گروه قنات - قتلهای فجیع دهه شصت - مقامات امروز جمهوری اسلامی چه کسانی هستند

MyPist0l
MyPist0l
2.3 هزار بار بازدید - 6 سال پیش - اگر حرف بزنید گروه قنات
اگر حرف بزنید گروه قنات را صدا می‌کنیم... (چه کسانی مقامات جمهوری اسلامی را تشکیل دادند؟)
پیدا شدن جسد ۶۰ زندانی سیاسی که به دست «گروه قنات» مثله و به قنات ریخته شدند.
گروه قنات نام گروهی است که در اوایل انقلاب جمهوری اسلامی ایران در شهر #جهرم و اطراف آن در حال فعالیت بود.

شهر جهرم به دلیل فعالیتهای این گروه در کشتار کسانیکه خودش مجازات می‌کرد
علاوه بر چندین هوادار سازمان مجاهدین خلق، بهاییان، یک زن تن‌فروش و یک فرد همجنس‌گرا نیز از قربانیان این گروه بودند که بین مردم به گروه قنات معروف شده بود از طرف خامنه‌ای دارالمومنین نام گرفت.

علی محمد بشارتی رهبر اصلی گروه قنات بود. این گروه بعد از هفتم تیر و کشته شدن بهشتی در مجلس فعال شده است.
اقدامات و فعالیت‌های اصلی این گروه کشتار و در قناتی رها می‌کردند. از بهمن ماه سال ۱۳۵۷ علی محمد بشارتی (که در کابینهٔ رفسنجانی وزیر کشور شد) سازماندهی علنی باندها را آغاز کرد.

چند سال بعد از شروع فعالیت این گروه، هیئتی از طرف حسینعلی منتظری به همراه یک روحانی که عضو شورای نگهبان بود به جهرم رفته و جلوی فعالیت این گروه را گرفتند و از آنها خواستند تا در صورت دیدن چنین مواردی آنها را فقط تحویل مقامات دهند.

ابراهیم رحمانیان که اهل جهرم است و از فعالان سیاسی چپ این شهر در آن زمان بود چنین شهادت می‌دهد:

«آن‌ها را می‌بردند شکنجه می‌کردند. کنار قنات‌ها یک امام‌زاده بود. در قبرستان جایی هست که مرده می‌شورند. آن‌ها را آن‌جا می‌بردند و شکنجه می‌کردند و می‌زدند. بعد سر قنات می‌بردند و تیراندازی می‌کردند. بعد آن‌ها می‌افتادند در قنات. این‌که آن‌ها چه زمانی می‌مردند را کسی نمی‌دانست.»

میترا لاگر، از دیگر فعالان سیاسی سابق شهر جهرم، در شهادت خود به مرکز اسناد حقوق بشر ایران درباره این گروه می‌گوید: «زمانی که من در زندان بودم [اوایل تابستان ۱۳۶۰]، پسرخاله‎ام حمید توسط گروه قنات کشته شده بود. آن‌ها ابتدا با چاقو او را زدند و در خیابان رهایش کردند تا بمیرد. بعد مردم به او کمک کردند و او را به بیمارستان رساندند.

گروه قنات آنقدر وحشتناک بودند که حتی کسانی که به مجروح کمک می‎کردند را نیز با چاقو می‎زدند. بعد از درمان پسرخاله‎ام، حمید، بهبود می‏‌یابد و می‌تواند در روز بعد از بیمارستان مرخص شود، اما این گروه دوباره به بیمارستان حمله می‎کند. آن‌ها مسلح بوده و به هر یک از اتاق‌های بیمارستان یورش می‎آورند و بیماران آن را مضروب کرده و حتی یکی از آن‌ها را با اسلحه می‎کشند. وقتی آن‌ها وارد اتاق پسرخاله‎ام می‎شوند سُرُم را که به دست پسرخاله‎ام وصل بود از دستش در می‎آورند و در چشمش فرو می‎کنند. سپس او را با تختش از بیمارستان خارج می‎کنند. وقتی دکترها به این کار آن‌ها اعتراض می‎کنند آن‌ها می‎گویند، «شما حق حرف‌زدن ندارید. ما حزب‎الله، ارتش خدا هستیم...»

سه روز بعد نیروهای ژندارمری توانست جسد حمید را از قنات‌های خارج از شهر پیدا کنند. …. جای شکنجه بر تمام بدن او هویدا بود. اعضای بدن او مثله و تمام بدنش با سیگار سوزانده شده بود. یک چشمش را در آورده بودند و تمام پشتش چاقو چاقو شده بود.»
6 سال پیش در تاریخ 1397/10/18 منتشر شده است.
2,312 بـار بازدید شده
... بیشتر