نامه ریچارد داوکینز به دخترش ژولیت | گویش: نوای آزادی | ترجمه: ع.کاظمی | تولید صوتی آوای بوف

avaye buf آوای بوف
avaye buf آوای بوف
682 بار بازدید - 8 ماه پیش - نامه ریچارد داوکینز به دخترش
نامه ریچارد داوکینز به دخترش ژولیت | گویش: نوای آزادی | ترجمه: ع.کاظمی | تولید صوتی آوای بوف «ژولیت جان؛ هم ‌اکنون که ده ساله شده ای می خواهم درباره ی مسائلی برایت بنویسم که به نظرم مهم هستند. آیا هیچ وقت دقت کرده ای که ما چگونه به چیزهایی که می‌ دانیم پی برده ایم؟ برای نمونه از کجا دانسته ایم که ستارگان چشمک‌زن که مانند نقاط ریزریزی در آسمان به نظر می آیند در واقع توپ ‌های آتشگون بزرگی هستند همانند خورشید که بسیار از ما دورند؟ و چگونه می‌دانیم سیاره زمین که توپ کوچک تری است، دور یکی از این ستارگان به نام خورشید می‌گردد؟ پاسخ این است: با مدرک! گاهی مدرک به معنی دیدن (یا شنیدن، لمس کردن، بوییدن...) چیزی است تا بدانیم که آن چیز وجود دارد. کیهان‌ نوردان به اندازه کافی از زمین دور شده اند تا خودشان با چشم خود به طور مستقیم، گردی زمین را ببینند. البته گاهی هم چشمان ما به کمک نیاز دارند. ستاره شامگاهی چشمک‌زنان در آسمان خودنمایی می کند؛ ولی اگر با یک تلسکوپ به آن نگاه کنی متوجه خواهی شد که این گوی زیبا در واقع سیاره ناهید است. چیزی که با دیدن مستقیم (یا شنیدن، لمس کردن...) به دست می آید مشاهده نام دارد. گاهی مدرک، مشاهده ی تنها نیست، بلکه مشاهدات، مدرک را پشتیبانی می ‌کنند. برای نمونه در مورد یک قتل، گاهی هیچکس (البته به جز قاتل و مقتول!) شاهد ماجرا نبوده است. ولی کارآگاهان می توانند با کنار هم گذاشتن مشاهدات گوناگون به فرد خاصی مظنون شوند. اگر اثر انگشتان فردی بر روی چاقو پیدا شود، نشانه ی این است که آن فرد قبلا چاقو را لمس کرده است. البته این مساله به تنهایی قاتل بودن فرد را ثابت نمی کند، ولی وقتی این مدرک در کنار مدارک دیگر می گیرد، می‌ تواند مدرک خوبی به شمار رود. گاهی کارآگاه با یک جرقه به نقطه ی پایانی همه ی شواهد پی می ‌برد و ارتباطشان را با هم در می‌ یابد. کارآگاه با خودش می‌ گوید: اگر قاتل چنین و چنان کرده باشد، این شواهد کاملا منطقی به نظر می ‌رسند. دانشمندان کسانی که ویژه ‌گر کشف حقایق جهان هستند به طریقی شبیه کارآگاهان عمل می کنند. آنها در مرحله ی نخست حدس می زنند (فرضیه). سپس از خودشان می پرسند اگر این پدیده واقعا به این شکل بود باید چنین و چنان وقایعی رخ می‌داد. به این مرحله پیشبینی می‌گویند. برای نمونه اگر فرض کنیم زمین واقعا گرد است، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که جهانگردی که از یک نقطه سفرش را آغاز می ‌کند و مستقیم راهش را پی می‌ گیرد، سرانجام به نقطه ی آغازین بازخواهد گشت. زمانی که یک پزشک به تو می‌ گوید سرخچه داری، با یک نگاه سرسری بیماریت را تشخیص نمی ‌دهد، بلکه در نگاه نخست این فرضیه را در نظر می‌ گیرد که شاید سرخچه داشته باشی. سپس با خود می‌ گوید: اگر این بیمار واقعا سرخچه داشته باشد چه علایمی را باید انتظار داشت. و سپس این علایم را یکی یکی وارسی می کند. با استفاده از چشم (ببینم جوش زده ای؟)؛ با دستان (آیا پیشانی ات داغ است؟) و با گوش (آیا وقتی نفس می‌ کشی قفسه سینه ات خس خس سرخچه ای دارد؟). تنها پس از آزمایش همه ی این موارد است که پزشک تصمیم نهایی را می ‌گیرد و می گوید: تشخیص من این است که این کودک سرخچه دارد. گاهی پزشکان برای معاینه ی دقیق‌ تر، آزمایش ‌های دیگری را هم انجام می‌ دهند؛ برای نمونه آزمایش خون می‌ گیرند یا سی تی اسکÙ
8 ماه پیش در تاریخ 1402/11/08 منتشر شده است.
682 بـار بازدید شده
... بیشتر