غزل۲۲۷ حافظ

افسانه لعل میرزاده
افسانه لعل میرزاده
61 بار بازدید - 2 سال پیش - غزل شماره ۲۲۷ حافظ گر
غزل شماره ۲۲۷ حافظ گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر است حیوانی که ننوشد می و انسان نشود گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیس و حیل دیو مسلمان نشود عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود دوش می‌گفت که فردا بدهم کام دلت سببی ساز خدایا که پشیمان نشود حسن خلقی ز خدا می‌طلبم خوی تو را تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود ذره را تا نبود همت عالی حافظ طالب چشمه خورشید درخشان نشود
2 سال پیش در تاریخ 1401/08/16 منتشر شده است.
61 بـار بازدید شده
... بیشتر