Mahsa Vahdat به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
49.7 هزار بار بازدید -
8 سال پیش
-
به من گفتی تا که
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
سایهها رویا با بوی گلها
که بوی گل، ناله ی مرغ شب، تشنگیها بر لب
پنجهها در گیسو، عطر شببو
بزن غلتی اطلسیها را، برگ افرا در باغ رویاها
بلبلی میخواند، سایهای میماند، مست و تنها ...
نگاه تو، شکوهی آه تو، هرم دستان تو
گرمی جان تو، با نفسها...
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
ابر بارانزا شب، بوی دریا
به ساحلها، موج بیتابی را
در قدمهای پا، در وصال رویا
گردش ماهیها، بوسه ماه ...
سایهها رویا با بوی گلها
که بوی گل، ناله ی مرغ شب، تشنگیها بر لب
پنجهها در گیسو، عطر شببو
بزن غلتی اطلسیها را، برگ افرا در باغ رویاها
بلبلی میخواند، سایهای میماند، مست و تنها ...
نگاه تو، شکوهی آه تو، هرم دستان تو
گرمی جان تو، با نفسها...
به من گفتی تا که دل دریا کن، بند گیسو وا کن
ابر بارانزا شب، بوی دریا
به ساحلها، موج بیتابی را
در قدمهای پا، در وصال رویا
گردش ماهیها، بوسه ماه ...
8 سال پیش
در تاریخ 1395/09/19 منتشر شده
است.
49,732
بـار بازدید شده