نقد سریال ریپلی | Ripley 2024
496 بار بازدید -
4 ماه پیش
-
داوود و سر جالوت
داوود و سر جالوت
نام انگلیسی: Ripley
نام فارسی: ریپلی
محصول: ۲۰۲۴ – ایالات متحده
ژانر: درام، جنایی، هیجانانگیز
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۴ از ۴ - ⬤⬤⬤⬤
مصطفی ملکی
گاهی برخی از آثاری که در قالب سریال عرضه میشوند، هیچ همخوانیای با کلیشهی این مدیوم ندارند. آنها نه دارای نقاط عطف انفجاری در ابتدای هر اپیزود هستند و نه در میانهی روایت هر اپیزود دچار روزمرگی کسالتبار میشوند و نه برای ترغیب کردن مخاطب برای تماشای اپیزود بعدی نقطهعطفی دیگر را در پنج دقیقهی نهایی جا میدهند. آثاری که از این کلیشه دوری میکنند در اصل آثاری سینمایی هستند که کارگردان سعی دارد از طریق آن مدت زمان طولانی اثرش را دچار تعادلی اپیزودیک کند. مینیسریال جدید آقای «استیون زیلیان» در همین دسته جای میگیرد. به احتمال زیاد با شنیدن نام آن ناخودآگاه بهیاد فیلم «آقای ریپلی با استعداد» میافتیم که اتفاقاً این اثر اقتباسی آزاد از همان فیلم سینمایی است.
آقای زیلیان در اثر خود چند نشانهی کلیدی قرار داده تا مخاطب جز همان اقتباس آزاد دیگر به درون قیاس با اثر سینمایی محصول ۱۹۹۹ نرود. ابتدا انتخاب قالب سیاهوسفید برای اثر است که دلیل این انتخاب را میتوان به بازی نور و سایهی کارگردان و تأثیرگذاری تکنیک کیارسکروم و تنبریزم در آثار «کاراواجو» و نقش پررنگ این نقاش ایتالیایی در اثر ارتباط داد. کاراواجو از همان ابتدای برخورد تام ریپلی و ریچارد گرینلیف نقش پررنگی در اثر دارد و همذاتپنداری تام با او تبدیل به بازی فرمی کارگردان با تضاد نور و سایه میشود. آقای زیلیان در اثر خود نقبی هم به «همشهری کین» زده است و البته بر اساس ساختار روایی مد نظر خود از دالانهای اثر «اورسن ولز» عبور میکند.
این فیلم به سه قسمت برای شخصیتپردازی ابتدایی کاراکترهای درگیر در داستان نیاز دارد؛ تام، ریچارد و مارج. در میانههای قسمت سوم است که مخاطب با اولین نقطهعطف روایت روبهرو میشود. تام ریپلی آقای زیلیان برعکس اثر محصول سال ۱۹۹۹ مملو از اشتباهاتی است که در مسیر اگزیستانسیالیستی پس از قتل اول و سپس قتل دوم سعی در رفع آنها دارد. این تام ریپلی بدون هیچ پیشزمینهای وارد کارزار زندگی مرفه ریچارد میشود و اولین خندهی شیطنتآمیز و موتیفگونهی او تصویری از کودکی چموش را میدهد که سعی دارد به هر قیمتی که شده از این زندگی دست نکشد. تام ریپلی در طول روایت مخاطب و دیگر کاراکترها را وارد چالشی شناختی از ریچارد میکند و همین چالش ما را بهسوی اثر آقای اورسن ولز سوق میدهد. در این چالش همهی اطرافیان با تعریف ریپلی از ریچارد مواجه میشوند و گویی این ریچارد سادهدل، ثروتمند که نقاشیهای بسیار بد و کودکانهای میکشید برای همیشه فراموش میشود و در عوض انسانی سیاس، ناامید و بریده از همهجا را در ذهن دیگران باقی میگذارد. آقای زیلیان بههمین پازلگونگی روایت همشهری کین هم بسنده نکرده و در ادامه شاهد هستیم که چگونه ما را با انبوهی از لو-انگلها مواجه میکند؛ لو-انگلهایی که کاراکتر انسانی گاه همچون ابژهای میان طبیعت اترابی، دیوارهای رم، آثار کاراواجو در کلیساهای مختلف غرق شده است. آقای زیلیان باز هم به این بسنده نمیکند و برای شخصیتبخشی بیشتر به لوکیشنهایی که در فیلم وجود دارند از نماهای بالشی اوزو کمال بهره را میبرد تا صحنهها و سکانسها را بسیار نرم به یکدیگر مرتبط کند.
مینی سریال «ریپلی» در کل واحد خود همچون اثری سینمایی با زمانی حدود ۱۰ ساعت است و باعث میشود کارگردان هیچکدام از جزئیات را در پرداخت کاراکترها و محیط فراموش نکند. آقای زیلیان در اثر خود حتی رگههایی از کمدی ملیح را نیز جای داده است. این کمدی زمانی در برابر مخاطب قرار میگیرد که کاراکترهای انگلیسیزبان در برابر کاراکترهای ایتالیایی قرار میگیرند و عدم درک زبانها، فرهنگ و در نهایت نگاههای بدون دیالوگ موقعیتهای کمدی را خلق میکنند. آقای زیلیان در اثر بسیار بلند خود رابطهای خنیاگرانه بین تام ریپلی و بعد عصیانگر کاراواجو در زندگی شخصیاش ایجاد میکند و از این طریق باعث میشود ریپلی در عین حال هم کاراواجو و هم سوژههای نقاشیهای او در میان بومها باشد؛ بهنوعی او در تابلوی داوود و سر جالوت، هم داوود است و هم جالوت!
#سریال #ریپلی #netflix #نقد_فیلم #filmreview #نقد_سریال #Ripley
لینک حمایت از کانال:
حامی باش: hamibash.com/supportus/tippers
ما را در دیگر شبکههای اجتماعی هم دنبال کنید
اینستاگرام: www.instagram.com/onefilmonelife/
تلگرام: t.me/OnefilmOnelife
توئیتر: twitter.com/OnefilmOnelife
4 ماه پیش
در تاریخ 1403/02/30 منتشر شده
است.
496
بـار بازدید شده