قصه عمو نوروز و ننه سرما

Parsa o Peyman
Parsa o Peyman
77 بار بازدید - 8 ماه پیش - گوینده: نغمه مسکین برای خواندن
گوینده: نغمه مسکین برای خواندن قصه به این آدرس بروید persianzan.com/amu-nowooz/ اما، بخت با ننه سرما یار نیست و هر سال قبل از رسیدن عمو نوروز، از بس کار میکنه، پلکش سنگین می‌شود و به خواب می‌رود. عمو نوروز که از راه می‌رسد می بینه ننه سرما باز هم مثل هر سال خواب است. عمو نوروز دلش نمی‌آید ننه ‌‌سرما رو از خواب بیدار کنه. بعدا که ننه چشم هایش را که می مالد چشمانش به نارنج نصف شده می افتد. بوی اسفند به دماغش می خورد، شستش خبردار می شودکه :ای دل غافل! باز #عموـنوروز آمد ، عید را آورد، سال تحویل شد و او خواب مانده است و باید تا سال دیگه منتظر بماند. .برای همین شروع می کند به گریه. با گریه هاش بارون های بهاری شروع به باریدن می کنند. #ننهـسرما ننهـسرما# عمونوروز#
8 ماه پیش در تاریخ 1402/11/12 منتشر شده است.
77 بـار بازدید شده
... بیشتر