آیین مانوی در ایران باستان تا بعد از حمله اعراب به ایران

Zand.Lotfalikhan
Zand.Lotfalikhan
156 بار بازدید - 3 ماه پیش - در سال 240 میلادی و
در سال 240 میلادی و در اوایل حکومت ساسانیان، مانی برای اولین بار تعالیمِ دینِ خود را که به دین مانوی شهرت یافت، بصورت عمومی آشکار کرد. مدتی بعد موبدان زرتشتی او را مرتد نامیده و مانی در خوزستان دستگیر و اعدام شد. با این وجود آیینی که او معرفی کرده بود دوازده قرن زنده ماند و از چین تا روم گسترش یافت. پیروان او را مانویان می‌نامیدند. با ظهور اسلام، مانویان با عنوان زندیق شناخته شده و خلفای اسلامی بخصوص عباسیان بشدت با آنان برخورد و کشتن آنها را سفارش می‌کردند. سرانجام در قرن چهاردهم آیین مانوی زیر فشارهای گوناگون سیاسی و دینی از میان برداشته شد. اما مانویان چه می‌گفتند:
روحانیون بلند مرتبه مانوی را «برگزیدگان» می‌نامیدند. برگزیدگان نبایستی پیشه‌ای اختیار کنند که موجبِ زیانِ عناصر گردد، یا در پیِ اموری برآیند که اسبابِ ثروت و آسایش مادی گردد. خوردنِ گوشت حیوانات و آزار رسانیدن به ذرات نور، که در نباتات پنهان است، به وسیله چیدنِ گیاهان ممنوع بود. شراب را نیز حرام می‌پنداشتند. بیش از غذایِ یک روز و لباسِ یک سال از مالِ دنیا نبایستی داشته باشند. بایستی بی‌زن زندگانی نمایند. این قوانین مختص برگزیدگان بود و نیوشاگان «توده مؤمنان و پیروان عادی مانوی» از این قوانینِ سخت معاف بودند. نیوشاگان می‌توانستند به پیشه‌های عادیِ خود بپردازند. از واجباتِ طبقه نیوشاگان آن بود، که نذر کنند و غذای برگزیدگان را فراهم آورند و در عوض برگزیدگان دعا می‌کردند که خداوند گناهی را که از چیدنِ گیاهان بر نیوشاگان وارد شده، ببخشاید. پرداختِ زکات و گرفتنِ روزه و گزاردنِ نماز، تکلیفِ عمومی بود و همه طبقات را شامل می‌شد. هر ماه هفت روز روزه می‌گرفتند و در بیست‌و‌چهار ساعت چهار مرتبه نماز می‌خواندند. پیش از نماز با آب وضو می‌گرفتند. در صورت فقدانِ آب، با خاک و چیزهای دیگر تیمم می‌کردند و در نماز دوازده مرتبه به سجده می‌افتادند. صدقه دادن واجب بود، ولی مانویه از دادنِ آب و نان به کفار خودداری می‌کردند. بعد از حمله اعراب به ایران و سرکار آمدن امویان، بسیاری از مانویان برای حفظ جان خود به خراسان کوچ کردند. والی خراسان در مقامِ کشتنِ آنها برآمد. اما پادشاهِ چین کسی را نزدِ آن والی فرستاد و پیغام داد: «در مملکتِ من مسلمانانی هستند که چندین برابرِ آنهایی باشند که کیشِ ما را دارند و در مملکتِ شما هستند؛ سوگند یاد می‌کنم هرگاه یکی از آنها کشته شود تمام اینها را خواهم کشت و مساجدشان را ویران خواهم کرد، و محافظت از آنها را در شهرهای خود بردارم تا کشته شوند» .
بعد از این نامه، والی خراسان از قصد خود منصرف شده و تنها به جزیه گرفتن از آنها اکتفا کرد. شمار مانویان بتدریج در سرزمین‌های اسلامی رو به کمی گذاشت.
منابع: الفهرست ص 596 تا 601 به اختصار، ابن ندیم بغدادی [380ق]. ترجمه. محمدرضا تجدد.
ایران در زمان ساسانیان ص 142. آرتور کریستین سن
3 ماه پیش در تاریخ 1403/01/21 منتشر شده است.
156 بـار بازدید شده
... بیشتر