ماجرای عشق نافرجام رهی معیری و مریم فیروز
56 بار بازدید -
8 ماه پیش
-
مریم فیروز دختر عبدالحسین میرزا
مریم فیروز دختر عبدالحسین میرزا فرمانفرما، خواهر نصرت الدوله، نوه عباس میرزا و دختر دائی دکتر مصدق، فردی بسیار متمول و از زیباترین زنان تهران و منحصر به فردترین اشراف‌‌زاده قرن اخیر ایران بود. کسیکه بین رهی و نورالدین کیانوری، دومی را برگزید و تقریباً 40 سال بعد از مرگ رهی زیست.
رهی عاشق زن پرشور، سرخ‌زبان، همدرد فاحشه‌های خیابانی و همزبان کارگران کوره‌های جنوب تهران شده بود. آنچنان که وقتی لاله می‌دید روی زیبای مریم را بیاد میآورد و نیز شعله یادآور سرکشهای او بود:
ﻻﻟﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻭﯼ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺷﻌﻠﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺳﻮﺳﻦ ﻭ ﮔﻞ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺁﺭﺍﺳﺘﻨﺪ
ﺭﻭﯼ ﻭ ﻣﻮﯼ ﻣﺠﻠﺲ ﺁﺭﺍﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺑﻮﺩ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﺷﻤﻌﯽ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﺴﯿﻢ
ﻟﺮﺯﺵ ﺯﻟﻒ ﺳﻤﻦ ﺳﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺩﺭ ﭼﻤﻦ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺁﻣﺪ ﻭﻟﯽ ﻧﻨﺸﺴﺘﻪ ﺭﻓﺖ
ﺷﻬﺮ ﭘﺮﻫﻨﮕﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻫﯽ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
رهی عاشق زن پرشور، سرخ‌زبان، همدرد فاحشه‌های خیابانی و همزبان کارگران کوره‌های جنوب تهران شده بود. آنچنان که وقتی لاله می‌دید روی زیبای مریم را بیاد میآورد و نیز شعله یادآور سرکشهای او بود:
ﻻﻟﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻭﯼ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺷﻌﻠﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺳﻮﺳﻦ ﻭ ﮔﻞ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺁﺭﺍﺳﺘﻨﺪ
ﺭﻭﯼ ﻭ ﻣﻮﯼ ﻣﺠﻠﺲ ﺁﺭﺍﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺑﻮﺩ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﺷﻤﻌﯽ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﺴﯿﻢ
ﻟﺮﺯﺵ ﺯﻟﻒ ﺳﻤﻦ ﺳﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
ﺩﺭ ﭼﻤﻦ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺁﻣﺪ ﻭﻟﯽ ﻧﻨﺸﺴﺘﻪ ﺭﻓﺖ
ﺷﻬﺮ ﭘﺮﻫﻨﮕﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻫﯽ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ
8 ماه پیش
در تاریخ 1402/08/19 منتشر شده
است.
56
بـار بازدید شده