غزل مولوی:ما را به چشم سَر مبين...

علیرضا مختارپور قهرودی
علیرضا مختارپور قهرودی
597 بار بازدید - 5 سال پیش - باز آمدم، باز آمدم، از
باز آمدم، باز آمدم، از پیش آن یار آمدم در من نگر، در من نگر، بهر تو غمخوار آمدم شاد آمدم، شاد آمدم، از جمله آزاد آمدم چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم آنجا روم، آنجا روم، بالا بُدم، بالا روم بازم رهان، بازم رهان، کاینجا به زنهار آمدم من مرغ لاهوتی بُدم، دیدی که ناسوتی شدم؟ دامش ندیدم، ناگهان در وی گرفتار آمدم من نور پاکم ای پسر، نه مشت خاکم مختصر آخر صدف من نیستم، من درّ شهوار آمدم ما را به چشم سَر مبین، ما را به چشم سِر ببین آنجا بيا، ما را ببین، کاینجا سبکبار آمدم
5 سال پیش در تاریخ 1398/11/20 منتشر شده است.
597 بـار بازدید شده
... بیشتر