داستان سیاحت غرب / قسمت چهارم

جهاد تبیین
جهاد تبیین
1.9 هزار بار بازدید - 4 سال پیش - من اصلا راضی نیستم که
من اصلا راضی نیستم که او همراهم باشد! چرا که به شدت از او می ترسم... گفتم: اگر به دوراهی برسیم،راه منزل را میدانی؟ گفت:نمی دانم !! گفتم: من تشنه ام،در این نزدیکی ها آب هست؟ گفت:نمی دانم!! گفتم:پس چه میدانی که همراه من شده ای؟؟!! گفت:همینقدر میدانم که چون سایه ی تو از اول عمرت همراهت بوده ام و از تو جدایی ندارم!...مگر خدا کمکت کند که از دست من خلاص شوی !! گیر عجب دشمن آشکاری افتادم؟! #سیاحت_غرب  @Roshangari_ir سلامتی امام زمان عج و سلامتی امام خامنه ای عزیز و شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات
4 سال پیش در تاریخ 1399/12/11 منتشر شده است.
1,976 بـار بازدید شده
... بیشتر