قرائتی / رعایت حقوق مردم، بزرگ‌ترین آیه قرآن 8 خرداد 98

درسهایی از قرآن
درسهایی از قرآن
5.2 هزار بار بازدید - 5 سال پیش - موضوع: رعایت حقوق مردم، بزرگ‌ترین
موضوع: رعایت حقوق مردم، بزرگ‌ترین آیه قرآن
1- مکتوب کردن معاملات غیرنقدی
2- دستور نوشتن، در عصر بی‌سوادی!
3- حفظ حقوق افراد ضعیف جامعه
4- شاهدگرفتن، برای حفظ حقوق بدهکار و طلبکار
5- وظیفه مردم برای گسترش قسط و عدل در جامعه
6- محکم‌کاری در حفظ اسناد مالی و اداری
7- بالابردن معلومات مفید، از طریق مطالعه

دانلود صوت برنامه:
http://gharaati.ir/pic/sound/darsha/9...

بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
اگر خدا لطف کند امشب می‌خواهم یک صفحه از قرآن را تفسیر کنم و تمام صفحه هم یک آیه بیشتر نیست. بزرگترین آیات قرآن در چهارده سطر، آیه مربوط به این است که در داد و ستدها چطور اسناد را تنظیم کنیم؟ تنظیم اسناد تجاری، چون همه اهل خرید و فروش و نقد و معامله و نسیه و سلف، سوره بقره یک صفحه به آخر مانده بزرگترین آیه قرآن، برادر عزیزمان هم... اگر کسی نزدیک قرآن هست چه پای تلویزیون و چه اینجا می‌توانید، هر دو سه نفری یک قرآن بدهید. دوست دارم سر سفره قرآن بنشینیم و از قرآن کام بگیریم. سی دقیقه که می‌خواهم صحبت کنم، سی نکته می‌خواهم بگویم. یعنی هر یک دقیقه یک نکته و چه کسی می‌تواند کتابی بنویسد که در هر کلمه‌اش یک نکته باشد و در هر سطرش چند نکته باشد. در هر حرفش نکته باشد و بعد هم غصه بخوریم که تا حالا کلاه سرمان رفت. فکر کردیم قرآن کتاب مقدس است و کتاب علمی نیست، کتاب زندگی نیست. بنابراین این یک دو دقیقه را گفتم برای اینکه کسی قرآن دم دستش است، سوره بقره نزدیک تمام شدن آیه 282 بزرگترین آیات قرآن است. این برادر عزیز جمله جمله می‌خواند و من برای شما تفسیر می‌کنم. زندگی هست و تمام کلماتش مربوط به زندگی خودمان هست. گاهی وقت‌ها آدم یک چیزهایی را می‌خواند، مثلاً کوه هیمالیا چند متر است؟ به من چه چند متر است؟ کوه هیمالیا چه نقشی در زندگی امروز من دارد؟ ولی بعضی چیزها مربوط به زندگی هر روز است.
1- مکتوب کردن معاملات غیرنقدی
بسم الله الرحمن الرحیم، شروع کنید یک جمله یک جمله، قاری: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ» این چند کلمه چند نکته دارد، اول می‌گوید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا» معمولاً «يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا» آیاتی است که  در مدینه نازل شده است و «یا ایها الناس» آیاتی است که در مکه نازل شده است. معمولاً البته... این یک نکته، پیداست آیه در مدینه نازل شده است. در مکه سالهای اول آیات مربوط به عقاید بود، در مدینه آیات مربوط به مسائل حکومتی و اقتصادی و سیاسی و خانواگی و اینهاست، آیه مربوط به مسائل حقوقی است. ای کسانی که ایمان آوردید، «إِذا تَدايَنْتُمْ» تداین همان دین است، می‌گوییم: فلانی مدیون است، دینش به گردن من است، یعنی بدهی. «إِذا تَدايَنْتُمْ» وقتی در معامله چیزی خرید و فروش می‌کنید که بدهکار می‌شوید، «بِدَيْنٍ» یعنی ولو دین کم باشد. نگویید: یک قران چیزی نیست. «بدَینٍ» یعنی حتی اگر یک قاشق چایخوری است، می‌خواهد جا به جا شود باید سند و فاکتور داشته باشیم. اینکه می‌گویند: کاغذبازی نکنید، در مال مردم قرآن می‌گوید: کاغذ بازی بکنید. یعنی ریز و درشت کارهای شما فاکتور داشته باشد. ای مؤمنین هروقت به هم بدهکار شدید، «إِلى‏ أَجَلٍ» مدت باید معلوم باشد، تا کی می‌خواهی پول بدهی. ده روز دیگر، بیست روز دیگر، «أجل» یعنی مدت تعیین کنید. «مُسَمًّى» یعنی ایام را اسم ببرید. دو ماه، سه ماه، چهار ماه.
یک خاطره بگویم. اسمش را ببرم می‌شناسید. از علمای یزد است، امام جمعه یزد، ایشان زمان شاه طلبه نجف بود خواست برود حجاز اعلامیه‌های امام خمینی را برد حجاز پخش کند، حکومت حجاز ایشان را گرفت و دو سال زندان بود. همین امام جمعه فعلی یزد، بعد از دو سال آمد خدمت امام و به امام گفت: ما دو سال در زندان‌های سعودی بودیم، شاگرد شما هستیم در راه انقلاب و پخش اعلامیه هم گرفتار شدیم. من می‌خواهم داماد شوم، ده هزار تومان شش ماهه قرض می‌خواهم. امام فرمود: ده هزار تومان به شما قرض می‌دهیم. هنوز شش ماه نشده امام به یکی از علما گفت: به فلانی بگویید: دو سه روز دیگر شش ماه رسیده است، پولت را جور کن. یعنی فکر نکن اگر انقلابی هستی و اعلامیه پخش کردی و زندان رفتی من از پولم می‌گذرم. حساب حساب است و کاکا برادر. هروقت به هم بدهکار شدید 1- بنویسید، 2- زمان را تعیین کنید. 3- فرقی هم نمی‌کند، دین بزرگ باشد یا کوچک، کشتی نفت باشد یا قاشق چایخوری. یکبار دیگر این سطر را بخوانید.
2- دستور نوشتن، در عصر بی‌سوادی!
قاری: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ‏ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى» بعد می‌گوید: «فَاكْتُبُوه» بنویسید. حالا مکه یک باسواد بیشتر نداشت. در کل جزیره العرب هفده باسواد بود. بنویسید، سفارش به نوشتن در زمان جاهلیتی که باسواد نبود خیلی مهم است. آن زمانی که باسواد در حجاز نبود، می‌گوید: حتی چیز ریز هم می‌خواهید بنویسید. «فَاكْتُبُوهُ» حالا اگر کسی سواد ندارد، سواد ندارد جمله بعد می‌گوید: «وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ» یک آدم سوم بیاید بنویسد، کاتب، نویسنده بیاید بنویسد. «بالعدل» عادلانه بنویسد. یعنی اگر داری سند تنظیم می‌کنی نوک قلمت کج نرود. تقوای قلم داشته باش. «وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ» یعنی کاتب، نویسنده عادلانه بنویسد. حالا اگر به کاتب گفتیم: آقای کاتب، آقای نویسنده، بیا این نامه را برای من بنویس. می‌گوید: ناز نکند. قاری: «وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ» آقای کاتب اگر گفتند: بیا این سند را برای ما بنویس، ناز نکن. «وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ» کاتب ناز نکند. «أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ» خدا به تو سواد داده، تو هم... خدا صد میلیون داده، بیست میلیون را خمس بده. بیست کیلو گندم داده، یک کیلو زکات بده...
5 سال پیش در تاریخ 1398/04/10 منتشر شده است.
5,200 بـار بازدید شده
... بیشتر