اسرار مار- خدایان (ناگاها) در اسطوره ها و روایات کهن بودایی و هندویی - بخش دوم

403 بار بازدید - 2 ماه پیش - #اسطوره_ وريترا
#اسطوره_ وريترا ( Vritra بر اساس متون و دایی نام #اژدهای_ قحطی است ؛ ماری اهریمنی که در برابر ایزدان قد علم کرد و به دشمنی برخاست و آبهای زمین را در قبضه خود در آورد ایندرا پادشاه سلحشور خدایان برای سرکوبی این اژدهای اهریمنی و نجات آبهای به اسارت گرفته شده سپاهی آراست و به وریترا حمله برد. اما حاصل این جنگ شکستی سخت بود شرط و ریترا برای رهایی ایندرا این بود که پادشاه خدایان سوگند یاد کند که هیچ گاه نه در روز و نه در شب و با هیچ سلاحی- از فلز چوب یا سنگ- و هیچ ابزار خشک یا تر به او حمله نکند.  ایندرا سوگند خورد ولی این عهد ایندرا ایزدان را در وضعیتی بحرانی قرار داد ایزدان که از گسترش قوای اهریمنان به وحشت افتاده ، بودند به شور نشستند به تدبير تا چاره ای بیندیشند سرانجام گره کار به دست ویشنو گشوده شد. بنا#تاریخ _ ویشنو در وقتی از روز که هوا گرگ و میش بود نه) صبح و نه شب ایندرا سلاح آسمانی خود « آذرخش واجرا ( Vajra- که جنسش از فلز چوب یا سنگ نبود- را در لفافی از کف که نه خشک بود و نه تر پیچید و به وریترا هجوم برد بدین ترتیب ایندرا با هدایتهای حکیمانه ، ویشنو ، توانست اژدهای قحطی ( وریترا) را به قتل برساند و آبهای زمین را از اسارت برهاند. پس از این واقعه ایندرا به لقب و ریتراهن ( Vritrahan يا ، ورترهن به معنای کشنده دة وريترا » مفتخر نتل وربترا گردید. نبرد ایندرا و وریترا موضوع برخی از آثار هنری دینی- اساطیری هندویی و بودایی قرار گرفته است
اسطوره کالیا ، همانند اسطوره و ریترا بر جنبۀ اهریمنی مار دلالت دارد کالیا از شاه مارهایی است که همراه خانواده اش در بستر رود مقدس جمنا روزگار می گذراند. واقعۀ دشمنی مجبوری کالیا با کریشنا فرازهایی زیبا از اساطیر هند را تشکیل میدهند ماجرا از این قرار است که ، ایندرا پادشاه خدایان به واسطه شرارت های کریشنا جوانکی گاوچران که نهاد الهی در خود داشت با وی به  دشمنی بر می خیزد و نیروهای خود را بسیج میکند تا وی را از هستی ساقط کر به او فرمان میدهد تا آبهای رود جمنا را با سموم کشنده خود زهرآگین ساده اگنی ایزد) آتش و واسطۀ زمینیان و عرش نشینان به امر ایندرا نزد کالیا می رود
تا کریشنا و اهالی ده براج نابود شوند.
کالیا برخلاف میل ، باطنی و تحت تأثیر تهدیدهای اگنی دهان زهرا گیش را میگشاید و بزاق سمی زرد رنگش را در آبهای جمنا رها می.کند کریشنا ولی  میشود و قصد کارزار با کالیا می..کند کالیا با سری پهن و دهانی جمـ جات از ما وقع آگاه زهرآگین همراه با سپاه سرخ رنگ ماران از کمینگاه خارج و آماده نبرد میشود حمد صدها ماربانو و کنیزکان ایشان لشکر را همراهی میکردند. بدن پر پیچ و و آراسته ماربانوان با گردنبندهایی از مروارید رخشان و سرهای افراشته و زهرافشان به کریشنا هجوم می آورند. صحنه ای غریب پدید آورده بود مارها با نیشهای تیز و دهانهای شعله ور خود را کریشنا با اتکا به نیروی الهی درونش بر سپاهیان می تازد و آنها را مغلوب.. آنگاه با چابکی به سوی پادشاه ماران هجوم میبرد و بر فراز سرهای او شروع به رقص و پایکوبی می.کند صحنۀ پیروزی کریشنا بر کالیا موضوع آثار هنری بسیاری قرار گرفته است

حکایت نبرد وریترا ( اژدهای قحطی )  یا ایندرا  00:00
حکایت نبرد کالیا  و کریشنا  2:45
حکایت واسوکی و کره گیری از اقیانوس شیر 6:25
2 ماه پیش در تاریخ 1403/02/25 منتشر شده است.
403 بـار بازدید شده
... بیشتر