Quran Recitation and translation in Farsi Dari | سورة عبس به ترجمه فارسی/ دری
5.4 هزار بار بازدید -
3 سال پیش
-
سورة عبسبِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِبنام
سورة عبس
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام ألله بی اندازه مهربان ونهایت بارحم
عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١﴾
چهره درهم کشید و روى برتافت.
أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ﴿٢﴾
از اینکه آن نابینا بسوی او آمد.
وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ ﴿٣﴾
تو چه میدانی شاید او پاکی وتقوا پیشه کند.
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٤﴾
یا پند گیرد و آن پند سودش بخشد.
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ ﴿٥﴾
اما آن كس كه خود را بىنياز مىپندارد،
فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّىٰ ﴿٦﴾
پس تو به او روی مىآورى.
وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ﴿٧﴾
با آن که اگر نخواهد خود را پاک سازد، بر تو الزامى نیست.
وَأَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَىٰ ﴿٨﴾
و اما آن كس كه شتابان پيش تو آمد،
وَهُوَ يَخْشَىٰ ﴿٩﴾
در حالى كه )از خدا (مىترسيد،
فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّىٰ ﴿١٠﴾
پس تو از او به ديگران مىپردازى.
كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿١١﴾
این چنین نیست! بىتردید این (قرآن) مایهی پند است.
فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾
پس هر کس بخواهد، از آن پند گیرد.
فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾
در صحیفههایى ارجمند،
مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾
بلند مرتبه و پاکیزه است
بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿١٦﴾
به دست نویسندگانی، بزرگوار و نیکوکار.
قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿١٧﴾
مرگ بر چنین انسانى، چه چىزى كافرش كرد!
مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ﴿١٨﴾
( الله) او را از چه چیز آفریده است؟
مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿١٩﴾
از نطفهاى (ناچیز) او را آفرید و اندازه و تقديرش بخشید.
ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ﴿٢٠﴾
پس راه (زندگى) را براى او آسان و فراهم نمود.
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿٢١﴾
آنگاه به مرگش رسانيد و در قبرش نهاد.
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشَرَهُ ﴿٢٢﴾
پس هر زمان که بخواهد، او را برانگیزد.
كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿٢٣﴾
چنین نیست! هنوز آنچه را به او فرمان داده، بجا نیاورده است.
فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ ﴿٢٤﴾
پس باید انسان به غذاى خود بنگرد.
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿٢٥﴾
همانا، ما آب را آن¬گونه که باید، فروریختیم.
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿٢٦﴾
سپس زمین را به خوبى شکافتیم.
فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ﴿٢٧﴾
پس در آن، دانه رويانيديم.
وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿٢٨﴾
و انگور و سبزیجات،
وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا ﴿٢٩﴾
و زیتون و خرما،
وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿٣٠﴾
وباغهای پر درخت .
وَفَاكِهَةً وَأَبًّا ﴿٣١﴾
ومیوه وچراه گاه.
مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿٣٢﴾
تا وسیلۀ برای بهره گیری شما ومواشی تان باشد .
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿٣٣﴾
پس زمانی که آن بانگ هولناک و مهیب در رسد،
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ﴿٣٤﴾ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ ﴿٣٥﴾ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ﴿٣٦﴾
در أن روز انسان از برادرش و از مادر و پدرش، و از همسر و فرزندانش، فرار ميكند.
لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ ﴿٣٧﴾
در آن روز براى هر یک از آنان گرفتارى است که او را (از دیگران) بازمیدارد.
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ﴿٣٨﴾
چهرههایى در آن روز درخشانند،
ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ﴿٣٩﴾
خندان و شادمانند،
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ ﴿٤٠﴾
و در آن روز، چهرههايى است كه بر آنها غبار نشسته،
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿٤١﴾
و آنها را تاريكى پوشانده است؛
أُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿٤٢﴾
آنان، همان کافران بدکردارند.
Narration: Shaheed Khatibi
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام ألله بی اندازه مهربان ونهایت بارحم
عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١﴾
چهره درهم کشید و روى برتافت.
أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ﴿٢﴾
از اینکه آن نابینا بسوی او آمد.
وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ ﴿٣﴾
تو چه میدانی شاید او پاکی وتقوا پیشه کند.
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٤﴾
یا پند گیرد و آن پند سودش بخشد.
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ ﴿٥﴾
اما آن كس كه خود را بىنياز مىپندارد،
فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّىٰ ﴿٦﴾
پس تو به او روی مىآورى.
وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ﴿٧﴾
با آن که اگر نخواهد خود را پاک سازد، بر تو الزامى نیست.
وَأَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَىٰ ﴿٨﴾
و اما آن كس كه شتابان پيش تو آمد،
وَهُوَ يَخْشَىٰ ﴿٩﴾
در حالى كه )از خدا (مىترسيد،
فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّىٰ ﴿١٠﴾
پس تو از او به ديگران مىپردازى.
كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿١١﴾
این چنین نیست! بىتردید این (قرآن) مایهی پند است.
فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾
پس هر کس بخواهد، از آن پند گیرد.
فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾
در صحیفههایى ارجمند،
مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾
بلند مرتبه و پاکیزه است
بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿١٦﴾
به دست نویسندگانی، بزرگوار و نیکوکار.
قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿١٧﴾
مرگ بر چنین انسانى، چه چىزى كافرش كرد!
مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ﴿١٨﴾
( الله) او را از چه چیز آفریده است؟
مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿١٩﴾
از نطفهاى (ناچیز) او را آفرید و اندازه و تقديرش بخشید.
ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ﴿٢٠﴾
پس راه (زندگى) را براى او آسان و فراهم نمود.
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿٢١﴾
آنگاه به مرگش رسانيد و در قبرش نهاد.
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشَرَهُ ﴿٢٢﴾
پس هر زمان که بخواهد، او را برانگیزد.
كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿٢٣﴾
چنین نیست! هنوز آنچه را به او فرمان داده، بجا نیاورده است.
فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ ﴿٢٤﴾
پس باید انسان به غذاى خود بنگرد.
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿٢٥﴾
همانا، ما آب را آن¬گونه که باید، فروریختیم.
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿٢٦﴾
سپس زمین را به خوبى شکافتیم.
فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ﴿٢٧﴾
پس در آن، دانه رويانيديم.
وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿٢٨﴾
و انگور و سبزیجات،
وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا ﴿٢٩﴾
و زیتون و خرما،
وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿٣٠﴾
وباغهای پر درخت .
وَفَاكِهَةً وَأَبًّا ﴿٣١﴾
ومیوه وچراه گاه.
مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿٣٢﴾
تا وسیلۀ برای بهره گیری شما ومواشی تان باشد .
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿٣٣﴾
پس زمانی که آن بانگ هولناک و مهیب در رسد،
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ﴿٣٤﴾ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ ﴿٣٥﴾ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ﴿٣٦﴾
در أن روز انسان از برادرش و از مادر و پدرش، و از همسر و فرزندانش، فرار ميكند.
لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ ﴿٣٧﴾
در آن روز براى هر یک از آنان گرفتارى است که او را (از دیگران) بازمیدارد.
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ﴿٣٨﴾
چهرههایى در آن روز درخشانند،
ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ﴿٣٩﴾
خندان و شادمانند،
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ ﴿٤٠﴾
و در آن روز، چهرههايى است كه بر آنها غبار نشسته،
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿٤١﴾
و آنها را تاريكى پوشانده است؛
أُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿٤٢﴾
آنان، همان کافران بدکردارند.
Narration: Shaheed Khatibi
3 سال پیش
در تاریخ 1399/12/09 منتشر شده
است.
5,411
بـار بازدید شده