از کوه نوردی تا معلولیت و تبدیل شدن به یه ایرانگرد با کمپر

shakiba kasaeian
shakiba kasaeian
81 بار بازدید - 2 ماه پیش - سال 99 بود، بارون زیادی
سال 99 بود، بارون زیادی زده بود ، کوه به شدت لغزنده بود، چیزی نمونده بود که برسیم به منطقه ای که قرار بود استراحت کنیم مجبور شدیم که از یه منطقه ی خیلی باریکی رد بشیم و تنها تکیه گاهمون سنگی بود که از شب قبل خیس شده بود با همون تخته سنگ از کوه به پایین پرتاب شدم حدود 16 متری طول کشید تا به زمین برسم دیگه یادم نمیاد و الان تنها چیزی که ازاون اتفاق برام باقی مونده راه نرفتن و قطع نخاست... مدتی گیج بود تا به پذیرش رسیدم به درس هایی از کلاسای مولانا که رفته بودم بعد از اون سعی کردم زندگیمو ادامه بدم و داشته هامو شکرگزار باشم حتی نگفتم چرا من؟ بلکه بابت اون 52 سالی که خداوند بهم قدرت قدم زدن رو داده بود ازش شکر گزاری کردم داستان امروز راجع به آقای کلیشادیه و مطمئنم درس هایی داره که میتونه به خیلی هامون کمک کنه امیدوارم که برای شما هم مفید باشه! اگه دوست دارین هرشب با تجربه های جدید از افراد مختلف رو برو بشین میتونین به پیح اینستاگرام من سر بزنین : bio.link/nextstepbyshakiba معرفی : 0:00 چه اتفاقی افتاد ؟ : 0:13 به آدمایی که الکی به زمین و زمان شاکین چی میگین؟ 02:12 چطوری تونستین این اتفاق رو بپذیرین و به زندگیتون ادامه بدین؟ 03:47 حرف معلولین به افراد دیگه که ناآگاه هستن چیه؟ 05:52 بزرگترین درس زندگیتون چیه ؟ 06:45 برگردین عقب، چیزی بوده که بابتش خیلی وقت و انرژی گذاشته باشین اما الان به این نتیجه رسیده باشین که ارزش نداشته؟ 07:28 کلام آخر : 08:40
2 ماه پیش در تاریخ 1403/04/31 منتشر شده است.
81 بـار بازدید شده
... بیشتر