آخرین مصاحبه و صحبت های هوشنگ ابتهاج چند ماه قبل از مرگ در کشور آلمان و صحبت از حال این روزهاش

Hashiyeh Tv
Hashiyeh Tv
382 بار بازدید - 2 سال پیش - #درگذشت_هوشنگ_ابتهاج
#درگذشت_هوشنگ_ابتهاج
#هوشنگ_ابتهاج
#هوشنگ_ابتهاج_درگذشت

آخرین مصاحبه و صحبت های هوشنگ ابتهاج  چند ماه قبل از مرگ در کشور آلمان و صحبت از حال این روزهاش

هوشنگ ابتهاج شاعر بزرگ معاصر و خالق آثار معروف در آلمان درگذشت | آخرین صحبت های دخترش و علت مرگ

هوشنگ ابتهاج (سایه ) شاعر قدیمی ایرانی در 94 سالگی درگذشت  | علت مرگ و اخرین صحبت های دخترش




-------روزمرگی تا در این روز ها چیست ؟-------
هوشنگ ابتهاج: من دو، سه ساعت بیشتر نمی خوابم. صبح خیلی زود بیدار می شوم. خودم چای درست می کنم. صبحانه یک لیوان چای می خورم با کمی نان خشک تا ظهر. روزها می نشینم گاهی تلویزیون تماشا می کنم و می بینم که دنیا روز به روز دیوانه تر می شود.
بعد ناهار می خورم و دوباره دیوانگی دنیا را تماشا می کنم. برایم جالب است که بدانم آخر این دیوانگی دنیا, تا به کجا خواهد کشید. بعد شب هم کمی می روم و می خوابم. همین. هیچ کار مهمی نمی کنم.
---------در آلمان هم شعر می گویید؟
بله. این ویروسی است که از تن آدم نمی رود. ترسم این است که در آن دنیا هم دچار شعر گفتن شوم. شعر گفتن ایران و آلمان و ژاپن ندارد. گاهی چیزهایی به کله شما می آید و شما یاد گرفته اید, که آنچه حس می کنید، بگویید. گاهی کمتر و گاهی بیشتر.
-------علت مهاجرت به کشور آلمان چه بوده
هوشنگ ابتهاج: رفتن من اجباری بود. اول یکی از بچه هایم رفت آلمان، بعد زنم رفت که بچه ام تنها نباشد. بعد بچه های دیگرم رفتند. یک مدتی هم من ممنوع الخروج بودم. بالاخره من هم رفتم. البته مهاجرت نکردم، گاهی تهران هستم و در سال خوشبختانه چندین ماه ایران هستم.
-----سبک زندگیتان در آلمان چه تغییری کرده
هوشنگ ابتهاج: من همه جا خودم هستم، همان طور در تهران زندگی می کنم که اینجا زندگی می کنم.
-------نظرتان درباره‌ی مهاجرت چیه ؟
هوشنگ ابتهاج: البته من خودم مهاجرت نکردم ولی اگر چیزی زندگی شما را تهدید می کند و خطر مرگ برای شما وجود دارد، شما حق دارید که هر نقطه خطرناکی را ترک کنید تا در امان باشید.
یا مثلا می خواهید کاری کنید که اصل زندگی تان است در جایی می شود و در جای دیگری نمی شود؛ حتی اگر کار عبثی باشد، مثلا می خواهید شیپور بزنید. البته منظورم از شیپور، آلت موسیقی نیست.
شما نمی توانید در خانه خودتان شیپور بزنید چون همسایه داد می زند که آقا شلوغ نکن، می خواهیم بخوابیم. شما نه تنها حق دارید بلکه وظیفه شماست جایی بروی که این تنها غرض زندگی تان را انجام دهید؛ حالا چه به بیابان بروید، چه جایی بروید که کسی مانع کارتان نشود.

سرانجام در نوزده سالگی نخستین دفتر شعرش «نخستین نغمه‌ها» را منتشر کرد. خودش که از نغمه‌ها راضی نبود هیچ، شهرتی هم برایش نیاورد. به "سراب" روی آورد تا در ظاهر دلفریب آن حقیقتی را دریابد. پس از آن "شبگیر" و سیاه مشق‌های یک و دو سه را عرضه کرد. حالا دیگر در پشت نام سایه، سایه‌ای از اشتهار نیز دیده می‌شد.

کم حرفی و ظاهر کمی عبوس‌اش او را همچنان در سایه کنجکاوی‌ها نگاه داشته بود. هر چه کم‌تر سخن می‌گفت اشتیاق‌ها برای شناختن نظریاتش بیشتر می‌شد.

«آینه در آینه» و «حافظ به سعی سایه» حالا دیگر از شاعری صحبت می‌کرد که تاریخ ادبیات ایران باید او را خیلی جدی می‌گرفت. شاعری که دوران شعارش به سر رسیده بود و از "جلاد ننگت باد" به شعرهائی دست یافته بود که حالا دیگر از شعوری برخوردار بود که به زمزمه‌هائی همگانی بدل شده بود.

ر هوشنگ ابتهاج ششم اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد، وی اولین فرزند میرزا آقا خان ابتهاج و فاطمه رفعت و تنها پسر یک خانواده ۴ فرزندی بود. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پور سینای این شهر بود.

هوشنگ ابتهاج شروع تحصیل و ادامه تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات دبیرستانی در مدارس عنصری، قاآنی، لقمان و شاهپور در شهر رشت سپری کرد و بعد برای کلاس پنجم متوسطه در دبیرستان تمدن تهران مشغول به تحصیل شد.

هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۱۸ با موسیقی و سرودن شعر آشنا شد. وی در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزل سرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.

ابتهاج مدتی به عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران مشغول به کار بود.

وی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران، پس از کناره‌گیری داوود پیرنیا و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزل‌های او توسط خوانندگان ترانه اجرا شده است.

امیر هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۳۷ با خانم آلما مایکیال ازدواج کرد. حاصل ازدواج هوشنگ ابتهاج و آلما مایکیال چهار فرزند به نام‌های یلدا «۱۳۳۸»، کیوان «۱۳۳۹»، آسیا «۱۳۴۰»، و کاوه «۱۳۴۱» است.


هوشنگ ابتهاج شاعر برجسته ایرانی که با تخلص «سایه» قلم می‌زد در سن ۹۴ سالگی درگذشته است. یلدا ابتهاج در پستی در اینستاگرام با اعلام خبر درگذشت پدرش نوشت: «سایه ما با هفت هزار سالگان سر به سر شد.»

و لطفا از لینک زیر هم کانال ما رو سابسکرایب کنید
@hashiyehtv1
2 سال پیش در تاریخ 1401/05/19 منتشر شده است.
382 بـار بازدید شده
... بیشتر