عاشقانه رهی معیری برای مریم فیروز
181 بار بازدید -
11 ماه پیش
-
لاله دیدم روی زیبای توام
لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد
شعله دیدم سرکشیهای توام آمد به یاد
سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند
روی و موی مجلسآرای توام آمد به یاد
بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم
لرزش زلف سمنسای توام آمد به یاد
در چمن پروانهای آمد ولی ننشسته رفت
با حریفان قهر بیجای توام آمد به یاد
از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید
اجتناب رغبتافزای توام آمد به یاد
پای سروی جویباری زاری از حد برده بود
هایهای گریه در پای توام آمد به یاد
شهر پرهنگامه از دیوانهای دیدم رهی
از تو و دیوانگیهای توام آمد به یاد
داستان عشق پنهانی رهی و مریم، ابتدا در خاطرات پزشک معتمد خاندان فرمانفرما آفتابی شد که خود نیز شیفته مریم فیروز بود و با خشم و نفرت زیاد از جوانی 30 ساله زیبارو، خوشاندام، جذاب، شاعر عاشق پیشه، تصنیف ساز، غزلسرا، گوینده زبردست و موسیقیدانی با دو دانگ صدا یاد میکند:
11 ماه پیش
در تاریخ 1402/08/19 منتشر شده
است.
181
بـار بازدید شده