مشروطهخواهی ۴۵ سال پس از مشروطه #مهرداد_خوانساری #اکبر_کرمی #پشت_عینک_دیگران #Akbar_karami
385 بار بازدید -
4 ماه پیش
-
مشروطهخواهی ۴۵ سال پس از
مشروطهخواهی ۴۵ سال پس از مشروطه
نسل ۵۷ از کجا آمد؟ چرا با محمدرضاشاه مخالف یا دشمن شد؟ این مخالفت از کجا آغاز شد؟ و چرا؟
پاسخ به این دست پرسشها ی تاریخی و سیاسی چندان ساده نیست و به آسانی به چنگ نمیآید. در پیوستار همین پاسخها است که گروهی خود را پادشاهیخواه و گروهی دیگر خود را مشروطهخواه نامیدهاند. پادشاهیخواهان به طور چیره تصویری رومانتیک و نوستالژیک از دیروز ساختهاند و با خیل انقلابیها ی دیروز دشمنی میورزند. اما همه ی همراهان پادشاه پیشین پادشاهیخواه نیستند، و در گذشته زندانی نمانده اند. از پیوستار مشروطهخواهان کسانی برآمدهاند که مناسبات جهانها ی جدید را به درستی میشناستند، و با پنجرهها ی باز بیگانه نیستند. مهرداد خونساری از آن دسته است. او در پهنه ی سیاست از کهنهکاران است، اما خود را در گذشته و کهنهها زندانی نکرده، و ذهني نقاد و خیالی جوان و روبهآینده دارد. شکاف ملتدولت را میشناسد؛ چشمبهراه ساختاری است که بتواند در آینده مردمان رنگارنگ و گوناگون ایران را در خود بپذیرد؛ و پاس دارد. حتا فراتر او آماده است که مشروطهخواهی را به مشروطهخواهی در ساختار ناپایدار جمهوری اسلامی هم پیوند دهد؛ و با کسانی که از دل آن برآمدهاند - اگر بتوانند در جبهه ی ایران آزاد قرار بگیرند و برای آزادی ایران و ایرانیان اهتمام نشان دهند- همکاری و همجوشی داشته باشد.
او انقلاب ۵۷ را انکار نمیکند؛ با نادان خواندن مردم شکاف ملتدولت را نادیده نمیگذارد؛ اضطرابها ی گذار را میشناسد؛ و نگران بازگشت موجها ی پسین سنت، مناسبات گذشته و درگذشتهگان و همایستاری (Homeostasis) آنها است.
آیا این مشروطهخواهان واقعبین و فربودگرا میتوانند حلقه ی گمشده ی فرآیند گذار از جمهوری اسلامی ایران باشند؟ و گذار از جمهوری اسلامی ایران را به گذار از سنت هم برکشاند؟ و گذاری دمکراتیک را در ایران رقم بزنند؟ وی میگوید: «ما فکر نو، برنامه ی نو، زنان و مردانی نو، برای ایرانی نو میخواهیم.»
در گفتوگویی بسیار شنیدنی با مهرداد خوانساری که سیاستمداری کهنهکار و برجسته و مشروطهخواهی مدرن است، همه ی این پرسشها و چالشها را در میان گذاشتهام و پاسخها ی او را به پیشگاه شما آوردهام؛ من خوانساری را ایراندوستی جواناندیش یافتم؛ هرچند با او در ارزیابی دوران محمدرضاشاه و رفتارها ی رضا پهلوی چندان همسو نیستم، اما امیدوارم که در گفتوگوهایی شاداب از مناسبات جهانها ی جدید و سرشاز از هوا ی تازه، به پیشرفت گفتمان سیاسی در ایران کمک کنم.
آرزومندم که در گفتوگوهایی از این دست امکانی برای پشتسر گذاشتن گذشتهها گشوده شود؛ و امیدی برای همجوشی و همسازی میان مردمان ایران و برای ساختن ایران آینده فراهم آید؛ و ایران را برای همه ی ایرانیان، و همه ی ایرانیان را برای آبادی و آزادی ایران همراستا و همسو کند.
با مهربانی، پسند (و سابسکرایب) و بازخوردها ی خود این پرسش را روزآمدتر و پاسخها را ژرفتر کنید.
نسل ۵۷ از کجا آمد؟ چرا با محمدرضاشاه مخالف یا دشمن شد؟ این مخالفت از کجا آغاز شد؟ و چرا؟
پاسخ به این دست پرسشها ی تاریخی و سیاسی چندان ساده نیست و به آسانی به چنگ نمیآید. در پیوستار همین پاسخها است که گروهی خود را پادشاهیخواه و گروهی دیگر خود را مشروطهخواه نامیدهاند. پادشاهیخواهان به طور چیره تصویری رومانتیک و نوستالژیک از دیروز ساختهاند و با خیل انقلابیها ی دیروز دشمنی میورزند. اما همه ی همراهان پادشاه پیشین پادشاهیخواه نیستند، و در گذشته زندانی نمانده اند. از پیوستار مشروطهخواهان کسانی برآمدهاند که مناسبات جهانها ی جدید را به درستی میشناستند، و با پنجرهها ی باز بیگانه نیستند. مهرداد خونساری از آن دسته است. او در پهنه ی سیاست از کهنهکاران است، اما خود را در گذشته و کهنهها زندانی نکرده، و ذهني نقاد و خیالی جوان و روبهآینده دارد. شکاف ملتدولت را میشناسد؛ چشمبهراه ساختاری است که بتواند در آینده مردمان رنگارنگ و گوناگون ایران را در خود بپذیرد؛ و پاس دارد. حتا فراتر او آماده است که مشروطهخواهی را به مشروطهخواهی در ساختار ناپایدار جمهوری اسلامی هم پیوند دهد؛ و با کسانی که از دل آن برآمدهاند - اگر بتوانند در جبهه ی ایران آزاد قرار بگیرند و برای آزادی ایران و ایرانیان اهتمام نشان دهند- همکاری و همجوشی داشته باشد.
او انقلاب ۵۷ را انکار نمیکند؛ با نادان خواندن مردم شکاف ملتدولت را نادیده نمیگذارد؛ اضطرابها ی گذار را میشناسد؛ و نگران بازگشت موجها ی پسین سنت، مناسبات گذشته و درگذشتهگان و همایستاری (Homeostasis) آنها است.
آیا این مشروطهخواهان واقعبین و فربودگرا میتوانند حلقه ی گمشده ی فرآیند گذار از جمهوری اسلامی ایران باشند؟ و گذار از جمهوری اسلامی ایران را به گذار از سنت هم برکشاند؟ و گذاری دمکراتیک را در ایران رقم بزنند؟ وی میگوید: «ما فکر نو، برنامه ی نو، زنان و مردانی نو، برای ایرانی نو میخواهیم.»
در گفتوگویی بسیار شنیدنی با مهرداد خوانساری که سیاستمداری کهنهکار و برجسته و مشروطهخواهی مدرن است، همه ی این پرسشها و چالشها را در میان گذاشتهام و پاسخها ی او را به پیشگاه شما آوردهام؛ من خوانساری را ایراندوستی جواناندیش یافتم؛ هرچند با او در ارزیابی دوران محمدرضاشاه و رفتارها ی رضا پهلوی چندان همسو نیستم، اما امیدوارم که در گفتوگوهایی شاداب از مناسبات جهانها ی جدید و سرشاز از هوا ی تازه، به پیشرفت گفتمان سیاسی در ایران کمک کنم.
آرزومندم که در گفتوگوهایی از این دست امکانی برای پشتسر گذاشتن گذشتهها گشوده شود؛ و امیدی برای همجوشی و همسازی میان مردمان ایران و برای ساختن ایران آینده فراهم آید؛ و ایران را برای همه ی ایرانیان، و همه ی ایرانیان را برای آبادی و آزادی ایران همراستا و همسو کند.
با مهربانی، پسند (و سابسکرایب) و بازخوردها ی خود این پرسش را روزآمدتر و پاسخها را ژرفتر کنید.
4 ماه پیش
در تاریخ 1402/12/26 منتشر شده
است.
385
بـار بازدید شده