IRAN, Iraj GORGIN, ايرج گرگين « ز شمع مرده، ياد آر ـ دهخدا »؛
7.4 هزار بار بازدید -
12 سال پیش
-
ز شمع مرده، یاد آر
ز شمع مرده، یاد آر
سروده ای از میرزاعلی اکبرخان دهخدا
با نوای شادروان ایرج گرگین
بعداز آنکه جهانگیرخان صور اصرافیل روزنامه نگار و دوست نزدیک دهخدا بوسیله عمال استبداد محمدعلیشاهی درباغشاه به شکل رقتباری کشته شد.بعدها شبی دهخدا دوست خود را در خواب میبیند که به وی میگوید:هیچ ازدوست افتادۀ خود یاد نکنی؟ دهخداازخواب میپرد و این شعر را در رثای دوست خود میسراید
یادآر زشمع مرده
یادآر
ای مرغ سحر چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحۀ روح بخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زرتار
محبوبۀ نیلگون عماری
یزدان به کمال شد پدیدار
و اهریمن زشتخو حصاری
یادآر ز شمع مرده
یادآر
ای مونس یوسف اندرین بند
تعبیر عیان چو شد ترا خواب
دل پر ز شعف، لب از شکرخند
محسود عدو، به کام اصحاب
رفتی برِ یار و خویش و پیوند
آزادتر از نسیم و مهتاب،
زان کو همه شام با تو یکچند
در آرزوی وصال احباب
اختر به سحر شمرده
! یادآر
چون باغ شود دوباره خرّم
ای بلبل مستمند مسکین
وز سنبل و سوری و سپرغم
آفاق، نگار خانۀ چین
گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم
تو داده ز کف زمام تمکین
ز آن نوگل پیشرس که در غم
ناداده به نار شوق تسکین
از سردی دی فسرده
!یاد آر
ای همره تیهِ پور عمران
بگذشت چو این سنین معدود
و آن شاهد نغز بزم عرفان
بنمود چو وعدِ خویش مشهود
وز مذبح زر چو شد به کیوان
هر صبح شمیم عنبر و عود
زان کو به گناهِ قوم نادان
در حسرت روی ارض موعود
بر بادیه جان سپرده
یاد آر
چون گشت ز نو زمانه آباد
ای کودک دورۀ طلائی!
وز طاعت بندگان خود شاد
بگرفت ز سر خدا ، خدائی
نه رسم ارم ، نه اسم شداد
گِل بست زبان ژاژخائی
زان کس که ز نوک تیغ جلاد
مأخوذ به جرم حق ستایی
تسنیم وصال خورده
یاد آر
12 سال پیش
در تاریخ 1392/01/18 منتشر شده
است.
7,403
بـار بازدید شده