گلهای رنگارنگ برنامه شماره 105

فرهنگ و هنر
فرهنگ و هنر
1.5 هزار بار بازدید - 8 ماه پیش - خواننده : مرضیهگوینده: روشنكنوازندگان: علی
خواننده : مرضیه
گوینده: روشنك
نوازندگان: علی تجویدی (‎ویولن) ; مرتضی محجوبی (‎پیانو) ; همدانیان، حسین (‎ضرب / تنبک) ; شنجرفی، جهانگیر (‎سنتور)

روشنك (گوینده)
ز تو سرمست و خمارم خبر از خويش ندارم  
سر انديشه ندارم كه تمنای تو دارم
دل من روشن و مقبل ز چه شد با تو بگويم
كه در اين آيينه دل رخ زيبای تو دارم
مولانا (غزل)
جانا ز فراق تو اين محنت جان تا كی
دل در غم  هجر تو رسوای جهان تا كی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا كی
نامد که دمی آخِر از پرده برون آیی  
آن روی بدين خوبی در پرده نهان تا كی
در آرزوی جانت ای آرزوی جانم    
دل نوحه كنان تا چند جان نعره زنان تا كی
عطار همی بيند كز بار غم عشقش
عمر ابدی بايد عمر گذران تا كی
عطار (غزل)
مرضیه (آواز)
با تو خواهم كه در آن دم ره صحرا گيرم
دل زهم صحبتی مردم دنيا گيرم
از همه ملک جهان روی تمنا گيرم
از لبت بوسه زكف ساغر و صهبا گيرم
چنگ گيرم به كف و شرح غم آغاز كنم
به يكی زخمه  دو صد عقدهء دل باز كنم
طلب همتی از طبع غزل ساز كنم
به نياز آیی و آنگه به تو من ناز كنم
خواجو کرمانی (غزل)
مرضیه (ترانه)
عمری است سر كوی تو مستانه نشستيم جانا
يكدم به بر يار پريشان ننشستيم بازآ
سرمايه هستی غم ديدار تو بود اين ما را
تو رفتی و دادی ز كف مايه هستی يارا
پيمانه كشيدی پيمان بشكست
ای گل ز چه باغی ای فتنه چه هستی
مهرت جستم جانم خستی
طاقت بردی درها بستی
آن چهره دل آرای تو نديدن تا كی
آه از غم تمنای تو كشيدن تا كی
دوری از من يك تن تا چند
اين بی مهری با من تا چند
بالای بلندت پستم کند ای گل
گيسوی كمندت برد از عاشق بيدل تحمل
زهره (منصوره اتابکی)
روشنك
(گوینده)
تا چند مخالف زنی ای مطرب خوش گوی
در پرده عشاق
بنواز زمانی من بی برگ و نوا را    
با بانگ نوایی
در شهر شما قاعده باشد كه نپرسند
احوال غريبان
آخر چه زيان مملكت حُسن شما را
از بی سر و پایی
خواجوی کرمانی (مستزاد)
روشنک (گوینده)

اين هم چند گلی بود رنگارنگ از گلزار بی همتای ادب ايران. هميشه شاد و هميشه خوش  باشيد.
8 ماه پیش در تاریخ 1402/11/15 منتشر شده است.
1,538 بـار بازدید شده
... بیشتر