حاج حنیف طاهری - مدح - مهر دارد، عتاب هم دارد - ولادت امام سجاد علیه السلام

Hanif Taheri | حاج حنیف طاهری
Hanif Taheri | حاج حنیف طاهری
31 بار بازدید - پارسال - اين قطعه مربوط به مراسم
اين قطعه مربوط به مراسم ولادت امام سجاد علیه السلام  در سال 1401 مى‌باشد كه در هیأت عبدالله‌بن‌الحسن (عليه‌السّلام) برگزار شده‌ است.
حاج حنیف طاهری
مدح - مهر دارد، عتاب هم دارد🎥

براى دسترسى به آثار حاج حنیف طاهری، مى‌توانيد به پايگاه اطلاع‌رسانی قرب مراجعه نماييد.
https://ghorb.ir
🌐 تلگرام | Telegram
https://t.me/ghorb_ir
🌐 اینستاگرام | Instagram
Instagram: ghorb_ir
🌐 آپارات | Aparat
https://aparat.com/ghorb_ir

👇 برای دسترسی به پلی لیست نماهنگ های مذهبی لینک زیر رو لمس کنید:
نماهنگ

درصورتى‌كه به زبان دیگری مسلط هستيد، شما نیز می‌توانید در ثواب نشر سهیم باشید. کافی‌است ترجمه شعر اين قطعه‌ را برای ما در دیدگاه‌ها ارسال نمایید؛ تا به بخش زيرنويس‌ها اضافه گردد.

📝متن شعر :
مهر دارد، عتاب هم دارد
رحمت بی‌حساب هم دارد

عشق، تصویر جمع اضداد است
سبحه دارد، شراب هم دارد

عشق تنها گلاب و گلشن نیست
این گلستان سراب هم دارد

غیر از این خانه هر کجا بروی
رو زدن اضطراب هم دارد

این در امّا سوای هر جایی‌ست
سائلش جای خواب هم دارد

به هوای علی اگر باشد
مستی ما ثواب هم دارد

به من از جام لطف او بدهید
تشنه رویای آب هم دارد

آمد از راه، آن که همراهش
خواهش مستجاب هم دارد

قبل خواهش همیشه لطف زیاد
قبل پرسش جواب هم دارد

همه را می‌خرد خودش هر چند
قدرت انتخاب هم دارد

آمد از راه با صحیفه‌ی عشق
این پیمبر کتاب هم دارد

سر ما زیر دین آمده‌است
علی‌بن‌الحسین آمده‌است

سجده‌اش اعتبار سجّاده
خاک پایش وقار سجّاده

او قدم‌رنجه کرد و پایان یافت
عاقبت انتظار سجّاده

زیر پای امام افتاده
ای خوشا روزگار سجّاده

مهر تربت گرفته در آغوش
سینه‌ی بی‌قرار سجّاده

اهل بالا به گردش‌اند هنوز
صبح و شب در مدار سجّاده

پای ‌درس مکارمش جبریل
می‌نشیند کنار سجّاده

با ابوحمزه هر سحر از کف
می‌رود اختیار سجّاده

شاهد سجده‌های طولانی‌ست
چشم‌های خمار سجّاده

پای هر ناله‌اش روان شده‌است
اشک نقش و نگار سجّاده

التیامی به درد ما ای کاش
برسد از غبار سجّاده

بنویسیم حضرت سجّاد
یا خداوندگار سجّاده

صاحب منبر دعا سجّاد
و سلامٌ علیکَ یا سجّاد

لب و دندانمان ثناخوان است
جان ما هدیه‌ای به جانان است

بی‌تعارف به دوست دل بستیم
عاشقیم؛ از شما چه پنهان است

عجز الواصفون عن صفتک
راه ما تا شما فراوان است

ما عرفناک حق معرفتک
سائل تو کجا پی نان است؟

دور از خاک پای تو به لبم
آن چه هر لحظه می‌رسد جان است

چه نیازی به این و آن؟ شأنت
برتر از این و افضل از آن است

روز کوتاه دوری‌ام از تو
شب طولانی زمستان است

قطره‌ای از فضائلت دریاست
نَمی از گریه‌ی تو باران است

برکت خنده‌ی تو بود، اگر
همه‌ی شهر ما مسلمان است

هر چه باشد تو از همین خاکی
مادرت از دیار سلمان است

صحبت انتخاب اگر باشد
انتخاب حسین، ایران است

مادرت افتخار این وطن است
شهربانوی سرزمین من است

آسمان تو بی‌کران باشد
خاک پای تو آسمان باشد

سرتر از هر سری ‌است در عالم
آن سری که بر آستان باشد

تا نگاه تو سرپناه من است
چه نیازی به دیگران باشد

ای امام غروب عاشورا
زخم چشم تو روضه‌خوان باشد

در مقام بلندقامتی‌ات
قامت صبر هم کمان باشد

پای سی‌سال اشک خونینت
اشک هفت‌ آسمان روان باشد

کاش افسانه باشد آن مقتل
کاش این روضه داستان باشد

آه اگر در هجوم یک لشکر
تنِ تب‌دار، ناتوان باشد

دست آتش به معجری برسد
یا به دامان کودکان باشد

در پی خاتم سلیمانی
خیره‌چشمی ساربان باشد

آه از آن دم بر لب قرآن
بوسه‌ی چوب خیزران باشد

غل‌ و زنجیر دست و پای حرم
گریه می‌کرد در عزای حرم

شاعر: مهدی امامی

#قرب
#حنیف_طاهری
#کربلا
پارسال در تاریخ 1401/12/10 منتشر شده است.
31 بـار بازدید شده
... بیشتر