حکایت ملانصرالدین و دیگ همسایه |چرا دیگ ها هم میمیرند و هم می زایند!؟

19 بار بازدید - 2 ماه پیش - ملانصرالدین و دیگ همسایه| چرا
ملانصرالدین و دیگ همسایه| چرا دیگ ها هم میمیرند؟| ملانصرالدین میگه دیگ همسایه زاییده
در داستانی طنزآمیز و پر از تعبیرات عمیق، ما با شخصیت جذاب و شناخته شده‌ی ملا نصرالدین آشنا می‌شویم.داستانی جالب و طنزآمیز است که به نکته ای دربارهٔ زندگی و مرگ اشاره دارد. در این داستان، ملا نصرالدین با استفاده از بیان ساده و مسلط به حکمت و مفهومی عمیق را به تصویر می کشد.
در متن، ملا از تغییر واژه "حمل کردن" به جای "مرگ" برای دیگ، استفاده می کند. این نکته نشان می دهد که مرگ نیز یک قانون طبیعی است که همه چیز به آن تحت تأثیر قرار می گیرد. او با این بیان، اهمیت و طبیعت این قانون را بیان می کند.
به علاوه، از زبان ساده و مثال های زندگی روزمره، مفاهیمی عمیق و فلسفی را به نحوی که برای عموم قابل فهم باشد، مطرح می کند.
با این تفسیر، داستان به نکته ای مهم دربارهٔ دورهمی ما و تجارب زندگی اشاره می کند.
سلام دوستان عزیز!
خوش اومدید به دنیای داستان های فارسی و حکایت، جایی که هر روز با چالش ها و ماجراجویی های جدید رو به رو میشم. اینجا فضاییه که من و شما یه ارتباط خاص داریم، و هر دقیقه از هر روز یه فرصته برای اشتراک گذاری لحظات خوب و یادگیری چیزهای جدیده  برای کسانی که با داستان ها به دنبال یادگیری هستند.
هر ویدئو یک سفر جدیده، هر لحظه یک فرصت برای یادگیری و هر کامنت یک فرصت برای گفتگو. منتظر دیدن سابسکرایب های شما هستم و مطمئن باشید که هر سابسکرایب یک دوست جدید برای منه و یک خانواده جدید برای من.
🚨 اگه دوست دارید همیشه در جریان محتواهای جذاب باشید، حتماً سابسکرایب کنید و زنگ هشدار رو هم فعال کنید. یک خانواده جدید داریم که همه با هم بهترین لحظات رو ایجاد می کنیم.
🙏 ممنون از حمایتتون و به امید یک سفر فوق العاده با هم در داستان های شگفت انگیز!
به جمع #حکایت_گوی_داستان  بپیوندید و  #حکایت_گوی_داستان را سابسکرایب کنید.
لینک سابسکرایب کانال ما:
@hekayatguyedastan

من ریحانه ام و به همراه دوستم زهرا تصمیم گرفتیم یه کانال حکایت گویی داشته باشیم، من کارشناس ارشد فناوری اطلاعات خوندم  البته گرایش شبکه که روش غیرت دارم و همیشه علاوه بر رشته خودم دوست داشتم از صدام استفاده کنم و گوینده بشم تا اینکه فهمیدم میتونم تو یوتوب حکایت بخونم و الان خیییللی خوشحالم چون به یه بخش از علایقم که غیر درسی بود دست پیدا کردم، البته یکم دیر فهمیدم بخاطر اینکه الان یه اتفاقای دیگه ای هم تو زندگیم افتاده یه پسر یک ساله دارم که یکم حکایت خوندن رو با سرو صدای شیرینش برام سخت کرده ولی با دوست خوبم تصمیم گرفتیم که این کار رو شریک شیم ، ایشون هم تو رشته روانشناسی درس خوندن و با توجه به رشتشون تونستن کمک های زیادی به من تو انتخاب داستان ها  کنن و برای خوندن داستان ها صدای بسیار گرم و دلنشینی دارن و تو این داستان زندگی ما ،با من همراه شدن تا با هم در خدمت شما دوستان باشیم.

از اونجایی که من دارم با شیرنی های  بچه داری و نخوابیدن این فسقلی این کار رو انجام میدیم دوس دارم از شما دعوت کنم که کانال ما رو سابسکرایب کنید و اگر دوست داشتید با لایک هاتون به ما انرژی بدید و با کامنت هاتون ما رو در بهتر کردن کانال راهنمایی کنید. یادتون نره ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
ملانصرالدین و دیگ همسایه| چرا دیگ ها هم میمیرند؟| ملانصرالدین میگه دیگ همسایه زاییده
ملانصرالدین و دیگ همسایه
ملانصردین و دیگ همسایه

کلیله و دمنه
#قصه
سقراط
#حکایت
#حکایت_پند_آموز
#داستان_قدیمی
#حکایت_جالب
#حکایت_های_ایرانی
#مولانا
#داستان
ضرب المثل
#بهلول
ملانصرالدین
#حکایت_گوی_داستان
2 ماه پیش در تاریخ 1403/02/18 منتشر شده است.
19 بـار بازدید شده
... بیشتر