ghazal mahtab AI | غزل مهتاب با هوش مصنوعی

ممنون میشم اگه خوشتون اومد چنل رو ساب و لایک کنید زنگوله رو هم بزنید تا از جدید ترین ویدیو ها و موزیک ها آگاه بشید

در ضمن اگه شما هم غزلی دارید که دوست دارید به این شکل در چنل قرار بگیره حتما اونو برای ما به آیدی تلگرام @mehdii_abner ارسال کنید ممنون.

نام غزل سرا : سعید عیسوی پور

در این ویدیو، ما به کمک هوش مصنوعی، اشعار جاودان سعید عیسوی پور را به موزیک‌های زیبا و دلنشین تبدیل کرده‌ایم. هدف ما زنده نگه داشتن این آثار اصیل ایرانی و معرفی آن‌ها به نسل‌های جدید است. این پروژه منحصر به فرد به شما نشان می‌دهد که چگونه فناوری می‌تواند هنر و ادبیات کهن را به شیوه‌ای نوین به مخاطبان ارائه دهد.

متن غزل:

روشناییِ شَبَم، تابشِ مهتابِ تو بود
دلِ در، سینه تَپَد، در تب و بی تابِ تو بود

همه، مُرغان، همه، باران، همه، برگ و همه گُل
همه، دلداده، به فرمان و پیِ کارِ تو بود

اُستخوانِ تَنِ من، سختِ حوادث، شِکَنَد
آنچه گویند، شکست، هدیهِ  پنهانِ تو بود

بودن و با تو نبودن، به نبودن مانَد
که سرآغازِ مرا، لحظهِ آغازِ تو بود

به اَبَد، بر لبِ من، غُنچهِ لبخند، نشست
ز تماشایِ رُخ و چهرهِ خندانِ تو بود

به جهنم، بِرَوَم، باز، مرا باغ و گُل است
آنچه سوزد، همه، اندامِ مرا، نارِ تو بود

دستِ خالی، تَک و تنها، من و این، خاکِ غریب
بَر لبم، نامِ تو و در سرِ من، یادِ تو بود

نَعره زد، عاقبتی نیست، در این خواب و خیال
گُفتَمَش، عاقبتَم، دیدنِ رویایِ تو بود

همه عُمرَم، همه در، دوری و در درد، گذشت
همه اَش، دردِ فراموشیِ الطافِ تو بود

اِی که هر گوشه، بِدیدی و نَدیدی، رُخِ یار
او که در هر نَفَسی، دید، تو را، یارِ تو بود

همهِ بود و نبودم، همه اَش، آنِ تو بود
همهِ آنچه که دیدم،  همه، آیاتِ تو بود

اگر از این ویدیو لذت بردید، لطفاً لایک کنید و کانال ما را سابسکرایب کنید تا از ویدیوهای جدید مطلع شوید. همچنین نظرات و پیشنهادات خود را در بخش کامنت‌ها با ما در میان بگذارید.
#artificialintelligence
#ai
#saadi
#hafez
#موسیقی