داستان واقعی: مادرم نمیذاشت زن بگیرم میگفت خودم میشم...#داستان_واقعی

شب مهتاب
شب مهتاب
12.8 هزار بار بازدید - 4 ماه پیش - داستان واقعی: مادرم نمیذاشت زن
داستان واقعی: مادرم نمیذاشت زن بگیرم میگفت خودم .. میشم و یه روز جلو نامزدم ... ******************************************* سلام دوستان خوبم این داستان بنا بر گفته فرستنده بر اساس واقعیت است. ممنون میشم برای حمایت از چنل داستان شما حتما ما رو سابسکرایب کنید و لایک و کامنت هم فراموش نشه #داستان #داستان_واقعی #پادکست #شب_مهتاب #روایت #خیانت داستان واقعی,پادکست,داستان های فارسی,داستان واقعی عاشقانه,داستان عاشقی,داستان,پادکست داستان صوتی,پادکست داستان فارسی,پادکست داستان,داستان انگیزشی,داستان انگیزشی موفقیت,داستان انگیزشی کوتاه,داستان کوتاه,داستان های واقعی درباره خیانت,داستان واقعی جنایی,رمان صوتی فارسی,رمان صوتی عاشقانه بدون سانسور,رمان صوتی عاشقانه,کتاب صوتی,مشاوره,ازدواج,طلاق,بکارت,باکره,عشق,شعر,شعرعاشقانه,شاعرانه,جملات انگیزشی,یوتیوب
4 ماه پیش در تاریخ 1403/03/10 منتشر شده است.
12,886 بـار بازدید شده
... بیشتر