38 قصيده ساقي دشت کربلا عباس

8 بار بازدید - 9 ماه پیش - 38 قصيده ساقي دشت کربلا
38 قصيده ساقي دشت کربلا عباس شاعر معاصر عباس عظیمی مورچه خورتی تخلص به مهجور www.azimi10.blogfa.com سقاي دشت کربلا باب الحوائج در راه حق دستت جدا باب الحوائج اي جعفر طیار ثانی اي غضنفر دستت جدا گشته برادر جان ز پیكر فرق سرت را یا اخا از کینه خستند از ماتم تو ایخ زمان پشتم شكستند ایخ کوفیان بیوفا عهدم شكستند54 بن ر بحال غربتم باب الحوائج سقاي دشت کربلا باب الحوائج در راه حق دستت جدا باب الحوائج بر خیز و بن ر طفلها اي ماه تابان از تشن ی اطفال مخ گردیده گریان شد زینب غمدیده زیخ ماتم پریشان شد ام کلثوم از غمت محزون و نالان برخیز و بن ر حال ما باب الحوائج سقاي دشت کربلا باب الحوائج در خیمه گه باشد سكینه تشنه آب برخیز و بن ر حال او اي دٌر نایاب از تشن ی دی ر ندارند کودکان خواب شد اصتر مخ از عطش بیصبر وبی تاب کی دست تو کرده جدا باب الوائج سقاي دست کربلا باب الحوائج55 خون شد دلم در کربلا اي ماه بطحا با که ب ویم غصه و رنج و المها بعد از تو باشم بیكس و بی یار و تنها شادي کنند از قتگ تو ایخ قوم اعدا زینب به غربت مبتلا باب الحوائج سقاي دشت کربلا باب الحوائج گرپرسد احوال ترا زینب بصد آه چون مخ کنم او ر از احوال تو آگاه چشم انتظارنند کودکان آئی تو از راه لب تشنه باشند کودکان با گریه و آه کردي ادا رسم وفا باب لحوائج سقاي دشت کربلا باب لحوائج بودي علمدار و سپهدار سپاهم سقاي اطفال صتیر بی پناهم مخ در غریبی از غمت در سوز و آهم56 بودي بر غربت یا اخا پشت پناهم اي یادگار مرتضی باب الحوائج سقاي دشت کربلا باب لحوائج گردیده ( مهجور ) از غمت چون مرغ گویا او از صداقت میكند مرثیه انشاء بنما قبولش از کرم اي ماه بطحا باشد مریض و ناتوان ایخ پیر تنها بر او شفا بنما عطا باب لحوائج سقاي دشت کربلا باب لحوائج
9 ماه پیش در تاریخ 1402/10/12 منتشر شده است.
8 بـار بازدید شده
... بیشتر