زمین تخت در قرآن | یک تحلیل زبانی

فلسفه و دانش
فلسفه و دانش
2.5 هزار بار بازدید - 3 سال پیش - قرآن در سه آیه بطور
قرآن در سه آیه بطور خاص، به وضع زمین از نظر هندسی اشاره دارد. تلاش دارم با توجه به تحلیل زبانی، این سه آیه را مورد بررسی قرار دهم تا مشخص شود چه نتایجی می شود از این آیات گرفت.

وَ إِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ
و به زمين كه چگونه گسترده شده است (غایشه، ۲۰)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا
و خدا زمين را براى شما فرشى [گسترده‌] ساخت(نوح، ۱۹)
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً (بقره، ۲۲)
همان [خدايى‌] كه زمين را براى شما فرشى [گسترده‌]، و آسمان را بنايى [افراشته‌] قرار داد.

بر اساس ایمان یک مسلمان، قطعا خدا از گردی زمین با خبر بوده و حتا تعداد بی‌شماری از مسلمانان باور دارند که آیات قرآن ارزش و اعجاز علمی‌ دارند؛ برای مثال، آیاتی که در باب «سقف آسمان» صحبت کرده یا در مورد «پدید آمدن روز و شب» گفته، در نظر یک مسلمان همه حقایقی علمی‌اند؛ تقریبا برای یک فرد مومن به قرآن پذیرفتنی نیست که قرآن با علم ناسازگار باشد.

ادعای من این است که در قرآن تقریبا حرفی زده نشده که دارای بار علمی و فراسوی تصورات زمانهٔ تألیفش باشد؛ به عبارت دیگر، تبیینی صحیح از طبیعت، در قرآن یافت نمی شود؛ مگر استعاره‌هایی که جزء آیات متشابه به شمار می‌آیند. اشارات قرآنی از امور واقع، در بیشتر مواقع، تجربهٔ خامی است که هیچ ارزش علمی ندارند؛ زیرا که بر استقرایی منطقی بنا نشده‌اند تا از دل مقدمات آن بتوان چیز جدیدی نتیجه گرفت و دست به پیش‌بینی زد.

اسم «زمین» و فعل «گستردن» که در قرآن بکار گرفته شده‌اند باهم اشتراک معنایی دارند؛ البته واژگان عربی‌ای که در این سه آیه به کار رفته، در زبان فارسی هم به کار می روند؛ یعنی ما در فارسی این سه کلمه را استعمال می‌کنیم:   «بساط»، «سطح» و «فرش».

اگر به مصداقِ حالتی که این سه کلمه بر آن دلالت دارند نظر داشته باشیم، صرفاَ «تختی یا صافی» در ذهن ما متصور می‌شود. در ترجمهٔ آقای فولادوند که من در بالا از آن وام گرفتم، از فعل «گسترانیدن» استفاده شده، «گستردن» یا «گسترانیدن» معادل دیگری در فارسی دارند که می‌شود به «پهن کردن» و «فرش کردن» اشاره کرد.

با توجه به این تبیین واژه‌های مورد بحث، استدلالم اینچنین مطرح می کنم:

الف: زمین گرد است (گزارهٔ صادق)

ب: الله از گردی زمین آگاه بوده (فرض)

پ: الله از گردی زمین آگاه نبوده (فرض)

ت: زمین «گسترانیده شده» یا به عبارت دیگر «پهن شده» (ادعای قرآنی)

اگر گزاره 'ب' را صادق بدانیم، یک خطای زبانی در قرآن رخ می‌دهد؛ زیرا زمین به مثابه چیزی «گرد» نمی‌تواند محمول یا خاصیت «پهن شدن» به خود بگیرد، پهن کردن شیء «گرد» امکان‌پذیر نیست؛ چه تصوری از پهن کردن یا فرش کردن یا گستردن توپ فوتبال در ذهن ما نقش می بندد؟ البته که هیچ تصوری موجود نیست.  

آنجایی که قرآن از واژه «فرش» استفاده می‌کند کار بسیار خراب‌تر می‌شود؛ زیرا که مقایسه بین «زمین» و «فرش» (از نگاه امروزی ما) یک قیاس خطاست. با هیچ زاویه‌ای نمی‌شود «زمین کروی» را با «فرشی تخت» مقایسه کرد؛ آنهم از نظر هندسی.

حال شاید خوانندگان بگویند که در اینجا منظور «فرش لوله شده» است، یا واژهٔ فرش در اینجا، به عنوان «فعل» به کار رفته، ولی این‌ها هیچ دخلی در نقد من به ابعاد این ملاک زبانی ندارد؛ زیرا که امکان‌پذیر نیست بخواهیم شیء کروی را فرش کنیم که تخت شود؛ فعل فرش کردن برای اشیائی به کار می‌رود که بتوان آن‌ها را تخت کرد؛ مثلا سفره، زیرانداز، موکت و گلیم؛ ولی برای اشیاء «کروی» نمی‌توان این فعل را به کار برد؛ مگر در حالتی که بخواهیم آن‌ها را پهن کنیم؛ برای نمونه جملهٔ «کمک کنید این گلیم لوله شده را پهن کنیم»، البته اگر پذیرفته شود که «لوله شدن» و «کروی بودن» دارای اشتراک‌اند(!)، قرآن از این جهت نیز، اگر که به کروی بودن زمین آگاه بوده ولی برای آن خاصیت «پهن کردن» قائل شده، به خطا رفته است.

برای حل این خطای منطقی، من صدق گزارهٔ 'پ' یعنی عدم اطلاع از گرد بودن زمین را محتمل‌تر می‌دانم؛ زیرا اگر گزارهٔ 'پ' را بپذیریم، دیگر خطایی در به کارگیری عبارت «گسترانیدن» یا «پهن کردن» نداریم؛ زیرا نگارنده قرآن فرض را بر آن گرفته که زمین چیزی «تخت» است، و با توجه به اشتراک هندسی، یعنی تختی یک شیء و پهن کردن آن، استفاده از لغت "فرش کردن زمین" کاملا به جا است و هیچ ایرادی نمی‌توان با توجه به دال و مدلول آن گرفت.

لینک کانال تلگرام
https://t.me/fargasht22

#نقد_اسلام
#نقد_قرآن
#طبری
#قرآن_پژوهی
آیات غیر علمی قرآن
3 سال پیش در تاریخ 1400/09/27 منتشر شده است.
2,568 بـار بازدید شده
... بیشتر