حکایت زیبای پیر مرد خارکنی که از سلطان محمود غزنوی حمالی گرفت-داستان فارسی زیبا از شیخ عطار-قصه شب

حکایت نگار
حکایت نگار
300 بار بازدید - پارسال - حکایت زیبای پیرمرد خارکنی که
حکایت زیبای پیرمرد خارکنی که سلطان محمود غزنوی را نشناخت و از او حمالی گرفت و سلطان محمود
که با خدم و حشم خود با او روبرو می شود و چه ها که با او نمی کند
قراره یکی از زیبا ترین داستان های فارسی کهن رو از کتاب شیخ عطار براتون حکایت کنم. قصه سلطان محمود که برای شکار به صحرا رفته و پیرمرد خارکن او را نشناخته و از او حمالی می گیرد سلطان قصد دارد با او در لباس سلطانی روبرو شود تا آخر حکایت را ببینید تا از این قصه زیبا لذت ببرید. حتما به دوستانتون هم ارسال کنید تا اونها هم از شنیدن این حکایت لذت ببرند
اگر از ویدیو خوشتون اومد لایک کنید و با سابسکرایب ما رو حمایت کنید یادتون نره که زنگوله رو فعال کنید تا ویدیو های بعدی ما رو از دست ندید
من نگار قصه گو و گوینده هستم و با تیم خوبمون قصد داریم به بهترین نحو حکایت های جالب و شنیدنی فارسی رو در زیباترین و جذاب ترین جلوه های بصری برای شما روایت کنیم
برای دسترسی به ویدیوهای دیگه ما روی لینک زیر کلیک کنید
@hekayat_negar
حکایت جالب خرگوشی که سرمایه بزاز را نجات داد
حکایت جالب خرگوشی که سرمایه بزازرا نج...
حکایت
داستان
قصه
حکایت فارسی
داستان فارسی
حکایت کهن فارسی
قصه شب
حکایتی
حکایت ما
افسانه
حکایت سلطان محمود غزنوی و خارکن
حکایت پادشاهان
حکایت پادشاه و وزیر
مثنوی و معنوی
مولوی
رد پای شب
قصه ها و راز ها
داستان های کوتاه
حکایت نگار
#حکایت
#حکایت_آموزنده
#ضرب_المثل
#داستان_قدیمی
#داستان
#قصة
#story
پارسال در تاریخ 1401/11/23 منتشر شده است.
300 بـار بازدید شده
... بیشتر