمد این آخرین دوا بود
گر در محیط حیرت غرقم گناه من چیست
در کشتی وجودم عشق تو ناخدا بود
غبار همدانی - غزل
برنامه ای که شنیدید گلهای تازه شماره 118 بود که درشوراجراشد.
2 سال پیش
در تاریخ 1402/01/07 منتشر شده
است.
4,270
بـار بازدید شده