محمد رضا شجریان، آلبوم کامل جان عشاق
49.4 هزار بار بازدید -
7 سال پیش
-
جان عشاقاز ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزادجان
جان عشاق
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جان عشاق نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با صدای محمدرضا شجریان و همکاری پرویز مشکاتیان و محمدرضا درویشی، که در سال ۱۳۷۴ منتشر شدهاست.
ترانههای این مجموعه موسیقی از میان غزلهای حافظ، و دوبیتیهای باباطاهر انتخاب شدهبود.
هنرمندان
خواننده: محمدرضا شجریان
آهنگساز: پرویز مشکاتیان
پیانو: جواد معروفی
تنظیم: محمدرضا درویشی
طرح: مژگان شجریان
خوشنویسی: یدالله کابلی
قطعات
مقدمه
ساز و آواز
تصنیف جان عشاق
مقدمهٔ جان عشاق
ترانهها
آواز بیات اصفهان، شعر از حافظ، دو بیت آخر از باباطاهر.
(درآمد اصفهان)
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
(جامهدران)
حبابوار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
(بوسلیک)
شبی که ماه مراد از افق طلوع کند
بود که پرتو نوری به بام ما افتد
(بیات راجه)
ملوک را چو ره خاکبوس این در نیست
کی التفات مجال سلام ما افتد
(عشاق)
چو جان فدای لبت شد خیال میبستم
که قطرهای ز زلالش به کام ما افتد
(عشاق + قرچه + فرود به عشاق)
خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز
کزین شکار فراوان به دام ما افتد
(بوسلیک + فرود)
ز خاک کوی تو هر دم که دم زند حافظ
نسیم گلشن جان در مشام ما افتد
(جامهدران + فرود)
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعهٔ دولت به نام ما افتد
(سوز و گداز)
نگارینا دل و جانُم تِه داری
همه پیدا و پنهانُم تِه داری
نمیدونُم که این درد از که دیرُم
همین دونُم که درمانُم تِه داری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جان عشاق نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با صدای محمدرضا شجریان و همکاری پرویز مشکاتیان و محمدرضا درویشی، که در سال ۱۳۷۴ منتشر شدهاست.
ترانههای این مجموعه موسیقی از میان غزلهای حافظ، و دوبیتیهای باباطاهر انتخاب شدهبود.
هنرمندان
خواننده: محمدرضا شجریان
آهنگساز: پرویز مشکاتیان
پیانو: جواد معروفی
تنظیم: محمدرضا درویشی
طرح: مژگان شجریان
خوشنویسی: یدالله کابلی
قطعات
مقدمه
ساز و آواز
تصنیف جان عشاق
مقدمهٔ جان عشاق
ترانهها
آواز بیات اصفهان، شعر از حافظ، دو بیت آخر از باباطاهر.
(درآمد اصفهان)
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
(جامهدران)
حبابوار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
(بوسلیک)
شبی که ماه مراد از افق طلوع کند
بود که پرتو نوری به بام ما افتد
(بیات راجه)
ملوک را چو ره خاکبوس این در نیست
کی التفات مجال سلام ما افتد
(عشاق)
چو جان فدای لبت شد خیال میبستم
که قطرهای ز زلالش به کام ما افتد
(عشاق + قرچه + فرود به عشاق)
خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز
کزین شکار فراوان به دام ما افتد
(بوسلیک + فرود)
ز خاک کوی تو هر دم که دم زند حافظ
نسیم گلشن جان در مشام ما افتد
(جامهدران + فرود)
به ناامیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعهٔ دولت به نام ما افتد
(سوز و گداز)
نگارینا دل و جانُم تِه داری
همه پیدا و پنهانُم تِه داری
نمیدونُم که این درد از که دیرُم
همین دونُم که درمانُم تِه داری
7 سال پیش
در تاریخ 1396/11/03 منتشر شده
است.
49,422
بـار بازدید شده