bahman mofid دیالوگ معروف بهمن مفید در قیصر
91.9 هزار بار بازدید -
15 سال پیش
-
من بودم ، حاجی نصرت،
من بودم ، حاجی نصرت، علی ۵۰۰، ناصر فرصت، آره و اینا خیلی بودیم. کریم آقا مونم بود. کریم؟ کدوم کریم؟ کریم آقل منگول. میشناسیش!!!!
آره از ما نه از اونا آره که بریم دعوا خوری! تو نمیری ما اصلا تو نخش نبودیم. آره نه گاز دنده دم هتل کوپای دربند امدیم پائین . یکی چپ یکی راست عرق و آبجو جور شد رو تخت نشست بودیم داشتیم میخوردیم. اولیو رفتیم بالا به سلامتی رفقا لول لول شدیم، دومی رو رفتیم بالا به سلامتی جمع پاتیل پاتیل شدیم، سومی رو امدیم بریم بالا آ شیخ علی نامرد ساقی شد. گفت برین بالا ، مام رفتیم بالا. گفت به سلامتی مهدی تو نمیری به موت قسم خیلی تو لک شدم. این جیب نه اون جیب نه تو جیب ساعتیم ضامن در اومد بیرون. رفتم اومدم دیدم کسی زیر همه خوابیدن. پریدم رو موتور اومدم سر کوچه مهران بغل این مرغه فروشیه. امدم پائین یه پسر هیکل میزونه اینجوریه زد بهم افتادم تو جوب. گفتم هتته، گفت عفت یکی گذشت تو گوشم، گفتم نامردا دوباره از اولیش یکی قایمتر زد. دست کردم جیبم که برم و بیام دیدم تو مریض خونم.
حالا به همه گفتیم زدیم، شمام بگوین زده، آخه خوبیت نداره
15 سال پیش
در تاریخ 1388/09/12 منتشر شده
است.
91,929
بـار بازدید شده