مادرم پنهانی میرفت دیدارمردی که...#داستان_واقعی #پادکست #داستان #dastan #سرگذشت

رادیو صدا داستان
رادیو صدا داستان
4.5 هزار بار بازدید - 4 ماه پیش - مادرم گاه و بیگاه چادرشو
مادرم گاه و بیگاه چادرشو مینداختو از خونه میزد بیرون،بهش مشکوک شدیم ...چیزی دیدیم که باورمون نمیشد...#داستان #پادکست #داستان_واقعی #dastan #سرگذشت

داستان واقعی:هر شب جلو چشم زنش منو......

کارگر بابام بلایی سرم آوردکه..پدرم کا...

پدر و پسر...#داستان#پادکست#داستان_واق...
3683xBuYbFvt4svR

شوهرم کلید انداختو منو تو بغ...دوستش ...

راننده تا صبح چندبار...#داستان#پادکست...

شوهرم جلوی پام زانو زد و قاضی هم... #...

بابام اون شب بلایی سرم آورد که...#داس...

هربار با یه پزشک بودم و رو تخت مطبشون...

شوهر نابینام شبِ...کاری باهام کرد که....

...بابام روی تخت منتظرم نشسته بود...#...

شوهرخواهرم ازم خاست... #داستان#پادکست...

شوهرم وقتی منو وسط چندتا دید...#داستا...

دخترمو پاره کرده بودو اون از شدت درد....
❤❤❤❤

سلام عزیزای دلم🥰
با سابسکرایب_لایک وکامنت حمایت کنید ممنونم ازتون❤🙋🏻‍♀️
لایک لایک لایک و کامنت و شیر از شما
سپاس و قدر دانی از ما😍❤


داستان
پادکست
داستان جدید
داستان واقعی
داستان های فارسی
داستان واقعی عاشقانه
داستان عاشقی
پادکست داستان صوتی
پادکست داستان فارسی
پادکست داستان
داستان های پنهانی
داستان انگیزشی
داستان انگیزشی کوتاه
داستان انگیزشی موفقیت
داستان کوتاه
داستان واقعی جنایی
داستان ترسناک
داستان جنایی
داستان پیامبران
رمان صوتی فارسی
رمان صوتی عاشقانه
کتاب صوتی
مشاوره
تجربه
مشاوره ازدواج
شعر عاشقانه
شاعرانه
عشق
شعر
ویلا
عشق
ازدواج
خیانت
داستان خیانت
پادکست
رادیوصدا

Radio seda dastan
4 ماه پیش در تاریخ 1403/02/19 منتشر شده است.
4,591 بـار بازدید شده
... بیشتر