Sherafat - Episode 12 - سریال شرافت - قسمت 12 - دوبله فارسی
111.3 هزار بار بازدید -
3 سال پیش
-
اسدالله چندی پیش به کامیونی
اسدالله چندی پیش به کامیونی که برای ایگیت بار می آورد حمله کرده بود. این موضوع را گل به ایگیت گفت و ایگیت هم در پی تلافی برای اوست. ایگیت نقشه ای برای او دارد که هم بتواند به او ضربه بزند هم شرایط خودش را بهتر کند. عشق او و کبرا هم همچنان در جریان است و کبرا از هر فرصتی استفاده می کند تا بتواند با ایگیت باشد. از طرف دیگر دریا با امیرو مته دوست های خوبی شدند و سیبل هم با دوست پسر پولدار خود سرگرم است....
خلاصه داستان سریال شرافت
ایگیت و امیر دو برادر با شخصیت های کاملن متفاوت هستند. ایگیت باهوش و زرنگ است، تحصیلات ندارد و جذاب و خوش تیپ
است. برعکس امیر نقطه ی مقابل برادرش است او خجالتی و درونگراست و به تازگی از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شده است. آنها با خانواده شان در شهر کوچکی در ترکیه به نام آیوالیک، زندگی می کنند. پدربزرگشان که از دنیا می رود ، با اصرار مادرشان به استانبول نقل مکان می کنند. آنها املاکی را که پدربزرگشان به ارث برده است می فروشند و زندگی جدیدی را در استانبول آغاز می کنند. . با این حال ، زندگی آنها در این شهر بزرگ دچار تغییراتی می شود. یک مرد ثروتمند در همسایگی آنها کمک می کند تا تمام دارایی خود را در یک مغازه جواهرفروشی سرمایه گذاری کنند. اما همه چیز خیلی خوب پیش نرفت. بعد از شروع کار، مغازه دچار سرقت مافیایی می شود و همه ی اموال را بردند. پدر خانواده خودکشی می کند و مادر هم بعد از این همه ناراحتی، دچار زوال عقل می شود. بعد از این ماجرا؛ دوبرادر به دنبال انتقام هستند اما هر یک به روش خود. آنها هر دوعاشق یک دختربه نام سیبل در همسایگی خود می شوند و داستان از جایی شروع می شود که ایگیت از کبرا برای انتقام پدرش استفاده می کند...
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : https://bit.ly/3djQ1Tx
Telegram : https://t.me/OtvDrama
Facebook : https://bit.ly/3qn1JjU
خلاصه داستان سریال شرافت
ایگیت و امیر دو برادر با شخصیت های کاملن متفاوت هستند. ایگیت باهوش و زرنگ است، تحصیلات ندارد و جذاب و خوش تیپ
است. برعکس امیر نقطه ی مقابل برادرش است او خجالتی و درونگراست و به تازگی از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شده است. آنها با خانواده شان در شهر کوچکی در ترکیه به نام آیوالیک، زندگی می کنند. پدربزرگشان که از دنیا می رود ، با اصرار مادرشان به استانبول نقل مکان می کنند. آنها املاکی را که پدربزرگشان به ارث برده است می فروشند و زندگی جدیدی را در استانبول آغاز می کنند. . با این حال ، زندگی آنها در این شهر بزرگ دچار تغییراتی می شود. یک مرد ثروتمند در همسایگی آنها کمک می کند تا تمام دارایی خود را در یک مغازه جواهرفروشی سرمایه گذاری کنند. اما همه چیز خیلی خوب پیش نرفت. بعد از شروع کار، مغازه دچار سرقت مافیایی می شود و همه ی اموال را بردند. پدر خانواده خودکشی می کند و مادر هم بعد از این همه ناراحتی، دچار زوال عقل می شود. بعد از این ماجرا؛ دوبرادر به دنبال انتقام هستند اما هر یک به روش خود. آنها هر دوعاشق یک دختربه نام سیبل در همسایگی خود می شوند و داستان از جایی شروع می شود که ایگیت از کبرا برای انتقام پدرش استفاده می کند...
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : https://bit.ly/3djQ1Tx
Telegram : https://t.me/OtvDrama
Facebook : https://bit.ly/3qn1JjU
3 سال پیش
در تاریخ 1400/03/11 منتشر شده
است.
111,365
بـار بازدید شده