کوروش دوم یا کوروش بزرگ، بنیانگذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی
131 بار بازدید -
3 ماه پیش
-
کوروش از نامآورترین شاهان تاریخ
کوروش از نامآورترین شاهان تاریخ ایران و بنیانگذار سلسله هخامنشی را به القاب مختلف خواندهاند: کوروش کبیر، پدر پارسیها، برگزیده مردوک کهنترین خدای بابل، فرستاده یهوه، فاتح بزرگ. او خود در منشور گلیاش نوشته است: منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه چهار گوشه جهان. این منشور میگوید: کوروش به دادگری و راستی، شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ که پرونده مردمانش است، به کارهای نیک او و دل راستینش به شادی مینگریست. طبق گزارشهای تاریخی، کوروش به مدت سی سال از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران فرمانروایی کرد و مرزهای تحت امرش را بیش از هر حاکم دیگری گسترش داد. جزئیاتی از زندگی کوروش تا پیش از پادشاهیاش در دست نیست. مورخان یونانی افسانهای نقل میکنند که بر اساس آن پدربزرگ مادری او آستیاگ خواب میبیند که کوروش، بزرگ میشود و علیه او قیام میکند و تاج و تخت را از او میگیرد. آستیاگ از بیم واقعیتپیداکردن این خواب، دستور قتل نوهاش کوروش را میدهد. اما مامور قتل کوروش، برای فرار از آن که دستش به خون کسی از خاندان پادشاهی آلوده شود، این کار را نمیکند و در عوض او را به چوپانی میسپارد تا در کوه و دشت رهایش کند. اما چوپان نیز چنین نمیکند و کوروش را نگه میدارد و همچون فرزند خود پرورش میدهد. بعدها در در جریان یک بازی کودکانه، کوروش پسر یکی از اشرافزادگان را میزند و وقتی او را برای توبیخ به دربار میبرند ولی آنجا هویت واقعی او آشکار میشود و زندگی تازهای در دربار آغاز میکند. اما از این دست افسانهها و داستانها درباره چهرههای بزرگ تاریخ کم نیست. کوروش از کودکی صفات برجستهای داشته و از جمله وقتی با بچههای دیگر بازی میکرده، همیشه نقش حاکم یا پادشاه را به عهده میگرفته است. در منشور معروف کوروش، او خودش پدر و پدربزرگانش را پادشاهان پارس معرفی میکند. امروز تنها مدرکی که درباره پدر و مادر کوروش در دست است، حرفهای خود او در منشور معروفش است که میگوید منم، کوروش، پسر کمبوجیه. بر این اساس، او از خانواده سلطنتی پارس بوده است. کوروش از خانوادهای بود که برای دههها بر انشان حکومت میکردند و از مادها تبعیت میکردند. پدربزرگ مادریاش آستیاگ، پادشاه امپراتوری ماد بود. او در سال ۵۵۰ قبل از میلاد، از ضعف حاکمان ماد استفاده کرد و خواب پدربزرگ را تعبیر کرد. نسب پدری کوروش از پادشاهی انشان بود و نسب مادریاش از پادشاهی ماد. کوروش بنا داشت این دو پادشاهی را به یکدیگر پیوند بزند. این ابتدا آستیاگ بود که به کوروش حمله کرد اما بعد سپاه آستیاگ به او پشت کرد و به کوروش پیوست. کوروش موفق شد بدون آنکه خون زیادی ریخته شود، امپراتوری مادها را در هگمتانه یا همدان امروزی فتح کند. کوروش در پاسارگاد، در قلب ایران امروز، پایتختی برای پادشاهیاش بنا نهاد و امپراتوری عظیمش را آغاز کرد. در دولت تازهای که کوروش تشکیل داد، اشراف و نخبگان ماد و هخامنشی را با هم به خدمت گرفت. در این حکومت، هر اقلیمی فرمانروایی محلی داشت که آن را نمایندگی میکرد. به گفته مورخان، کوروش الگویی برای کشورداری پایه گذاشت که در سدههای متمادی توسط هخامنشیان، یونانیان، و رومیان به کار گرفته شد. هرچند وسعت امپراتوری هیچکدام به بزرگی کوروش نبود.
کوروش همان اندازه که امروز به خاطر وسعت امپراتوریاش شناخته میشود، با استوانهای گلی که به جا گذاشته نیز معروف است. آنچه کوروش چه از روی سیاستورزی و چه صادقانه روی منشورش نوشته، اولین سند حقوق بشر در تاریخ جهان خوانده شده است و از مهمترین آثار تاریخی ایرانیان شمرده میشود. در این منشور، بر مشروعیت پادشاهی کوروش و احترام او به مذهب و سنتهای بابل تاکید شده است. کوروش در این منشور میگوید به سربازانش دستور داده تا کسی را نکشند و صلحجو باشند. قسمت اول این منشور درباره بابل در زمان پیش از کوروش است. قسمت دوم آن از زبان خود کوروش است که خیلی اهمیت دارد. از زبان خود کوروش میشنویم که چهطور به سربازانش دستور داده است سلاح های خود را کنار بگذارند و کسی را نکشند. طبق منشور کوروش، او به مردم تحت حکومت خود این آزادی را داد که سنت منطقه خود را دنبال کنند، خدایانی را که بهشان عقیده داشتند بپرستند، و پرستشگاههای خود را داشته باشند. نحوه شکلگرفتن این منشور هم مهم است. کوروش این منشور را به رسم بینالنهرین ساخته است. به سنت آنها احترام گذاشته و به زبان بابلی نوشته است. این نشاندهنده احترام کوروش به سنتهای مناطقی است که مغلوب او شدهاند. اگر آنچه در منشور کوروش نوشته شده را بپذیریم، حکومت او – بر خلاف بسیاری از فرمانروایان دنیای قدیم – بر اساس صلح و مدارا بوده است.
کوروش همان اندازه که امروز به خاطر وسعت امپراتوریاش شناخته میشود، با استوانهای گلی که به جا گذاشته نیز معروف است. آنچه کوروش چه از روی سیاستورزی و چه صادقانه روی منشورش نوشته، اولین سند حقوق بشر در تاریخ جهان خوانده شده است و از مهمترین آثار تاریخی ایرانیان شمرده میشود. در این منشور، بر مشروعیت پادشاهی کوروش و احترام او به مذهب و سنتهای بابل تاکید شده است. کوروش در این منشور میگوید به سربازانش دستور داده تا کسی را نکشند و صلحجو باشند. قسمت اول این منشور درباره بابل در زمان پیش از کوروش است. قسمت دوم آن از زبان خود کوروش است که خیلی اهمیت دارد. از زبان خود کوروش میشنویم که چهطور به سربازانش دستور داده است سلاح های خود را کنار بگذارند و کسی را نکشند. طبق منشور کوروش، او به مردم تحت حکومت خود این آزادی را داد که سنت منطقه خود را دنبال کنند، خدایانی را که بهشان عقیده داشتند بپرستند، و پرستشگاههای خود را داشته باشند. نحوه شکلگرفتن این منشور هم مهم است. کوروش این منشور را به رسم بینالنهرین ساخته است. به سنت آنها احترام گذاشته و به زبان بابلی نوشته است. این نشاندهنده احترام کوروش به سنتهای مناطقی است که مغلوب او شدهاند. اگر آنچه در منشور کوروش نوشته شده را بپذیریم، حکومت او – بر خلاف بسیاری از فرمانروایان دنیای قدیم – بر اساس صلح و مدارا بوده است.
3 ماه پیش
در تاریخ 1403/01/09 منتشر شده
است.
131
بـار بازدید شده