شیطان، فقر و فحشا - آیت الله العظمی محمدرضا نکونام
4.3 هزار بار بازدید -
4 سال پیش
-
این انگاره که سختی کشیدن
این انگاره که سختی کشیدن در دنیا و ابتلای به فقر و فلاکت خودساخته، لازمهٔ برخورداری از نعمتهای اخروی و سعادت ابدی است پندارهای استعماری است که برای تضعیف مسلمانان به آنان القا نمودهاند. چیزی که با فرهنگ قرآن کریم مخالف است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید صالحان آخرت که سعادت دارند کسانی هستند که دنیای سالمی دارند. سلامتی که از جمال و جبروت الهی و بزرگی و متانت رحمانی ناشی شده و مؤمن و مسلمان را ظهوری بارز از این اوصاف قرار داده است. مؤمنی که ظاهر مناسب نداشته و سست و بدهیکل است و دنیایی دارد فقرآلود و به سبب دور بودن از امکانات، با ناآگاهی و عقبماندگی دست و پنجه نرم میکند و با کشکول و تبرزین یا تسبیح ذکر و ورد میگوید، اگر هم مؤمن باشد در اسطبلهای بهشت یا در پهنهٔ اعراف جای دارد! هیچ یک از انبیا و اولیای الهی به فقر دچار نبودهاند، هرچند شهید شدهاند. آنان با عزت، جلال و جبروت زندگی میکردند و انسانهایی تمیز، زیبا، متمدن، متشخص، باوقار، قدرتمند و دارای امکانات بودند؛ بهگونهای که زندگی عدهٔ بسیار را اداره میکردند و هیچ نوع فقری را برنمیتابیدند. هیچ پیامبری تنگدست نبود تا از قوم خود برای نبوت خویش مزدی بخواهد و تمامی «إِنْ أَجْرِی إِلاَّ عَلَی اللَّهِ» (یونس / ۷۲) میگفتند.
مسیر سعادت آخرت از سلامت دنیا میگذرد و کسی که در دنیا مشکل مالی دارد، به حتم در آخرت نیز مشکل خواهد داشت: «وَمَنْ کانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الاْآَخِرَةِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً» (اسراء / ۷۲). کسانی که از نیکوییهای دنیا برخوردارند از رستگاران آخرت هستند: «وَإِنَّهُ فِی الاْآَخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ».
انسان خواه معصیتکار باشد یا سست و مفلوک، ارزش بهشت ندارد. مسلمان باید قوت، قدرت، متانت، جمال و جلال داشته باشد و البته برحذر باشد از اینکه دنیا را بر آخرت ترجیح دهد
برخی در این دوران از ته شیپور بوق میزنند. شیپور را دیدهاید؟ اگر کسی از ته آن فوت کند، هر مقدار هم که به خود فشار آورد و رگهای او بیرون زند صدایی از آن بیرون نمیآید. کار به مدیریت و آگاهی نیاز دارد و نه به زور صرف. اگر به شیپور از دهانهٔ تنگ آن فوت شود، با مختصر فوتی از آن صدا بلند میشود. باید فکر و تعقل و مدیریت زندگی داشت. مشکلی که وجود دارد این است که خداوند رزاق دانسته میشود به این معنا که خدایی که من میشناسم رزق ما را میدهد و لازم نیست کاری کنیم و عرفان نیز به ترک کسب و کار معنا میشود. در کتابهای درسی میآوریم روباهی پیر و از پا افتاده بود که شیری غذای او را میآورد و به شاگردان میگوییم خداوند چنان بزرگوار است که شیر درندهای را مأمور میکند تا به روباهی فرتوت غذا دهد و بعد از آن نتیجه میگیریم اگر مثل روباه فرتوت و بیکار شدیم، این خداست که به ما روزی میرساند. در حالی که به شاگردان باید گفت نباید مانند روباه فرتوت شد، بلکه باید همچون شیری شد تا دستکم افزون بر دستگیری از خود بتوان نانی در دهان دیگری گذاشت. درست است خداوند کسی را گرسنه نمیگذارد ولی تو چرا مانند روباه ضعیف باشی بلکه باید مانند شیر بیشه گردی و نان در دهان دیگران گذاری! متأسفانه به کودکان ما یاد نمیدهند کدام طرف جریان را بگیرند. ما در تفقه در دین و دینآگاهی مشکل داریم. درست است که خداوند رزاق است اما کسی که بیندیشد اگر زمین پر از سرب و آسمان پر از مس شود و چیزی از آسمان نبارد و گیاهی از زمین نروید این خداوند است که به او رزق میرساند، توحیدی در حد حیوانات دارد و مورچگان نیز در این علم و باور شکی به خود راه نمیدهند. چنین کسی خداوند را به قدر شکمش میشناسد. هرچند چنین ادعایی آسان نیست و اگر کسی را در منگنه قرار دهند معلوم میشود آیا باور دارد خداوند مواظب اوست و به او رزق میرساند یا نه؟ ما در ادارهٔ دنیای خود مدیریتی نداریم و دشمنان ما که دین ندارند، از اندیشه و مدیریت مبتنی بر تخصص و دانش خود بهره میبرند. آنان نخست در دانش تجربی خود بر آن هستند تا مگسهای عقیم را باردار کنند. آزمایشهای بسیاری بر روی مگسها انجام دادهاند و بعد از موفقیتهایی نمونهٔ آن را بر زنان عقیم نیز آزمایش میکنند در حالی که بسیاری از مسلمانان در تربیت و اصلاح فرزندانی که به دنیا میآورند ناتوان هستند. آنان نخست به فکر مگسها هستند و با شعار حمایت از حیوانات میگویند مگس نیز دوست دارد باردار گردد و برای آن راه چارهای میجویند. مدیریت زندگی یعنی چارهجویی برای رفع مشکلات موجود و ادارهٔ زندگی برای آن که با کمترین مشکلات درگیر شود.
آیت الله العظمی محمدرضا نکونام
4 سال پیش
در تاریخ 1399/12/14 منتشر شده
است.
4,352
بـار بازدید شده