نگاه کن : أُنظرْ ! . فروغ فرخزاد . جهان . نسخة ٢

بسم الله الرحمن الرحیم نگاه کن : أُنظرْ ! أبيات مِن قصيدة "آفتاب می شود"  "تأتي الشمسُ" للشاعرة فروغ الزمان فرخزاد ترجمة : مريّم العطّار اداء المطرب : غلام عبَّاس قشقائي ( جهان )   فروغ فرخزاد ، الأعمال الشعرية الكاملة ترجمة مريم العطار المجموعة الشعرية الرابعة : "تولدی دیگر"  "ولادة أُخرى" ١٩٦٤ .  الصفحة ٣٠٥ . "نگاه کن که غم درون دیده ام " "چگونه قطره قطره آب می شود " أُنظرْ كيفَ الحزنُ في عينيَّ ؛ يسكبُ الماءَ قطرةً قطرةً ! "چگونه سایهٔ سیاه سرکشم " "اسیر دست آفتاب می شود " أُنظرْ كيفَ ظلّي العاصي الأسْودُ ؛ يُؤسَرُ في قبضةِ الشمسِ ! "نگاه کن تمام هستیم خراب می شود " "شراره ای مرا به کام می کشد " أُنظرْ كلُّ كياني يُهدَمُ شرارةٌ تمتصّني "مرا به اوج می برد " "مرا به دام می کشد " تأخذُني إلى القمّةِ تجرُّني إلى الأسفلِ "نگاه کن تمام آسمان من " "پر از شهاب می شود " أُنظرْ تمتلئُ سمائي بالشُهبِ "تو آمدی ز دورها و دورها " "ز سرزمین عطر ها و نورها " أنتَ أتيتَ مِن البعيدِ البعيدِ مِنْ ديار العطرِ و النورِ "نشانده ای مرا کنون به زورقی " "ز عاجها ، ز ابرها ، بلورها " أجلستَني على زورقٍ عاجيٍّ سحابيٍّ بلوريٍّ "مرا ببر امید دلنواز من" "ببر به شهر شعر ها و شورها " خُذْني يا أملي .. يا سلوتي .. إلى مدينةِ الشعرِ و الولعِ "به راه پر ستاره می کشانیَم " "فراتر از ستاره می نشانیَم " تجرُّني إلى الطريقِ المملوءِ بالنجومِ تضعُني فوقَ النجمةِ ! .......................... نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفه های آسمان کنون به گوش من دوباره می رسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده ام به کهکشان ، به بیکران ، به جاودان کنون که آمدیم تا به اوج ها مرا بشوی با شراب موج ها مرا بپیچ در حریر بوسه ات مرا بخواه در شبان دیرپا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره ها جدا مکن نگاه کن که موم شب به راه ما چگونه قطره قطره آب می شود صراحی سیاه دیدگان من به لای لای گرم تو لبالب از شراب خواب می شود به روی گاهواره های شعر من نگاه کن تو می دمی و آفتاب می شود تولید شده توسط نرم افزار فروغ فرخزاد PlayStore: http://arsn.my/KvUIF AppStore: http://arsn.my/Xn4BT