چله حکمت زرین حکمت بیست و چهارم: مسیر خوش بختی
251 بار بازدید -
11 ماه پیش
-
داشتم از بودنم سر میزدم
داشتم از بودنم سر میزدم
مثل یک پروانه پرپر میزدم
روحم از بیهودهگردی خسته بود
خفته بودم در شبستان شهود
خواب میدیدم که پیش چشم ما
ناگهان از مبهمستان نگاه
یکنفر آمد در آغوشم کشید
دست خود را بر سر هوشم کشید
با نگاهی غرق خونم کرد و رفت
قابل فیض جنونم کرد و رفت
خواندم آن شب، چندوچون زُلف را
علم زیبای جنون زلف را
با نگاهی غرق نسیان و فراموشی شدم
آشنای شعر خاموشی شدم
چون سر از خاک جنون برداشتم
دیدهای تَر، حالتی خوش داشتم
️سلام و عرض ادب سروران گرانقدم؛
به بیست و چهارمین جلسه از چلهی حکمت زرین خوش آمدید.
بامداد همگی شما به نیکی
️با نام و یاد پروردگار جلسهی امروز را آغاز میکنیم.
️در جلسهی پیشین فرا گرفتید که یک شیوهی حکیمانه، ساده زیستن اما زیرک بودن است.
️آگاه و دانا و عاقل باشید اما ساده رفتار کنید، ساده زندگی کنید، پیچیدگی و پرداختن به پیچیدگیهای زیاد و زندگی پر از فکر زیاد، پر از برنامهریزی بیش از حدِ استاندارد، پر از تمرکز کردن بر روی دیگران همهوهمه دست به دست هم میدهد و از انسان یک موجود پیچیده میسازد.
️انسان باید هر روز سادهتر باشد، سادهلوح باشد. وقتی میگوییم سادهلوح یعنی
همه را خوب ببینید، همه را نیک بپندارید، احساس کنید که همه با شما دوست هستند، همهی شرایط خوب است.
️یعنی به نوعی یک فرآیندی را در ذهن خود طی کنید که همه چیز خیلی خوب است.
بعد در کنار اینکه همه چیز خوب است مواظب همه چیز هم باشید.
#علی_مقدم
#چله_حکمت_زرین۲۴
@alimoghadam
11 ماه پیش
در تاریخ 1402/08/01 منتشر شده
است.
251
بـار بازدید شده