بازگشت از تصوف یکی از سالکان - تا ۳۲ سالگی در سلوک بی خدا بودم

Mesbah
Mesbah
413 بار بازدید - 5 ماه پیش - ❇️گوشه ای از زندگی سلوکی
❇️گوشه ای از زندگی سلوکی حجه الاسلام دستپروری از زبان خود ایشان 📛۹سال زندگی سلوکی ام در خدمت لاله زاری بی خدا گذشت♨️ 👥 در ۲۳ سالگی یکی از دوستانم مرا دعوت به جلسات لاله زاری در مشهد کرد و ۹ سال ماندگار آنجا شدیم تا ۳۲ سالگی ریاضت بسیار شدید و چله نشینی و ... داشتم. ❌بر اثر ریاضت ۶۰ کیلو در اوائل طلبگی کم کرده بودم . ❌در اثر سیر و سلوک به مکاشفه هم رسیده بودم ولی بد تربیت شده بودیم، اگر یک مرید از دست می دادم مرگم بود. ✴️به برکت آشنایی با آثار استاد علی صفائی با انواع تربیت آشنا شدم و فهمیدم ۹ سال اشتباه کردم و تا کنون شیوه تربیتی ام تحمیلی بوده است. 💥دانستم تا ۳۲ سالگی بی خدا زندگی کردم . ✅سلوک مرحوم صفائی مرا از بند مرید و مراد بازی آزاد کرد . 🔆به شدت معتقدم که مردم باید ثقلینی باشند درب خانه این وآن نروند. بازگشت از تصوف یکی از سالکان - تا ۳۲ سالگی در سلوک بی خدا بودم مشایخِ فرقه لاله زاری با اتخاذِ شعارِ ( عرفانِ فقاهتی ) ، از هرگونه انتساب به فرقه های متصوفه ، تحاشی می نمایند ، تا شاید به این وسیله از انکار فقهای عظام و انزجار متشرعین در امان باشند ، فلذا در این مقاله بر آنیم تا به منظورِ تنویرِ اذهان و برای اولین بار ، انتسابِ تصوفِ لاله زاری به فرقه ذهبیه را اثبات نمائیم . انتسابِ سید علی قاضی و پدرش ( سید حسین قاضی ) به فرقه ذهبیه : در کتاب مطلع انوار ( ج 2 ، ص 76 ) مستند به جُنگِ خطی علامه طهرانی ، سلسله مشایخِ سید علی قاضی را با دو طریق ، بشرح ذیل ترسیم نموده : طریق اول : سید قریش قزوینی ، امامقلی نخجوانی ، سید حسین قاضی ، سید علی قاضی . طریق دوم : مرد جُولا ، سید علی شوشتری ، ملا حسینقلی همدانی ، سید احمد کربلائی طهرانی ، سید علی قاضی . شرح حال تفصیلی برخی اقطابِ فرقه ذهبیه : 1- علامه طهرانی در شرح حال سید قریش قزوینی در کتاب مطلع انوار ( ج 2 ص 44) می نویسد : ( حاج سیّد قریش از سادات صاحب نَفَس و اهلِ سلوک بود و از علم و فضل بهره وافی داشت و از أقطاب سلسلۀ ذهبیّه به شمار می‌آمد ، چنانکه در شرح حال وی آمده است: حاج امامقلی تبریزی دستِ ارادت به وی داده است . ) 2- علامه طهرانی در شرح حال امامقلی نخجوانی در کتاب مطلع انوار ( ج 2 ، ص 40 و 77 ) می نویسد : ( ... داستان أساتید عرفانی مرحوم قاضی ، از قرار نقل خودشان بدین‌ طریق بوده است که : استاد اوّل ایشان، پدرشان آقا سیّد حسین قاضی ، و او شاگرد امامقلی نخجوانی ، و او شاگرد آقا سیّد قریش قزوینی بوده است . از این قرار که امامقلی نخجوانی در نخجوان در زمان شباب خود ، عاشق یک پسر أرمنی می‌شود و به طوری عشق او بر او غالب می‌گردد که خواب و خوراک را از او می‌گیرد ، ... ) طریقه انتسابِ سید علی قاضی و علامه طهرانی به فرقه ذهبیه : در کتاب اسرار ملکوت ( ج 2 ص 512 و513 ) می نویسد : سید هاشم حداد از طریق استاد خود ( سید علی قاضی ) به فرقه ذهبیه انتساب دارد و ایشان نیز در وصیت خویش ، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی را در امور شریعت و طریقت و تربیت افراد برای وصول به حق ، تعیین نموده است . ( کتاب اسرار ملکوت ، ج 2 ، ص 512 و 513 ) ریشه یابی و تحلیل شعار ( عرفانِ فقاهتی ) : علامه طهرانی در کتاب حریم قدس ( ص 76 ) و کتاب مطلع انوار ( ج 2 ص 55 ) می گوید : (( روزي در مجلسي عظيم كه بسياري از مراجع و علماي فقه و حديث از جمله مرحوم آية الله آقا سيّد ابوالحسن اصفهاني و آقا ضياء الدّين عراقي و غيرهما بودند و كلام در ميانشان ردّ و بدل بود ، مرحوم قاضي با صداي بلند بطوري كه همه بشنوند فرمودند : « نِعمَ الرّجُلُ أن يَكونَ فَقيهًا صُوفيًّا » و اين سخن ، مانند ضرب‌المثل‌ها از كلماتِ مرحوم قاضي بجاي مانده است . )) تبصره : 1- سخن مرحوم قاضی ، در پارادایم تصوف لاله زاری بعنوان یک شعار راهبردی تلقّی گردیده ، لیکن در گذر زمان و مواجه شدن با مخالفتِ مراجعِ عظام با تصوف و نیز انزجارِ متشرعین از صوفیه ، دکترینِ فرقه مزبور بصورت رندانه ، کلمه عارف را جایگزین عبارت صوفی نموده و در گام بعدی ، شعارِ نمادین ( عرفانِ فقاهتی ) را در کوی و برزن رواج دادند . نکته قابل تأمل دیگر در ارتباط با سخن مرحوم قاضی این است که ایشان مانند هندوانه ی بشرطِ چاقو ، فقه را نیز فقط بشرطِ تصوف قبول دارد ، کمااینکه در جمله فوق الذکر نمی گوید :« نِعمَ الرّجُلُ أن يَكونَ فَقيهًا عارفا » بلکه تصریح می کند که « نِعمَ الرّجُلُ أن يَكونَ فَقيهًا صُوفيًّا » 2- اینکه آقای قاضی و ارادتمندان و مریدان وی مانند : سید هاشم حداد و علامه طهرانی ، فقیه واقعی را صوفی می دانند ، ریشه ی این حرف را می توان در سخنان اقطاب سلف صوفیه از جمله سید حیدر آملی ، سراغ گرفت . نامبرده در کتاب جامع الاسرار ( ص 611 ) و ترجمه آن جلوه دلدار ( ص 803 ) می گوید : ( ... و کان الغرض من ذلک یصیر الشیعة صوفیة و الصوفیة شیعة ... ) یعنی : منظور اصلی ما این است که شیعه ، صوفی و صوفی نیز شیعه گردد . 3- علامه طهرانی در کتاب اسرار ملکوت ( ج 3 ص 227) فرزندش سید محسن طهرانی را ، درویش خطاب می کرده : محسن طهرانی خودش می گوید : ( پس از سخنرانی که داشتم و پدرم شاهد صحبت های من بود ) مرحوم والد (علامه طهرانی ) در حالی‌که هنوز لباس خود را تغییر نداده بودند، در ایوان منزل ایستادند و فرمودند : ( آقا سیّد محمّد محسن ، درویش ، نَفَست گرم ! ) 4- شعار ( عرفان فقاهتی ) را هرگز نباید به معنای مدارج عالیه فقهی مشایخ لاله زاری ، تلقی نمود ، زیرا سید هاشم حداد ، فقط دروس مقدماتی حوزه علمیه (تا سیوطی) را گذرانده و علامه طهرانی نیز خودش در کتاب مهر فروزان ( ص 104) تصریح نموده که در خواب از جانب خداوند به ایشان خطاب شده که آقا سید محمد حسین ، ما این لقبِ علامه آیت الله را برای تو مقرر نمودیم و فقط تو مستحق این لقب و اتصاف می باشی . #نقد_تصوف #نقد_عرفان #تصوف #عرفان
5 ماه پیش در تاریخ 1403/02/23 منتشر شده است.
413 بـار بازدید شده
... بیشتر