سفری از بی‌اعتقادی تا باورهای معنوی: گفتگویی دربارهٔ ایمان و شک
3.7 هزار بار بازدید -
7 سال پیش
-
#دین
#دین
#مسیر عرفان
#مسیر معنوی
از کفر من تا دین تو
عرفان متافیزیک ماورا
لطفا برای حمایت از کانال، لایک کنید. و ویدئو ها را به اشتراک بگذارید.
از کفر من تا دین تو
ببینید اگر که، ما در طی یک مسیر معنوی دنبال این هستیم که اون چه را که جدید در واقع،به ما می رسه در یک مبحث مقایسه ای با اون چیزی که داریم قرار بدیم و بعد اون مصالح جدید رو روی همون فنداسیون قبلی بریزیم خب به نظر من خیلی عایدات نخواهیم داشت یعنی اون بنایی که ساخته خواهد شد جنسش مغایر ممکنه باشه با تمام اون دانسته های قبلی ما، چرا که ما، اگر ما دنبال یک آزادی روحی روانی مذهبی هستیم؛ اگر اون چه که تا به حال داشتیم جوابگو بوده و نتایجی رو که دلخواه ما بوده ،که اون آرامش روحی تونسته به ما بده، به بار می آورد؛ طبعا ما دنبال چیز دیگه ای نبودیم.دنبال کشف مسیر دیگه ای نبودیم.
اینکه ما بخواهیم بر اساس اون چه که تا به حال فرا گرفتیم بیاییم و چیزهایی رو دنبال کنیم؛این در واقع یک تضادی رو به وجود میاره که تنها کاری که می کنه راه رو بر مسیرهای تازه،راه رو بر مسیرهای نو می بنده.
من توی اون مطالبی که توی اون وبسایتم از قدیم بوده هست که بحث این هستش که من اگر قرار هست مسیر سلوکی را طی بکنم به یه نحوی شاید، پیش از اینکه یک مسلمان باشم یک طریقِ کفری رو طی کردم که بی اعتقاد بشم به تمام اون باورهای قبلی، چرا که بعضی از اونها رو من همینطوری دربست پذیرفته بودم و این دربست پذیرفتن خودش اون مسیرِ تحقیق و تفحص و درک درونی و ادراک پاک رو،این مسیرش رو می بنده.
شما الان ببینید کسایی که فرض کنید از جوامع دیگه میان تو جوامع مسلمان و مسلمان می شن یا فرقی نمی کنه کسایی که به یه سن بلوغی رسیدن ، فرض کنید که وارد مسیحیت می شن یا ادیانِ دیگه ،اینها به مراتب معتقدتر هستند از اون کسانی که به صرف اینکه خانواده اینها دینی رو داشتن و چون اینها در خانواده مسلمان یا مسیحی یا کلیمی به دنیا اومدن اتوماتیک وار اون دین رو پیدا کردن. این در واقع همون باز تولید شرایطی هستش که فرض کنید،اصحاب پیامبران داشتن. یعنی یعنی اینها قبل از اینکه اسلام بیاد_ بله آیین ابراهیمی مشترکات بسیار زیادی با هم دارند_ ولی که،کسی که،فرض کنید،از یک جامعه بدوی،از یک،در واقع، باور بت پرستانه میاد و روبرو میشه با فرض کنید سخنان پیغمبر اسلام،این الان به یه چیزِ جدیدی می رسه که تمامِ اون دانسته های قبلی اون رو نفی می کنه؛ به او می گه: که خدای تو یک خدای دروغینی هست و الان یک تعریفِ جدیدی رو میده و این تعریفِ جدید میاد و خودش پایه و اساس قرار می گیره برای اینکه اون باورمندی در اون شخص به وجود بیاد. ما یک سری چیزهایی را الان به مرور زمان وقتی گذشته از زمان پیامبر تا الان یک سری مسائلی رو داریم که اینها بسیار فاصله گرفتن از اون مبانی اصلی(فرقی نمی کنه در مسیحیت هم همینطور هست؛در اسلام هم اینطور هست) در حتی آیین های غیر الهی هم که فرض کنید زمان شامل حال اونها شده "بسیاری از استعارات، بسیاری از مفاهیم، بسیاری از معانی" اینها، اون جنبه اصلی خودشون رو از دست دادن و الان چیزی که به ما می رسه یک باور تجسم یافته هست که ما بسیاری از اینها رو دربست می پذیریم که اگر اندکی،حتی اندکی، به اینها توجه بکنیم می بینیم که اینها نمی تونن واقعی باشن.
یعنی،فرض کنید ما استعاره ای داریم؛ الان توی بسیاری از ادیان ابراهیمی،باور این هستش که خداوند،انسان رو از بهشت بیرون کرد و یک هبوطی واقع شد و حالا یا سیب خورد یا گندم خورد یا هر چه ، خب این یک استعاره هست ؛ این وضعیت حال و احوالِ امروزِ یک فرده ولی برای ما تعریف پیدایشِ انسانه ، برای بسیاری از افراد در ادیان مختلف، این تعریفِ پیدایش و به وجود آمدن انسان هست.
خب این استعارات را اگر قرار باشه اینجوری بپذیریم اون موقع باید شک بکنیم به اون خدایی که،خداوندی که، یک انسانی رو به خوردنِ یک سیب از یک جایی بیرون میکنه بعد، صد هزار تا،صدها هزار پیامبر،می فرسته که برش گردونه به همونجا.
یه مقداری اینها اگر بحث عقلی درشون بکنیم با اختلالات شدید مواجه می شیم.
اینها استعارات هستند ؛ اینها تازه استعارات واقعی هستند. یعنی در کتب دینی مختلف درج شدند.
تعاریف و برداشت های ما از لایه های مختلف دین زمانی که ما پیش زمینه های ذهنی داریم نمی تونه درست باشه .این الهامات اگر الهیه، بی عیب و نقصه، بدون دستبرد در اونها و بدونِ تغییر و تحول در این پهنایِ قرونی که از اونها گذشته، باشند؛ اینچنین اگر باشند؛ باید مستقیما به قلب شما بنشینند.
یعنی اینکه یک آیه ای باید به شما نازل بشه دقیقا،در وجود شما بشینه و در اونجا شکوفا بشه.
اگر چنین چیزی صورت نمی گیره و ما دربست می پذیریم و سوال نمی کنیم ؛خب این عاقبت، وضعیت همینیه که الان درش هستیم دیگه.
دوباره شما در پی این هستی ببینی حرف جدیدی از جایی میاد؛ چیزی گفته میشه؛چرا؟ چون اون ستیسفای(satisfying ) نکرده اون چیزی رو که شما می خواین.نتونسته اون وعده ای رو که داده به شما، عمل بکنه.
جهان پیرامونتون رو می بینید
می بینید که پیروان ادیان گوناگون،چطور خون همدیگه رو می ریزند . حتی در یک دین ، حتی در یک ،
شما الان مثلا بخش هایی از داعش، یک مثلا در دین اسلام، یک مخالفتی با شیعیان داره. شما می بینید با اهل تسنن هم مشکل دارند.یعنی نه اینکه حالا بگیم دو تا فرقه جداگانه ای در یک دین نه،حتی در یک فرقه خاص ،می بینید ک
ادامه متن در ویدیو
لینک کاتال عرفان متافیزیک و ماورا:
https://goo.gl/VzrQU5
آخرین ویدئو :
https://goo.gl/o7x4GJ
پر بازدید ترین ویدئو :
https://goo.gl/9McCRu
لینک عضویت در کانال:
https://goo.gl/zpJrpn
لطفا برای حمایت از کانال، لایک کنید. و ویدئو ها را به اشتراک بگذارید.
لینک کاتال عرفان متافیزیک و ماورا:
https://goo.gl/VzrQU5
آخرین ویدئو :
https://goo.gl/o7x4GJ
پر بازدید ترین ویدئو :
https://goo.gl/9McCRu
لینک عضویت در کانال:
https://goo.gl/zpJrpn
#مسیر عرفان
#مسیر معنوی
از کفر من تا دین تو
عرفان متافیزیک ماورا
لطفا برای حمایت از کانال، لایک کنید. و ویدئو ها را به اشتراک بگذارید.
از کفر من تا دین تو
ببینید اگر که، ما در طی یک مسیر معنوی دنبال این هستیم که اون چه را که جدید در واقع،به ما می رسه در یک مبحث مقایسه ای با اون چیزی که داریم قرار بدیم و بعد اون مصالح جدید رو روی همون فنداسیون قبلی بریزیم خب به نظر من خیلی عایدات نخواهیم داشت یعنی اون بنایی که ساخته خواهد شد جنسش مغایر ممکنه باشه با تمام اون دانسته های قبلی ما، چرا که ما، اگر ما دنبال یک آزادی روحی روانی مذهبی هستیم؛ اگر اون چه که تا به حال داشتیم جوابگو بوده و نتایجی رو که دلخواه ما بوده ،که اون آرامش روحی تونسته به ما بده، به بار می آورد؛ طبعا ما دنبال چیز دیگه ای نبودیم.دنبال کشف مسیر دیگه ای نبودیم.
اینکه ما بخواهیم بر اساس اون چه که تا به حال فرا گرفتیم بیاییم و چیزهایی رو دنبال کنیم؛این در واقع یک تضادی رو به وجود میاره که تنها کاری که می کنه راه رو بر مسیرهای تازه،راه رو بر مسیرهای نو می بنده.
من توی اون مطالبی که توی اون وبسایتم از قدیم بوده هست که بحث این هستش که من اگر قرار هست مسیر سلوکی را طی بکنم به یه نحوی شاید، پیش از اینکه یک مسلمان باشم یک طریقِ کفری رو طی کردم که بی اعتقاد بشم به تمام اون باورهای قبلی، چرا که بعضی از اونها رو من همینطوری دربست پذیرفته بودم و این دربست پذیرفتن خودش اون مسیرِ تحقیق و تفحص و درک درونی و ادراک پاک رو،این مسیرش رو می بنده.
شما الان ببینید کسایی که فرض کنید از جوامع دیگه میان تو جوامع مسلمان و مسلمان می شن یا فرقی نمی کنه کسایی که به یه سن بلوغی رسیدن ، فرض کنید که وارد مسیحیت می شن یا ادیانِ دیگه ،اینها به مراتب معتقدتر هستند از اون کسانی که به صرف اینکه خانواده اینها دینی رو داشتن و چون اینها در خانواده مسلمان یا مسیحی یا کلیمی به دنیا اومدن اتوماتیک وار اون دین رو پیدا کردن. این در واقع همون باز تولید شرایطی هستش که فرض کنید،اصحاب پیامبران داشتن. یعنی یعنی اینها قبل از اینکه اسلام بیاد_ بله آیین ابراهیمی مشترکات بسیار زیادی با هم دارند_ ولی که،کسی که،فرض کنید،از یک جامعه بدوی،از یک،در واقع، باور بت پرستانه میاد و روبرو میشه با فرض کنید سخنان پیغمبر اسلام،این الان به یه چیزِ جدیدی می رسه که تمامِ اون دانسته های قبلی اون رو نفی می کنه؛ به او می گه: که خدای تو یک خدای دروغینی هست و الان یک تعریفِ جدیدی رو میده و این تعریفِ جدید میاد و خودش پایه و اساس قرار می گیره برای اینکه اون باورمندی در اون شخص به وجود بیاد. ما یک سری چیزهایی را الان به مرور زمان وقتی گذشته از زمان پیامبر تا الان یک سری مسائلی رو داریم که اینها بسیار فاصله گرفتن از اون مبانی اصلی(فرقی نمی کنه در مسیحیت هم همینطور هست؛در اسلام هم اینطور هست) در حتی آیین های غیر الهی هم که فرض کنید زمان شامل حال اونها شده "بسیاری از استعارات، بسیاری از مفاهیم، بسیاری از معانی" اینها، اون جنبه اصلی خودشون رو از دست دادن و الان چیزی که به ما می رسه یک باور تجسم یافته هست که ما بسیاری از اینها رو دربست می پذیریم که اگر اندکی،حتی اندکی، به اینها توجه بکنیم می بینیم که اینها نمی تونن واقعی باشن.
یعنی،فرض کنید ما استعاره ای داریم؛ الان توی بسیاری از ادیان ابراهیمی،باور این هستش که خداوند،انسان رو از بهشت بیرون کرد و یک هبوطی واقع شد و حالا یا سیب خورد یا گندم خورد یا هر چه ، خب این یک استعاره هست ؛ این وضعیت حال و احوالِ امروزِ یک فرده ولی برای ما تعریف پیدایشِ انسانه ، برای بسیاری از افراد در ادیان مختلف، این تعریفِ پیدایش و به وجود آمدن انسان هست.
خب این استعارات را اگر قرار باشه اینجوری بپذیریم اون موقع باید شک بکنیم به اون خدایی که،خداوندی که، یک انسانی رو به خوردنِ یک سیب از یک جایی بیرون میکنه بعد، صد هزار تا،صدها هزار پیامبر،می فرسته که برش گردونه به همونجا.
یه مقداری اینها اگر بحث عقلی درشون بکنیم با اختلالات شدید مواجه می شیم.
اینها استعارات هستند ؛ اینها تازه استعارات واقعی هستند. یعنی در کتب دینی مختلف درج شدند.
تعاریف و برداشت های ما از لایه های مختلف دین زمانی که ما پیش زمینه های ذهنی داریم نمی تونه درست باشه .این الهامات اگر الهیه، بی عیب و نقصه، بدون دستبرد در اونها و بدونِ تغییر و تحول در این پهنایِ قرونی که از اونها گذشته، باشند؛ اینچنین اگر باشند؛ باید مستقیما به قلب شما بنشینند.
یعنی اینکه یک آیه ای باید به شما نازل بشه دقیقا،در وجود شما بشینه و در اونجا شکوفا بشه.
اگر چنین چیزی صورت نمی گیره و ما دربست می پذیریم و سوال نمی کنیم ؛خب این عاقبت، وضعیت همینیه که الان درش هستیم دیگه.
دوباره شما در پی این هستی ببینی حرف جدیدی از جایی میاد؛ چیزی گفته میشه؛چرا؟ چون اون ستیسفای(satisfying ) نکرده اون چیزی رو که شما می خواین.نتونسته اون وعده ای رو که داده به شما، عمل بکنه.
جهان پیرامونتون رو می بینید
می بینید که پیروان ادیان گوناگون،چطور خون همدیگه رو می ریزند . حتی در یک دین ، حتی در یک ،
شما الان مثلا بخش هایی از داعش، یک مثلا در دین اسلام، یک مخالفتی با شیعیان داره. شما می بینید با اهل تسنن هم مشکل دارند.یعنی نه اینکه حالا بگیم دو تا فرقه جداگانه ای در یک دین نه،حتی در یک فرقه خاص ،می بینید ک
ادامه متن در ویدیو
لینک کاتال عرفان متافیزیک و ماورا:
https://goo.gl/VzrQU5
آخرین ویدئو :
https://goo.gl/o7x4GJ
پر بازدید ترین ویدئو :
https://goo.gl/9McCRu
لینک عضویت در کانال:
https://goo.gl/zpJrpn
لطفا برای حمایت از کانال، لایک کنید. و ویدئو ها را به اشتراک بگذارید.
لینک کاتال عرفان متافیزیک و ماورا:
https://goo.gl/VzrQU5
آخرین ویدئو :
https://goo.gl/o7x4GJ
پر بازدید ترین ویدئو :
https://goo.gl/9McCRu
لینک عضویت در کانال:
https://goo.gl/zpJrpn
7 سال پیش
در تاریخ 1396/11/18 منتشر شده
است.
3,706
بـار بازدید شده