ابومسلم خراسانی؛رهبر قیام سیاه جامگان چگونه خلافت عباسیان به وجود آمد؟

IRANFACT
IRANFACT
4.8 هزار بار بازدید - 14 ساعت پیش - ابومسلم خراسانی؛رهبر قیام سیاه جامگان
ابومسلم خراسانی؛رهبر قیام سیاه جامگان #تاریخ #ابومسلم_خراسانی #مسلم #جنگ #عباسیان #سیاه_جامگان #قیام_ابومسلم #iranfact بهزادان پور ونداد هرمزدملقب به اَبومُسْلِمِ خُراسانی(۷۱۸–۷۵۵ میلادی) فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاه‌جامگان بود که توانست با براندازی حکومت بنی امیه، حکومت بنی عباس را پایه‌گذاری کند. نام اصلی او بهزادان (پسر ونداد) بود که به توصیه ابراهیم امام، یکی از بزرگان بنی عباس، به عبدالرحمن تغییر نام داد و با حکم وی رهسپار خراسان شد تا رهبری جنبش ضد اموی در این منطقه را بر عهده بگیرد. وی پس از پیروزی بر حاکم خراسان و تسخیر مرو، سپاهی را روانه عراق نمود و توانست در سال ۱۳۲ هجری قمری، مروان، آخرین خلیفه اموی را شکست دهد. با بر تخت نشستن ابوالعباس عبدالله سفاح به عنوان اولین خلیفه عباسی، امارت خراسان به ابومسلم سپرده شد. اما قدرت و نفوذ وی برای خلیفه و اطرافیان او نگران‌کننده بود. سرانجام، ابومسلم در سال ۱۳۳ ه‍.خ (۱۳۷ ه‍.ق)، به نحو توطئه‌آمیزی به دستور منصور، دومین خلیفه عباسی به قتل رسید. دیدگاه‌ها دربارهٔ هدف نهایی ابومسلم در انقلاب عباسی متفاوت است. برخی ادعا می‌کنند که او آرزو داشت یک حکومت ملی ایرانی برقرار سازد و اینکه او با ملبس کردن خود به لباس طغیان دینی، با بنی‌امیه جنگید تا به این ترتیب خلافت را در دست گیرد. برخی دیگر انگیزه او را کاملا مذهبی و خالی از فحواهای قومی می‌دانند. می‌توان این‌گونه گفت که او خیلی ساده می‌خواسته بنی‌امیه را نابود کند و اینکه جنبه‌های اجتماعی و سیاسی انقلاب او پررنگ‌تر از جنبه‌های مذهبی بودند؛ شاید او در نهایت تبدیل به دشمن عباسیان نیز می‌شده‌است. در هر صورت، شورش او زنده‌کننده فرهنگ ایرانی بود که این فرهنگ برای مدت زیادی بر دولت خلیفه چیره بود. شورش او همچنین سرآغاز برخاستن سلسله‌های محلی ایرانی بود. کشته شدن ابومسلم، سرآغاز قیام‌ها و شورش‌های متعددی شد که به خون‌خواهی او شکل گرفت و برخی از آنها سال‌های سال، خلفای عباسی را به خود مشغول نموده بود ابومسلم به‌طور خلاصه، شخصی توصیف شده که به ندرت احساسات نشان می‌داد. به نظر می‌رسد که او تحصیل‌کرده بوده و عربی و پارسی را نیک می‌دانسته (با قضاوت از روی شیوایی سخنانی که منتسب به اوست). او را بخشنده، چاره‌جو و خوش‌فکر، دارای رفتار سیاستمدارانه، رادمرد و بلندهمت توصیف کرده‌اند، اما او را به خاطر سختگیرانه بودن نسبت به مخالفین نکوهش کرده‌اند که افراد را با کمترین کار فتنه‌انگیزانه‌ای اعدام می‌کرد. ابن خلكان، ابومسلم را چنین توصیف کرده است: او زیبا و شیرین بود. دارای قد كوتاه، پوست سبزه و صاف، چشمان درشت، پيشانى پهن، ريش نيكو، موى بلند و كمر فراخ بود. لحن صدایش کم بود. عربی و فارسی را شیوا و روان صحبت می‌کرد. منطق زیبایی داشت، راوی شعر بود، چیزهای زیادی می‌دانست، جز در زمان مناسب نمی‌خندید و به ندرت اخم می‌کرد. پیروزی‌های بزرگ به او می‌رسد و اثری از لذت بر او ظاهر نمی‌شود. بلای سخت بر او نازل می‌شود و افسردگی در او دیده نمی‌شود. اگر عصبانی بود، خشم او را تحریک نمی‌کرد... فقط سالی یک بار نزد زنان می‌آمد (اشاره به کنترل نفس و مشغله در مسئولیت‌های زمامداری). ابومسلم پس از مرگ تبدیل به شخصیتی افسانه‌ای شد و گاهی اوقات به عنوان مسیح پنداشته می‌شود. نام او در شورش‌های اسحاق ترک، سنباد، مقنع، و راوندیان زنده شد و برخی از رهبران جنبش‌ها حتی ادعا می‌کردند که خود او هستند. برای نمونه ادعا می‌شد که بابک خرمدین از نوادگان دختر ابومسلم است. عاقبت گروه‌های گوناگونی (رضامیه، ابومسلمیه، برکوکیه) پدید آمدند که به امامت ابومسلم یا الوهیت او یا ظهور مجدد او باور داشتند.[۳] پیشه ابومسلم، زمینه مورد نیاز برای آفرینش حماسه برای او را فراهم کرد. اخبار ابی مسلم صاحب‌الدعوه از ابوعبدالله محمد بن عمران مرزوبانی و ابومسلم‌نامه از ابوطاهر ترسوسی دو تا از این حماسه‌ها هستند. در ابومسلم‌نامه که به زبان پارسی است و ترجمهٔ ترکی آن، تخیل نویسنده و ذوق بازگویان این حماسه در درازنای سده‌ها، او را تبدیل به پاسدار حق و سرکوب‌کننده خودکامگی و بیدادگری ساخته‌است. او به عنوان یک معجزه‌گر، مورد عنایت پیامبر و وفادار به خاندان علی توصیف شده‌است. او صریحاً با بکتاشیان همباز شده؛ در دیر آنان یک تبر کوچک (سلاح ویژه او) از دیوار آویزان شده‌است. ابومسلم در میان ازبک‌ها، ترکمانان آسیای مرکزی و در کوه‌نشینان داغستان به عنوان یک قهرمان نگریسته می‌شود. دیدگاه‌ها دربارهٔ هدف نهایی ابومسلم در انقلاب عباسی متفاوت است. برخی ادعا می‌کنند که او آرزو داشت یک حکومت ملی ایرانی برقرار سازد و اینکه او با ملبس به طغیان دینی با بنی‌امیه جنگید تا خلافت را در دست گیرد. برخی دیگر انگیزه او را مذهبی ناب و خالی از فحواهای قومی می‌دانند. می‌توان این‌گونه گفت که او خیلی ساده می‌خواسته بنی‌امیه را نابود کند و اینکه جنبه‌های اجتماعی و سیاسی انقلاب او پررنگ‌تر از جنبه‌های مذهبی بودند؛ شاید او در نهایت تبدیل به دشمن عباسیان نیز می‌شده‌است. در هر صورت، شورش او زنده‌کننده فرهنگ ایرانی بود که برای مدت زیادی بر دولت خلیفه چیره بود. شورش او همچنین سرآغاز برخاستن سلسله‌های محلی ایرانی بود.
14 ساعت پیش در تاریخ 1403/07/08 منتشر شده است.
4,822 بـار بازدید شده
... بیشتر