حکایت موسی و شبان به همراه شرح و تفسیر | مثنوی معنوی مولانا - دفتر دوم
798 بار بازدید -
7 ماه پیش
-
انکار کردن موسی علیه السلام
انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان
.
روزی حضرت موسی (ع) به چوپانی برخورد کرد که با زبانی ساده و بی پیرایه خدا را یاد می کرد . مثلاََ می گفت : ای خدا ، تو کجا هستی که من نوکری تو را کنم . موزه ات را رفو کنم و شانه بر گیسوانت کشم . شپش های جامه ات را بِکُشم و از شیر گوسفندان به تو غذا دهم . دستان و پاهایت را نوازش کنم و جایِ خوابِ تو را پاک و پاکیزه کنم . و از این جملات و تعابیر بسیار گفت . تا آنکه حضرت موسی (ع) برآشفت و او را نکوهش کرد و ...
ببینید و بشنوید این حکایت را...
.
برش های کلیدی داستان:
00:10 - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان
02:51 - عتاب کردن حق تعالی با موسی علیه السلام از بهر آن شبان
05:14 - وحی آمدن موسی را علیه السلام در عذر آن شبان
05:51 - شرح و تفسیر
05:55 - اشاره به داستان انکار فیلسوف بر آیه قرآن
06:15 - برداشت مردم از خدا
07:12 - شبان نماد کی یا چیست؟
07:33 - برداشت انسانها از جهان پیرامون خود
09:42 - شناخت خدا برای مردم عادی
10:45 - موسی نماد چیست؟
11:27 - نیایش پروردگار چگونه باید باشد؟
12:29 - منظور از داستان موسی و شبان
.
اگر از تماشای ویدئو لذت بردید، لطفا لایک کنید و نظرتون رو ثبت کنید، حتی با یه استیکر.
با کمال میل پذیرای انتقادات محترمانه و سازنده شما هستم.
7 ماه پیش
در تاریخ 1402/11/03 منتشر شده
است.
798
بـار بازدید شده