Hossein Haghighi - Janan (حسین حقیقی - جانان)
1 هزار بار بازدید -
12 ماه پیش
-
Hossein Haghighi - Janan (حسین
Hossein Haghighi - Janan (حسین حقیقی - جانان)
جبریلی و هر آینه عرش است کنارت
ماتند همه از پر معراج مدارت
ما چاره نداریم به غیر از سر تسلیم
آهو چه کند با نفس شیر شکارت
با بودن تو؛ بودن خورشید زیادی است
جز اینکه بگوییم شده شمع مزارت
مجموعهی خیری ما جمله پریشان
تو جانی و جانان؛ میخواهمت از جان
تو عرش نشینی و گهی کوفه می آیی
قربان همین سر زدن گاه گدارت
من دست به دامانم و تو دست به خیری
پس رد شو به دستم برسد گرد و غبارت
سنگینی این کفّه ی ما از کرم توست
با مثل تو ای خوب چه خوب است تجارت
در عشق بنا نیست که میثم شده باشم
سلمان تو هم آخرش افتاد به دارت
موسی بن ابیطالبی و دوره به دوره
از طور به سمت نجف افتاد گذارت
در طالع امسال برایم بنویسید:
یک روز نجف باشم و یک روز کنارت
تفدیده کویریم تو معنی باران
تو جانی و جانان؛ میخواهمت از جان
تو عرش نشینی و گهی کوفه می آیی
قربان همین سر زدن گاه گدارت
من دست به دامانم و تو دست به خیر
پس رد شو به دستم برسد گرد و غبارت
سنگینی این کفّه ی ما از کرم توست
با مثل تو ای خوب چه خوب است تجارت
#حسین_حقیقی
جبریلی و هر آینه عرش است کنارت
ماتند همه از پر معراج مدارت
ما چاره نداریم به غیر از سر تسلیم
آهو چه کند با نفس شیر شکارت
با بودن تو؛ بودن خورشید زیادی است
جز اینکه بگوییم شده شمع مزارت
مجموعهی خیری ما جمله پریشان
تو جانی و جانان؛ میخواهمت از جان
تو عرش نشینی و گهی کوفه می آیی
قربان همین سر زدن گاه گدارت
من دست به دامانم و تو دست به خیری
پس رد شو به دستم برسد گرد و غبارت
سنگینی این کفّه ی ما از کرم توست
با مثل تو ای خوب چه خوب است تجارت
در عشق بنا نیست که میثم شده باشم
سلمان تو هم آخرش افتاد به دارت
موسی بن ابیطالبی و دوره به دوره
از طور به سمت نجف افتاد گذارت
در طالع امسال برایم بنویسید:
یک روز نجف باشم و یک روز کنارت
تفدیده کویریم تو معنی باران
تو جانی و جانان؛ میخواهمت از جان
تو عرش نشینی و گهی کوفه می آیی
قربان همین سر زدن گاه گدارت
من دست به دامانم و تو دست به خیر
پس رد شو به دستم برسد گرد و غبارت
سنگینی این کفّه ی ما از کرم توست
با مثل تو ای خوب چه خوب است تجارت
#حسین_حقیقی
12 ماه پیش
در تاریخ 1402/04/15 منتشر شده
است.
1,070
بـار بازدید شده