کتاب صوتی سالاری ها اثر بزرگ علوی - فصل دوم - راوی آرمان سلطان زاده
220 بار بازدید -
9 ماه پیش
-
سالاری خاندان ثروتمندی در بروجرد
سالاری خاندان ثروتمندی در بروجرد هستند که از املاکداران و زمینداران بزرگ هستند، این خاندان طوری هستند که حتی دامادهای خانواده هم فامیلیهایشان را تغییر دادند و به نوعی سالاری شدهاند؛ اما راز خانواده زمانی برملا میشود که دو برادر از خاندان سالاری به نامهای سالار نیا و سالار نظام برای تقسیم ارثومیراث سالاریها به بروجرد میآیند. رازی که هنوز معلوم نشده که این خاندان ثروت خود را از کجا به دست آوردند اما در این میان اتفاقاتی مثل قتل، خیانت، فعالیتهای سیاسی و ... شاید به فهمیدن این موضوع کمک کند.
----------------------------------------------------------------------------------
سید مجتبی آقابزرگ علوی (زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۳، تهران – درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ برلین) شهرتیافته به آقا بزرگ علوی و بزرگ علوی نویسندهٔ واقعگرا، سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگنامهنویسی نیز پرداخت.او را همراه با صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند
بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ماه ۱۲۸۳ (سوم فوریه ۱۹۰۴) در تهران متولد شد. پدر او سید ابوالحسن و پدر بزرگش سید محمد صراف نمایندهٔ نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوهٔ مجتهدی به نام محمد حسین طباطبایی بود. سید ابوالحسن علوی و همسرش خدیجه قمر السادات که از طرفداران مشروطیت بودند، سه دختر و سه پسر، مجموعاً شش فرزند، داشتند که مجتبی فرزند سوم آنان بود. ابوالحسن علوی از اعضای حزب دموکرات ایران بود که این حزب به گواه تاریخ از بدو تشکیل در آغاز مشروطه با نفوذ بیگانگان یعنی انگلیس و روس که در آن زمان چشم طمع به ایران دوخته بودند، مقابله میکرد علوی همپای صادق هدایت در دگرگونی داستاننویسی ایران تأثیر گذاشت و همانند او به سبک واقعگرایی میپرداخت؛ «با گرایشهای رومانتیکی که در روحیهٔ ایرانی ریشه دارد.» و با نثری که «طنین زیبا پرستانهای دارد»، در داستانپردازیهایش به نوآوری گرایش داشت. در بیشتر آثارش، ابتدا گِرِهی هست و حادثهٔ اصلی پیشتر روی دادهاست و راوی، حادثهٔ داستان را بازسازی میکند. این شگرد را اساساً ویژهٔ ادبیات پلیسی میدانند. به سبک واقعگرایی اجتماعی میپرداخت و در داستانهایش به نابسامانیهای اجتماعی روی میآورد؛ شخصیتهای داستانهایش پویا یا مبارز هستند
خانوادهاش بازرگان و مشروطهخواه بودند. در ۱۳۰۲/۱۹۲۳م همراه پدرش به آلمان رفت و در رشته علوم تربیتی و روانشناسی ادامهٔ تحصیل داد تا در ایران آموزگار شود. پدرش سید ابوالحسن علوی از کنشگران سیاسی بود که در ۱۳۰۶/۱۹۲۷م در برلین خودکشی کرد. بزرگ علوی سال بعد به ایران بازگشت و در مدرسه صنعتی شیراز یک سال به تدریس زبان آلمانی پرداخت. او که از نسل نخستین دانشآموختگان ایرانیِ اروپا در آغاز سدهٔ ۱۴ ه.ش (دهه ۱۹۲۰م) بهشمار میرفت، نخستین داستان برجستهاش، «سربازِ سُربی» را در دههٔ ۱۳۰۰ش نگاشت.
در اردیبهشت ۱۳۱۶/آوریل ۱۹۳۷م همراه گروه پنجاه و سه نفر دستگیر، محاکمه و به جرم پیروی از کمونیسم به هفت سال زندان محکوم شد؛ تا شهریور ۱۳۲۰ /اوت ۱۹۴۱م زندانی ماند
علوی مدتی پیش از وقوع کودتای ۲۸ مرداد در ۱۰ فروردین ۱۳۳۲ در ۴۹ سالگی از ایران به آلمان رفت و تا هنگام وقوع انقلاب ۵۷ در برلین شرقی سکونت داشت. در سال ۱۳۳۵ ازدواج نمود. در این زمان در دانشگاه هومبولت به عنوان استادیار اشتغال یافته و مأموریت یافت در پایهگذاری رشته ایرانشناسی و زبان فارسی شرکت نماید. در سال ۱۹۵۹ کرسی استادی دریافت کرد و تا سن ۶۵ سالگی (۱۹۶۹) در این دانشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت. از جمله ثمرات این دوران تدوین لغتنامهٔ فارسی – آلمانی با همکاری پروفسور یونکر است
علوی پس از پیروزی انقلاب ۵۷، برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت، لیکن دوباره ایران را به مقصد آلمان شرقی ترک نمود. علوی به علت سکتهٔ قلبی در بیمارستان فریدریش هاین برلین بستری شد و سرانجام در روز یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۷۵ برابر با ۹ فوریه ۱۹۹۷ درگذشت.
علوی یک فرزند پسر از همسر اول خود فاطمه علوی به نام مانی دارد و شریک زندگی بزرگ علوی، گرترود است که در برلین زندگی میکند.
کیهان لندن به تاریخ ۶ فروردین ۱۳۹۵ گزارشی از آرامگاه علوی نوشت که بر پایهٔ قوانین ایالتی شهر برلین آرامگاه بزرگ علوی در گورستان کلمبیادام، پس از گذشت ۲۰ سال از مرگش باید واگذار شود یا تغییر کاربری دهد. جامعه ایرانیان آلمان برای نگهداشت آرامگاهش به عنوان یکی از مشاهیر، نامهای به فرمانداری ایالتی برلین نوشتهاست
----------------------
«آرمان سلطان زاده» یکی از شناخته شدهترین گویندگان کتابهای صوتی است. او سالها به اجرای نمایشهای رادیویی پرداخته و پس از حضور در نشر «آوانامه»، از سال ۱۳۹۳ تا امروز ۲۰۰ کتاب صوتی را با صدای گرم و دلنشین خود به گوش ما رسانده است.
سلطانزاده متولد سال ۱۳۶۶ در شهر بابل است. او از سال ۱۳۸۲ تحت نظر اساتیدی چون «علی محمدی کلاگر» و «عباس ابوالحسنی» فعالیت تئاتری خود را آغاز کرده و در ۳۰ تئاتر به عنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخته است. همچنین نویسندگی و کارگردانی ۴ اثر را در کارنامهی خود دارد. سلطانزاده پس از آشنایی با «علی دنیوی ساروی» در سال ۱۳۸۸ به رادیو مازندران رفت و فعالیت خود را به عنوان بازیگر نمایشهای رادیویی آغاز کرد.
آرمان سلطانزاده را بیشتر به عنوان گوینده کتاب های صوتی میشناسیم؛ جهانی که برای او در سال ۱۳۹۳ و پس از دیداری کوتاه با «دامون آذری»، مدیر عامل و موسس نشر آوانامه شکل گرفت. سلطانزاده راجع به این دیدار گفته است: «برای انجام کارهای بزرگ به انگیزهی کافی نیاز داری. دامون آذری استاد ایجاد این نوع انگیزه است».
او همچنان در موسسهی آوانامه به عنوان گوینده و مدیر تولید مشغول به فعالیت میباشد. یکی از شنیدنیترین آثار او، رمان «خشم و هیاهو» اثر «ویلیام فاکنر» است
----------------------------------------------------------------------------------
سید مجتبی آقابزرگ علوی (زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۳، تهران – درگذشته ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ برلین) شهرتیافته به آقا بزرگ علوی و بزرگ علوی نویسندهٔ واقعگرا، سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگنامهنویسی نیز پرداخت.او را همراه با صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند
بزرگ علوی در ۱۳ بهمن ماه ۱۲۸۳ (سوم فوریه ۱۹۰۴) در تهران متولد شد. پدر او سید ابوالحسن و پدر بزرگش سید محمد صراف نمایندهٔ نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوهٔ مجتهدی به نام محمد حسین طباطبایی بود. سید ابوالحسن علوی و همسرش خدیجه قمر السادات که از طرفداران مشروطیت بودند، سه دختر و سه پسر، مجموعاً شش فرزند، داشتند که مجتبی فرزند سوم آنان بود. ابوالحسن علوی از اعضای حزب دموکرات ایران بود که این حزب به گواه تاریخ از بدو تشکیل در آغاز مشروطه با نفوذ بیگانگان یعنی انگلیس و روس که در آن زمان چشم طمع به ایران دوخته بودند، مقابله میکرد علوی همپای صادق هدایت در دگرگونی داستاننویسی ایران تأثیر گذاشت و همانند او به سبک واقعگرایی میپرداخت؛ «با گرایشهای رومانتیکی که در روحیهٔ ایرانی ریشه دارد.» و با نثری که «طنین زیبا پرستانهای دارد»، در داستانپردازیهایش به نوآوری گرایش داشت. در بیشتر آثارش، ابتدا گِرِهی هست و حادثهٔ اصلی پیشتر روی دادهاست و راوی، حادثهٔ داستان را بازسازی میکند. این شگرد را اساساً ویژهٔ ادبیات پلیسی میدانند. به سبک واقعگرایی اجتماعی میپرداخت و در داستانهایش به نابسامانیهای اجتماعی روی میآورد؛ شخصیتهای داستانهایش پویا یا مبارز هستند
خانوادهاش بازرگان و مشروطهخواه بودند. در ۱۳۰۲/۱۹۲۳م همراه پدرش به آلمان رفت و در رشته علوم تربیتی و روانشناسی ادامهٔ تحصیل داد تا در ایران آموزگار شود. پدرش سید ابوالحسن علوی از کنشگران سیاسی بود که در ۱۳۰۶/۱۹۲۷م در برلین خودکشی کرد. بزرگ علوی سال بعد به ایران بازگشت و در مدرسه صنعتی شیراز یک سال به تدریس زبان آلمانی پرداخت. او که از نسل نخستین دانشآموختگان ایرانیِ اروپا در آغاز سدهٔ ۱۴ ه.ش (دهه ۱۹۲۰م) بهشمار میرفت، نخستین داستان برجستهاش، «سربازِ سُربی» را در دههٔ ۱۳۰۰ش نگاشت.
در اردیبهشت ۱۳۱۶/آوریل ۱۹۳۷م همراه گروه پنجاه و سه نفر دستگیر، محاکمه و به جرم پیروی از کمونیسم به هفت سال زندان محکوم شد؛ تا شهریور ۱۳۲۰ /اوت ۱۹۴۱م زندانی ماند
علوی مدتی پیش از وقوع کودتای ۲۸ مرداد در ۱۰ فروردین ۱۳۳۲ در ۴۹ سالگی از ایران به آلمان رفت و تا هنگام وقوع انقلاب ۵۷ در برلین شرقی سکونت داشت. در سال ۱۳۳۵ ازدواج نمود. در این زمان در دانشگاه هومبولت به عنوان استادیار اشتغال یافته و مأموریت یافت در پایهگذاری رشته ایرانشناسی و زبان فارسی شرکت نماید. در سال ۱۹۵۹ کرسی استادی دریافت کرد و تا سن ۶۵ سالگی (۱۹۶۹) در این دانشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت. از جمله ثمرات این دوران تدوین لغتنامهٔ فارسی – آلمانی با همکاری پروفسور یونکر است
علوی پس از پیروزی انقلاب ۵۷، برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت، لیکن دوباره ایران را به مقصد آلمان شرقی ترک نمود. علوی به علت سکتهٔ قلبی در بیمارستان فریدریش هاین برلین بستری شد و سرانجام در روز یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۷۵ برابر با ۹ فوریه ۱۹۹۷ درگذشت.
علوی یک فرزند پسر از همسر اول خود فاطمه علوی به نام مانی دارد و شریک زندگی بزرگ علوی، گرترود است که در برلین زندگی میکند.
کیهان لندن به تاریخ ۶ فروردین ۱۳۹۵ گزارشی از آرامگاه علوی نوشت که بر پایهٔ قوانین ایالتی شهر برلین آرامگاه بزرگ علوی در گورستان کلمبیادام، پس از گذشت ۲۰ سال از مرگش باید واگذار شود یا تغییر کاربری دهد. جامعه ایرانیان آلمان برای نگهداشت آرامگاهش به عنوان یکی از مشاهیر، نامهای به فرمانداری ایالتی برلین نوشتهاست
----------------------
«آرمان سلطان زاده» یکی از شناخته شدهترین گویندگان کتابهای صوتی است. او سالها به اجرای نمایشهای رادیویی پرداخته و پس از حضور در نشر «آوانامه»، از سال ۱۳۹۳ تا امروز ۲۰۰ کتاب صوتی را با صدای گرم و دلنشین خود به گوش ما رسانده است.
سلطانزاده متولد سال ۱۳۶۶ در شهر بابل است. او از سال ۱۳۸۲ تحت نظر اساتیدی چون «علی محمدی کلاگر» و «عباس ابوالحسنی» فعالیت تئاتری خود را آغاز کرده و در ۳۰ تئاتر به عنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخته است. همچنین نویسندگی و کارگردانی ۴ اثر را در کارنامهی خود دارد. سلطانزاده پس از آشنایی با «علی دنیوی ساروی» در سال ۱۳۸۸ به رادیو مازندران رفت و فعالیت خود را به عنوان بازیگر نمایشهای رادیویی آغاز کرد.
آرمان سلطانزاده را بیشتر به عنوان گوینده کتاب های صوتی میشناسیم؛ جهانی که برای او در سال ۱۳۹۳ و پس از دیداری کوتاه با «دامون آذری»، مدیر عامل و موسس نشر آوانامه شکل گرفت. سلطانزاده راجع به این دیدار گفته است: «برای انجام کارهای بزرگ به انگیزهی کافی نیاز داری. دامون آذری استاد ایجاد این نوع انگیزه است».
او همچنان در موسسهی آوانامه به عنوان گوینده و مدیر تولید مشغول به فعالیت میباشد. یکی از شنیدنیترین آثار او، رمان «خشم و هیاهو» اثر «ویلیام فاکنر» است
9 ماه پیش
در تاریخ 1402/07/21 منتشر شده
است.
220
بـار بازدید شده