آوا مشکاتیان

Soroush Sokout
Soroush Sokout
23.8 هزار بار بازدید - 14 سال پیش - سخنان آوا مشکاتیان، دختر برومند
سخنان آوا مشکاتیان، دختر برومند زنده یاد استاد پرویز مشکاتیان در سوگ پدر
«درود! با رخصت از بزرگان و همچنین استاد شفیعی کدکنی که سروده اند: "بر درخت زنده، بی مرگی چه غم/وای بر احوال برگ بی درخت" چون فتاده برگی در سایه سار بزرگی آن بزرگ مرد، آمدم بگویم که: پذیرای سپاس "آوا و آیینش" باشید. چراکه بی مهر و هم دلی بزرگان و مردمان بیداردل ایران زمین، گذار از این روزهای تلخ فراق، بی شک دشوارتر بود. و سپاس پروردگار را که در بدرقه ی پرویز مشکاتیان به سرای دگر، مردم دگربار به یاد ما آوردند که قدردان هنر و پایمردی سرو آزادشان هستند. همو که با بغض مردمش گریست و نغمه ساخت، به شادیشان دست افشاند و نغمه ساخت و به "سوگواریشان" ما را به سوگ نشاند. ریشه در خاک کهن دیارش ماند و ماند و ماند. آری به کلامی نشاید  که بگویم از فراقش. کلامم را با قسمتی از شعری سروده ی استاد شاملو به پایان می برم. شعری که پیش تر نیز در سوگ پدر خوانده بودم؛ چراکه مرا عجیب به یاد رفتنشان در پیش از بامداد می اندازد: "جاده ها با خاطره ی قدم های تو بیدار می مانند که روز را پیشواز می رفتی. هرچند سپیده تو را از آن پیش تر دمید که خروسان بانگ سحر کنند". سپاس.
14 سال پیش در تاریخ 1389/10/02 منتشر شده است.
23,869 بـار بازدید شده
... بیشتر