وانشات نامجون رمان ༺My angel of salvation༻ پارت ۹

Army fafa
Army fafa
265 بار بازدید - 3 سال پیش - پارت ۹ ÷ یه چیزی
پارت ۹ ÷ یه چیزی بگم + بگو ÷ قول میدی کارایی ک کردم رو به مامانی نگی اگ بفهمه منو میکشه + ن ÷ چرا + چون تو باید تنبیه شی ÷ خیلی بدی تو خودت منو تنبیه میکنی دیگ گناه دارم نگو + باید تنبیه شی ÷ نا...... یهو صدای زنگ خورد ÷ نگو دیگ + پاشو ببینم کیه پاشدم رفت آیفون رو برداشت بعد گزاشتش در رو باز کرد ÷ کیی بود + مامان بابا وای ن اومدم محکم دستشو گرفتم ÷ نامجون ترو خدا نگیا دستش رو کشید + دستمو ول کن ÷ نگو دیگ + حالا ببینم چی میشه÷ ای بدجنس خیلی بدی + ا.ت نکن همین الان بگمشون بگیرن بکشننت ÷ باشه وقتی وارد شدن رفتیم بغلشون . اونا رفتن حموم نامجون شام رو اماده کرد و منم مشغول کل کل کردن با خودم وقتی در اومدن همه رفتیم سر میز شام و باهم شام خوردیم بعدش با یه فیلم خانوادگی شبمون تموم شد و رفتیم بخوابیم . صبح ک پاشدم صدای مامان میومد ک داره با نامجون بحث میکنه میخواستم بدونم چیه برای همین رفتم پایین _ ا.ت من ترو میکشم فراری خانم ÷ خیلی بدی نامجون از ترس رفتم بالا ولی نرفتم تو اتاق تمام حرف هارو شنیدم مثل اینکه پدر و مادرهای دوستای قبلیم با اونا میفهمن و در حد فاکی میزننشون بعد میان از اوما معذرت بخوان نکبت های کصافت نمیشد نیاین حالا هم من از دست اوما و اوپا میخورم هم از دست نامجون تنبیه میشم + ا.ت بیا پایین کارت داریم ÷ باشه اومدم کار خاصی نداشتن فقد جریمه شدم دارو شکر ولی خوب شد برا من ک خییلی سر به هوام پایان رمان اول اینکه این هیچ مغایرتی با قوانین نداره شرط لایک ۶۰ نظر ۲۰ نشر۶
3 سال پیش در تاریخ 1400/05/22 منتشر شده است.
265 بـار بازدید شده
... بیشتر