حکایت فارسی مرد بی عقل چیزی می دانست که دیگران نمی دانستند-حکایت ما از مثنوی مولوی

حکایت نگار
حکایت نگار
3 هزار بار بازدید - پارسال - حکایت مرد بی عقلی که
حکایت مرد بی عقلی که چیزی را کشف کرد که دیگران نمی دانستند. دو مرد که یکی دانا و دیگری عامی است در یک مسیر با راهزنان مواجه می شوند تا آخر ویدیو رو ببینیدد تا اتفاقاتی که رخ میده رو خودتون ببینید و بشنوید ویدیو رو اگه پسندیدید حتما لایک کنید و به دوستانتون بفرستید. ممنون میشم ما رو سابسکرایب کنید ما رو به دوستانتون معرفی کنید
برای اینکه ویدیوهای دیگه ما رو ببینید روی لینک زیر کلیک کنید
@hekayat_negar
تیم ما در تلاش است تا بهترین حکایات رو در بهترین قالب ارائه بده تا وقت شما رو به هدر نداده باشه


حکایت طنز شتر و گرگ و روباه همسفر می شوند
حکایت طنز شتر و گرگ و روباه همسفر می ...
حکایت سلطان محمود و دزدان
حکایت تاجر بد شانس و تاجر خرشانس-حکای...
حکایت عاشقانه عشق دختر فقیر به شاهزاده
حکایت عاشقانه عشق دختر فقیر به شاهزاد...
حکایت فارسی مرگ سرنوشت یا اختیار
حکایت تاجر بد شانس و تاجر خرشانس-حکای...
حکایت فارسی دختر حاکم و سه خواستگار
حکایت عاشقانه دختر حاکم و سه  خواستگا...
حکایت فارسی جوگیرترین درویش
حکایت فارسی  جوگیرترین درویش: یک داست...
حکایت پیر مرد خارکنی که از سلطان محمود غزنوی حمالی گرفت
حکایت زیبای پیر مرد خارکنی که از سلطا...
حکایت فارسی خرگوش و بزاز
حکایت جالب خرگوشی که سرمایه بزازرا نج...
حکایت
داستان
قصه
حکایت فارسی
حکایت ایرانی
داستان فارسی
مثنوی مولوی
#حکایت
#داستان
#قصة
#حکایت_آموزنده
#قصه
#داستان_قدیمی
پارسال در تاریخ 1401/12/12 منتشر شده است.
3,032 بـار بازدید شده
... بیشتر