میراکلس ، ماجراجویی در پاریس فصل ۲ قسمت ۲۷ روز قهرمانان قسمت ۲

ASTRO
ASTRO
1.1 هزار بار بازدید - پارسال - جنگ شروع شده بود ،
جنگ شروع شده بود ، شرور قرمز گفت دختر کفشدوزکی و گربه سیاه میتونم حدس بزنم همین نزدیکیا هستین اگه میخواین پاریس و همه مردمشو نحات بدین بهتون فقط یه فرست نهایی میدم معجزگر هاتونو به من تحویل بدین ، گربه سیاه گفت دقیقا به چی داری فکر میکنی ؟ دختر کفشدوزکی گفت بنظر میاد اون از مدت ها پیش داشته آماده این کار میشده ولی ما ، ما آمادگیشو نداریم ، گربه سیاه گفت معلومه که آمادگیشو داریم ما قبلا باهاشون جنگیدیم و پیروز شدیم تازه ایندفعه ۵ نفریم ، دختر کفشدوزکی لبخند زد و گفت اگه میخوایم برنده بشیم باید ارباب شرارتو شکست بدیم هرچند که تاحالا باهاش روبرو نشدیم ، ارباب شرارت امیدوارم از توهم ولپینا لذت برده باشی چون من هرگز معجزگرمو تسلیمت نمیکنم ، گربه سیاه گفت و ما یه فکر بهتر داریم تو معجزگرتو تحویل ما میدی ، پشت لاک میگه تو شاید یه ارتش از شرورا داشته باشی ، روباه قرمز میگه ولی ماهم یه تیم کامل ابرقهرمان داریم ، زنبور ملکه میگه آرزو میکنی هیچوقت اون لباس مسخره رو تنت نکرده بودی ، شرور قرمز خندید و گفت متوجه شدم میخواین بجنگین پس بیاین شروع کنیم گیتاریست شرور بلبل ترسناک موسیقی ، همه حمله کردن ، دختر کفشدوزکی میگه فراموش نکنین ما باید ارباب شرارتو بگیریم ، گربه سیاه میگه خب پس نقشه ساده ایه بریم سراغ رئیس بد بزرگ ، روباه قرمز میگه بریم بگیریمش ، پشت لاک گفت هواتو دارم ، زنبور ملکه گفت میتونی رو من حساب کنی ، هوای طوفانی یه گردباد به وجود آورد و به ساعقه زد ، پشت لاک از سپر استفاده کرد ، ریپوس ، پانتومیم باز و راجر پلیس اومدن مقابلشون ، دختر کفشدوزکی گفت شمشیرت در مقابل گربه سیاه هیچه نشونش بده ، زنبور ملکه آویز فرعون ، زنبور ملکه آویز رو نابود کرد و روباه قرمز نجاتش داد و گفت هدفگیریت عالی بود کلویی ، زنبور ملکه شاهدخت معطر هم نجات داد و گفت زنبور ملکه صدام کن روباه ، پانتومیم باز و ریپوس هم نجات دادن ، گربه سیاه گفت عجب تیمی دست و پا کردیم ، دختر کفشدوزکی گفت بد نبود اما هنوز تموم نشده ، شرور قرمز گفت همه چیز داره تبق نقشه پیش میره کاتالیز ، کاتالیز میگه هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست کاری کنیم که باور کنن دارن پیروز میشن درحالی که آیندشون از قبل مقدر شده ، شرور قرمز میگه نوبت توهه کیوپید سیاه ، اون پدر و مادر و خدمتکار کلویی رو شرور کرد ، خب دوستان ، اینم از خلاصه داستان
پارسال در تاریخ 1402/03/20 منتشر شده است.
1,178 بـار بازدید شده
... بیشتر